باسلام و سپاس خدمت جناب آقای پوراحمد ؛ عزیزهمه جداشده ها وخانواده های دردمند وچشم انتظار
هرچند نامه ام یا به عبارتی درد دلم خطاب به شماست ولی دوست دارم با درج آن درسایت نجات اطلاع رسانی شود تا دوستان سابقم نیزشنیده باشند.
بنده منصورشعبانی مقیم ایران – گیلان درسال 1392 ازفرقه بدنام رجوی جداشدم ومدتی هم درآلبانی اقامت داشتم وبدلیل مشکلاتی که داشتم وهم به عشق پیوستن به خانواده ام تصمیم گرفتم به وطنم بازگردم.
با توجه به اینکه عمروجوانی ام را درفرقه بدون هیچ اجر و مزدی ازدست داده بودم ابتدای ورودم به ایران خیلی مشکل داشتم ودستم خیلی خالی بود.چراکه هنگام جداشدن هیچ چیزی نداشتم جزوضعیت جسمی وروحی داغان وخراب وتشکیلات رجوی نیزهیچگونه مسولیتی بعهده نمی گرفت مضافا براینکه تبلیغات میکرد که درصورت بازگشت به ایران گرفتاراعتیاد وبدبخت میشوم وحقیت امربا توجه به داده ها و القائات فکری کمی هم ترس داشتم که چه سرنوشتی برایم درایران رقم خواهد خورد.
سرتان را به درد نیاورم برغم همه فرازونشیبها الان خوشبخت روزگارهستم وخدا را شاکرم متعاقب بازگشت به ایران درکنارخانواده ام قرارگرفتم ومهمترازهمه یک ازدواج موفق داشتم ودربازارکارشاغل هم شدم. خانه وماشین خریدم وبدورازسایه شوم رجوی دارم ازآزادی وزندگی شرافتمندانه لذت می برم.
حرفهایم خطاب به دوستان سابقم هست که درآلبانی اقامت دارند وشنیدم که رجوی قصد دارد آنان را به مکانی دورترازهیاهوی شهرتیرانا انتقال دهد وآنان را کماکان دراسارت خود داشته باشد.
ازشما میخواهم که مثل من یکباربرای همیشه تصمیم جدی بگیرید وبه ایران بازگردیدکه راه برای شما بازاست وجای هیچگونه نگرانی نیست ضمن اینکه بدانید که خانواده های شما سخت درانتظارشما هستند ولحظه شماری میکنند.
دوستان عزیزبدانید که هرکجای جهان باشید مشکلات خاص خودش را دارد حتی امریکا یا اروپا ولی به تجربه من ؛ هیچ کجای جهان وطن خودمان وکانون خانواده خودمان نمیشود. من بمجرد بازیابی یک زندگی شرافتمندانه بارها افسوس خوردم ایکاش زودترتصمیمم را اجرایی میکردم وبه ایران می آمدم.
خواهش میکنم لحظاتی با خودتان خلوت کنید و به اباطیل رجویها گوش نکنید.
آیا آنچه خودم گذراندم وبه شما میگویم باورندارید؟
بعد بازگشت به ایران نه زندان رفتم ونه شکنجه شدم ونه اینکه تحت فشارباشم وبخواهم به شما دروغ گفته باشم. الان هم که دست به قلم بردم به اختیارخودم بوده است چراکه به شما علاقه دارم ومیدانم شما ازقربانیان فرقه رجوی هستید وهنوزهم غافل هستید وکافی است که اراده کنید وبرای همیشه ازشررجوی قدرت طلب راحت شوید.
دوستان عزیزبا تصمیمی که برای آزادی میگیرید به قطع ویقین خانواده های شما که سالیان ازدست رجوی مورد ظلم وتعدی واقع شدند ؛ خوشحال وشادمان خواهند شد.
به وعده های امریکا هم دل نبندید. زمانیکه دراشرف بودیم مگرمسولین به ما نمی گفتند که امریکا دومرتبه به ما خیانت کرد هم ما را خلع سلاح کرد وهم درعراق زندانی شدیم وازحمایت مان دست شستند. الان هم با انتقال شما به اشرف 3 دارد خیانت دیگری را مرتکب میشود که البته تمام خیانتها را بنظرم رجویها دارند به شما میکنند که درپی تصاحب احتمای قدرت ناشی ازتهاجم نظامی امریکا به ایران هستند که زهی خیال باطل..
دوستان باورکنید که تمام مشکلات منطقه ازجمله پدیده شوم داعش وداعش ها ومسایل سوریه ویمن وافغانستان وعراق زیرسرامریکاست والباقی حرفها کشک وبیهوده است.
حرف آخربه دوستان اسیرم درآلبانی اینست که به خدا توکل کنید وبا رهایی خود ازچنگال رجوی خود وخانواده تان را خوشحال کنید. من صادقانه میگویم که راهی را با رجوی رفتیم راه ما نبود وفریب خوردیم ولی نباید یکدندگی بخرج بدهیم وحماقت ما ادامه دارباشد.
درست است که جوانی من وشما درمسیری بیهوده تلف شد ولی جای بازنگری دارد وخوشبختی در انتظار شماست کمااینکه من با جدایی ازرجویها وبازگشت به ایران خوشبخت شدم.
درپایان جا دارد ازجانب خودم و خانواده ام خاصه همسرم یک تشکرصمیمانه ازآقای پوراحمد داشته باشم چراکه ایشان در رهایی من ازچنگال رجوی وبازگشتم به ایران ودرامرازدواج وتشکیل خانواده نقش بسزایی داشتند ومن هیچگاه زحمات شان را فراموش نمیکنم وزندگی وسعادت خودم را بعد ازخدا مدیون ایشان میدانم که بی توقع وبی منت برایم وهمچنین برای تمام اسرا وخانواده هایشان متقبل زحمت میشوند وهمچنانکه شاهد هستم کماکان با قدرت فعالیت انساندوستانه وخداپسندانه خودشان را ادامه میدهند والبته قیمت آنرا نیزبی باکانه می پردازند.
ختم کلام رهایی تمام دوستان سابقم ازچنگال رجویها را ازخدای منان خواهانم وبرای خانواده های دردمند آنان نیزسلامتی وصبرعظیم آرزومندم.
منصور شعبانی