باند رجوی در ارتباط با فرارسیدن روز جهانی کارگر بیانیه ای صادر کرده که درابتدای آن آورده است:
” کارگران و زحمتکشان، کشاورزان، معلمان، محرومان، هموطنان خیانت شده و غارت شده توسط شیادان و جلادان حاکم بر ایران، روز جهانی کارگر در شرایطی فرا میرسد که شهرهای مختلف میهن، همه روزه شاهد تظاهرات کارگران و کشاورزان و غارت شدگان و فریادهای اعتراضی دیگر اقشار به جان آمده از ستم و سرکوب و چپاول رژیم آخوندی است”.
دراکثر کشورهای جهان چنین است واین خواست سلطه گران جهانی است ومطمئن باشید که با بیرون رفتن ما ازاین مدار جهانی، بیشتر مورد نفرت وتعرض امپریالیزم قرار خواهیم گرفت.
آیا قبل ازروی کارآمدن این طیف که شما ازآنها با چنین القابی یاد میکنید، کارگران وزحمتکشان ایران غارت نمی شدند و واقعا حق داشتند در روز کارگر به اعتراضات وسیع و قدرت نمایی بپردازند ویابرعکس، هرجنبنده ی جنبش کارگری مورد آزار واذیت، شکنجه وتحمل زندان های تاریک ونمور شده وحتی سربه نیست میشدند؟
آیا روز کارگر که منبع اش از خود آمریکاست، دراین کشور رسمیت داشته وکارگران آنجا حق تجمعات اعتراض آمیر ویا برگزاری جشن وسرور واعلام موجودیت مستقل خود را دارند؟!
آیا آمریکا درکنار تعدادی از عقب مانده ترین کشور ها، جایی نیست که درآنجا این روز برسمیت شناخته نمیشود؟!
آیا سیستم آمریکائی با بی توجهی کامل به روز کارگر، کار خوبی انجام میدهد؟!
اگر نمیدهد پس چرا ازیک طرف حکومت ایران را مورد شماتت قرار میدهید که توجهی باین موضوع ندارد وازطرف دیگر، سیستم ضد کارگری آمریکا را بعنوان تنها منجی خود انتخاب کرده ونشان میدهید که چه دشمنی وحشتناکی با زحمتکشان دارید وبا صدور این نوع بیانیه های مزورانه، درصدد پنهان کردن چهره ی ضدمردمی وکریه خود هستید!
با قبول اینکه هنوز آمریکا ثروتمند ترین ومرفه ترین کشور جهان است وقاعدتا سطح زندگی کارگران آنجا بسیار بالاتر از ما، روسیه و… است، در اینجا، آماری را بشما نشان میدهم تا بدانید جریان ازچه قرار است:
درعرض مدت معینی (مثلا حدود 10 سال)، حقوق دستمزد بگیران روسیه 11 برابر و ایران 2 برابر شده والبته باز به سطح حقوق آمریکائی ها نرسیده است.
اما نکته ی مورد توجه دراینجاست که این افزایش حقوق در آمریکا، درحد صفر درصد بوده و 50 میلیون آمریکائی بخاطر عدم توانائی درپرداخت اقساط وام مسکن خود، مجبور به تحویل دادن خانه هایشان به بانک ها شده وچیزی هم بدهکار مانده اند که عملا دیگر نمیتوانند این بدهکاری خود را بپردازند.
فارغ التحصیلان زیادی در آمریکا وجود دارند که هنوز قادر به پرداخت اقساط وام های دانشجویی خود نیستند…
اما نکته ی مهم دراینجاست که شما حاضر نیستید این افول ارباب خود را ببینید وبرای پوشاندن این ضعف مفرط ارباب، درمورد ایران جنجال آفرینی میکنید و ریشه ی مشکلات زحمتکشان ایران را ابدا روشن نمیکنید:
در روبنا زیاده گویی میکنید تا کسی وقت سئوال از زیربناها را نداشته باشد. چرا که دستتان رو و ماهیت واقعی تان- دخیل بستن به امام زاده ی امپریالیزم برای کسب قدرت – برملا میشود!
درادامه:
” کارگران، حداقل دستمزد و حق بیمه و درمان و حقوق عقب مانده خود را طلب میکنند… بار سنگین فقر و بیکاری در اثر انهدام تولید و اقتصاد کشور و کلان هزینه های اتمی و موشکی و جنگ افروزیهای منطقهای رژیم و اختلاسهای میلیارد دلاری حکومتی، تماماً بردوش محرومان جامعه آوار شده است. مزارع کشاورزان نیز پیوسته خشکتر میشود. ۱۳ میلیون کارگر که بنا بر آمار حکومتی با خانوادههایشان، نزدیک به ۴۳ میلیون نفر از جمعیت کشور را تشکیل میدهند، در سال ۹۷ با فقر و تهیدستی بسا بیشتری روبرو خواهند بود”.
طوری صحبت میکنید که انگار فرض کرده اید که مخاطبانتان از کره ی مریخ آمده اند و مردم آگاه نمیدانند که در دوران پهلوی دوم، جمعیتی حدود 30 میلیون نفر داشتیم با صدور 5 میلیون بشکه نفت در روز وحالا با 2میلیون بشکه برای 80 میلیون جمعیت!
مسلما که درآمد سرانه ی ما بشدت پایین آمده است!
65 درصد از مردم ایران درآن موقع در روستاهای فاقد امکانات رفاهی زندگی میکردند و این درآمد سرشار عمدتا بین 35 درصدی شهر نشین که لااقل ثلث شان حاشیه نشین بودند ومانند روستا نشین ها ازاین درآمد سهمی نداشتند، بدرجات مختلف وبعد از حیف ومیل های لازم! تقسیم میشد ویک رفاه نسبی متکی بردرآمد نفت، مثلا بین 7 میلیون نفر مردم شهری دیده میشد.
رفاهی که ابدا از تولید و… بدست نمیآمد!
حالا روستاها بطور قابل توجهی رشد کرده اند اما تنها 25 درصد ازمردم ایران را تشکیل میدهند وجمعیت شهری کشور اعم از فقیر، حاشیه نشین، متوسط ومرفه به 60 میلیون بالغ میشوند.
البته باید درابتدا پیش بینی چنین وضعی میشد وهمه چیز دراختیار صنعتی شدن کشور ومدرنیزاسیون کشاورزی قرار میگرفت که اگر نگرفت علاوه براشتباهات مردم وحاکمیت بقدرت رسیده ی بی تجربه، نقش جنگ 8 ساله ی تحمیلی، انواع کودتاها، تحریم های ظالمانه وکمر شکن، ترورها واعدام های متعاقب آن، دراین عقب ماندگی صنعتی و…، بسیار بالاتر است.
ولی آیا دشمنان خارجی ما ازوضعیت ایده آلی که من ترسیم کردم، خشنود میشدند یا میشوند؟!
ابدا!
بجای آن ازتولید مردم محور ما- تولیدی که دردرجه ی اول برای تامین زندگی مردم باشد ونه صادرات مواد خام- نفرت پیدا کرده وبیش ازاین مزاحم مان میشدند!
البته ماهم وظیفه نداریم که برای خوشآیند سلطه گران، خود را برای همیشه گرفتار صادرات مواد خام بکنیم!
ما میدانیم که هرتلاشی برای خودکفائی واقعی کشورمان بادشمنی ها و کارشکنی های سلطه گران روبرو شده و بیشتر تحت فشار قرار خواهیم گرفت که البته این فشار پرهزینه خواهد بود ومتاسفانه یگانه راهی است که باید برگزینیم.
نوید