مطبوعات فرقه ی رجوی مثلا خواسته است، تحلیلی از اوضاع ایران ارائه داده ونتیجه گیری هایی ازآن بکند تا مرهم زخم هایش باشد!
دریکی ازاین تحلیل ها میخوانیم:
” در حال حاضر رژیم آخوندی با چند بحران محاصره شده است؛ این بحرانها هیچکدام حالت بالقوه و خفته ندارند، بلکه همه بالفعلاند و بهطور همزمان فعال شدهاند. در رأس آنها بحران اجتماعی و سیاسی قرار دارد که با زلزله هفته گذشته اوج گرفته و سردمداران رژیم را آشکارا دچار هراس و سرآسیمگی کرده است. از طرف دیگر همین روزها هیأتی از اتحادیه اروپا در تهران حضور دارد و مذاکراتی را حول مسائل مختلف با رژیم پیش میبرد که هر کدام بحرانی مرگبار برای رژیم محسوب میشود؛ در همین حال کنگره آمریکا و دستگاههای حاکمه این کشور، پیدرپی تحریمهای جدیدی علیه رژیم تصویب میکنند یا بهمرحله اجرا میگذارند. تحولات منطقهیی هم با اجلاس اخیر وزیران خارجه اتحادیه عرب و بیانیه آن که تماماً علیه رژیم بود؛ حلقه محاصره بر گرد رژیم را یک درجه دیگر تنگتر کرد”.
اولا زلزله ی هفته ی پیش علیرغم ایجاد خسارات سنگین انسانی ومالی، در سطحی نبود که رژیمی را دچار هراس کند واین اتفاقات طبیعی، درهر کشوری رخ میدهد وکسی نمیگوید که همه چیز تمام شد!
ثانیا، این تحلیلگر رجویست، روشن نکرده که جنس بحران های اجتماعی- سیاسی ایران چیست و چون نکرده، لاجرم نسخه ای برای حل ان نتوانسته بپیچد و نتیجه اینکه یاوه بافته است!
ثالثا اشاره به بحران های ایران، کار شاق وبمنزله ی برملا کردن اسرار مگویی نیست ودرداخل ایران هم از عالیترین مقام کشور گرفته تا مطبوعات، وجود این بحرانها را قبول دارند و رجوی ها با نشخوار این حرف ها، شق القمری نکرده اند!
رابعا، بحران های ایران عوامل متعددی دارند که ریشه های آن به ورود استعمار به ایران (به حدود 4 قرن پیش) برمیگردد!
ورود منحوسی که اندک اندک، ما مجبور به خام فروشی و واردات کالاهای ساخته شده گشته و موفق به ارتقاء شاید وباید صنعت خود نشدیم!
بعبارت دیگر، درجریان تقسیم کار جهانی، ما جزو کشورهای پیرامونی شدیم وهرگز اجازه ی تحرک در خصوص بهبود وضعیت صنعتی وکشاورزی خود را نیافتیم!
با این وضع، مجاهدین خلق رجوی که سر درآستانه ی این استعمار گران وسلطه ورزان نهاده اند، چگونه میتوانند ریشه ی این بحران را که سلطه ورزان میخواهند باقی بماند، خشک کرده وبحران های حاصله را حل کنند؟!
این باند مخوف هرگز به افراد خود توضیح نداده که چه بر سرما آمده و ریشه ی بحران ها ازطرف کیست ودرمقابل با توسل به این سلطه گران بحران آفرین، میخواهد بحران های ما را حل کند!
غرض ورزی، دروغگویی یا بی سوادی را دراین باند مدعی مجاهد بنفع مردم را میبینید خواننده ی عزیز؟!
درپایان:
” بهطور خلاصه، این زلزله جنگ آشکار و پنهان اما بسیار حاد مردم با فاشیسم دینی حاکم را بارز نموده و رژیم را در برابر جبهه مردم بهشدت تضعیف کرده و در تعادلقوا بسیار پایین کشیده است”.
تازمانی که مردم علت مشکلات خود را – که آن نیست که رجوی ها بطور سطحی مطرح اش میکنند – ندانند، قادر بانجام کار چندان مفیدی بنفع خود نخواهند بود وباند رجوی اگر درفکر مردم است، ابتدا باید اسرای خود را بحال خود بگذارد وسپس فلسفه ی تاریخ و… را مطالعه نموده وآنگاه با شناخت مشکل اصلی جامعه ی ما، کمکی به حل آن بنماید.
کاری که ازاین فرقه ی منحوس که چیزی جز رسیدن بقدرت وآنهم درکنار توپ وتانک دشمنان ایران- همان کسانی که منبع اصلی این مشکلات بوده اند- آنها را قانع نمیکند- ساخته نیست!!
وحید