فرقه رجوی از فردای خروج مسعود رجوی از ایران، به دلیل فقدان پایگاه اجتماعی در کشور، مجبور به مزدوری برای بیگانگان شده بود و این دلارهای عربی، مزد وطن فروشی های سلسله وار رجوی است.
براساس افشاگری یک منبع عرب، سازمان مجاهدین ماهانه 82 میلیون دلار از دولت سعودی کمک مالی دریافت می کند. دولت سعودی تا پیش از این از گروه های تروریستی مختلفی در منطقه از جمله القاعده، داعش و النصره و سایر گروه های تکفیری حمایت مالی کرده است.
منبع یاد شده گفت: با سقوط رژیم بعثی صدام در 2003 میلادی، اصلی ترین منبع تامین نیازهای مالی رجوی ها، از میان برداشته شد، اما دولت سعودی با باز کردن یک حساب ویژه، این گروهک تروریستی را تا کنون تامین کرده است!
تیم جدید تندروها در آمریکا به پیشگامی جان بولتون مشاور امنیت ملی دونالد ترامپ نیز که رابطه خوبی با سعودی ها دارد، از جمله شخصیت هایی است که رابطه نسبتا خوبی با مریم قجر دارد، چندی پیش رسانه های غربی فاش ساختند که او مبالغی تحت عنوان هدیه، از سازمان دریافت کرده است.
براساس این گزارش، حمایت های دولت سعودی از فرقه رجوی، در همه حوزه ها اعم از مالی و سیاسی تا پیش از سال 2016 میلادی عمدتا بصورت پنهان صورت می گرفت، اما از هنگامی که روابط ریاض با تهران بر سر مسائل منطقه تیره شد، رژیم سعودی حمایت های خود را به شکلی کاملا شتاب زده از این گروه بصورت علنی ادامه داده است.
منبع عرب یاد شده، درباره چگونگی و روش پرداخت مبلغ یاد شده به مجاهدین توضیح بیشتری نداد.
منابع تامین مالی مجاهدین طی یک دهه گذشته، برغم حمایت های صورت گرفته از سوی برخی جریان های سیاسی در غرب، اما همواره از جمله ابهامات و سوالات درباره چگونگی اداره این سازمان خشن و به شدت فرقه ای بوده است.
سیاست آشکارسازی حمایت دولت سعودی از باند رجوی، از سوی بسیاری از کارشناسان سیاسی منطقه تعجب برانگیز تلقی شده است، بویژه پس از آنکه ترکی فیصل رییس سابق سازمان اطلاعات رژیم سعودی با شرکت در کنفرانس آن ها در پاریس در 9 ژولای 2016 توجه بیشتری را به رابطه رژیم سعودی و باند رجوی جلب کرد؛ موضوعی که نشان داد حاکمان ریاض کار با گروه های تروریستی و غیرقانونی و خشن را بر دیپلماسی و مذاکرات با دولت های رسمی و شناخته شده، ترجیح می دهند.
مریم قجر، به داد و ستد با عربستانی ها مشغول است و مجبور است در ازای پول آنها، هر کالایی را در مقابل عرضه نماید، تا رضایت اربابان خود را تامین و فراهم نماید.
20 ژوئن و 30 خرداد هم در راه است و هزینه های میلیونی مریم قجر و هدیه های هزار هزار دلاری به سخنرانان باید از جائی تامین شود.
آن کسانی که این پول ها را میدهند؛ چه توقعاتی از سران فرقه دارند؟ مابازای این پول های اسراییلی و عربستانی و داعشی و…سران فرقه دست زدن به چه اعمال کثیفی است؟
در درون سازمان نیز، اکنون دیگر جداشدگان خیلی از چیزها را به تشکیلات دیکته می کنند، سازمان در بین اعضاء فعلا جدا نشده نیز دچار بحران مشروعیت شده، خط و خطوط گذشته وامروزسازمان همه روزه مورد سئوال اعضاء قرار میگیرد. میدان جنگ در آلبانی باز شده، از یکطرف سازمان می کوشد مقر سازمان در آلبانی را به یک” اردوگاه کار اجباری” تبدیل کند و از طرفی اعضاء در بند می کوشند با امتیاز گیریهای روزانه راه خروج موفق از سازمان را باز کنند، و مطمئنا باز خواهند کرد.
نتیجه اینکه بله”متفاوت بودن” شرایط امسال واقعیست،اتفاقات بسیار زیادی در آلبانی و البته همه به ضرر سازمان اتفاق افتاده است.
اما تاریخ نشان داده وبازهم خواهد داد که چه کسانی به عالیترین مصالح مقاومت مردم ایران خیانت کردند و به جای مبارزه آزادیخواهانه، آزادی ها را در مناسبات فرقه ای خود به بند کشیدند. واقعیت این است که تک تک اعضاء در بند، حق حیات و زندگی در دنیای آزاد را دارند و مزدوری های مریم برای بیگانگان در بن بست سیاسی موجود، همواره از طرف همه اعضای سابق وفعلی سازمان محکوم بوده و یک اقدام وطن فروشانه تلقی می گردد…
فرید