در دهم ژوئن 1986، اسوشیتد پرس گزارش کرد که” مسعود رجوی پس از پنج سال تبعید در فرانسه، جنبش اپوزیسیون خود را به عراق برده است و انتظار می رود که در آنجا فعالیت های نظامی خود علیه حکومت آیت الله خمینی را افزایش دهد.”
این گزارش پس ازانتشارخبر دستور دولت فرانسه مبنی بر اخراج مسعود رجوی رهبر مجاهدین خلق در هفتم ژوئن همان سال منتشر شد. با این وجود، کریستین ساینس مانیتور در آن زمان نوشت:” مقامات فرانسوی می گویند که رجوی داوطلبانه فرانسه را ترک کرد و اخراج نشد، اما در هفته های اخیر دولت فرانسه بر او فشار نسبتاً زیادی تحمیل کرده است و محدودیت هایی برای او قائل شده است.”
کریستین ساینس مانیتور افزود:” اطلاعات ما از پاریس نشان می دهد که رجوی تا آخرین دقیقه برای گرفتن اجازه ی اقامت در پاریس تلاش بسیار کرد. هرچند که مقامات فرانسوی هرگز فرمان اخراجی صادر نکردند اما برای رجوی روشن کردند که دیگر در فرانسه جایی ندارد.”
به هر روی، گزارش اسوشیتدپرس به درستی پیش بینی کرد که انتقال مجاهدین به نزدیکی مرز ایران، رویکرد پروپاگاندای گروه را که مبتنی بر تأسیس شورای ملی مقاومت بود به رویکرد نظامی که اساس تشکیل سازمان از روز نخست بود، تغییر می دهد. در این گزارش آمده بود:”رهبر شورشیان مجاهدین خلق در هنگامیکه در فرانسه بودند تمرکزشان بر اپوزیسیون سیاسی بود، حمایت غربی را جلب کردند و ماشین تبلیغاتی خود را ساختند. اما اکنون رجوی، با عملیات هایش از مرز عراق جایی که در جنگ با سرزمین مادری اش است تنفر ایرانی ها را بر می انگیزد.”
در نهایت شگفتی، جابجایی رجوی به عراق بعدها از سوی پروپاگاندای سازمان” پرواز برای صلح و آزادی” خوانده شد!
مطابق معمول، گروه مجاهدین مجبور بود که برای توجیه حرکت ضد ملیتی و تنفربرانگیز خود، از کلمات خوشایندی چون” صلح”،”آزادی” استفاده کند. اما بازی با کلمات برای خلاصی از زنجیره نفرت ایرانی ها هیچ کمکی به تشکیلات مجاهدین خلق نکرد.
در آن هنگام، آسوشیتدپرس گزارش کرد:” برخی کارشناسان معتقدند که انتقال رجوی به عراق ممکن است برخی مزایای کوتاه مدت برای مجاهدین داشته باشد اما نهایتاً به بهای بی اعتبار شدن آن ها نزد ایرانیان تمام خواهد شد.” این کارشناسان که اسوشیتدپرس از آن ها نقل قول کرد به درستی آینده را پیش بینی کردند.
تنها چند سال بعد بود که وزارت امور خارجه ی امریکا هم تأکید کردند عدم مقبولیت مجاهدین در میان ملت ایران به دلیل همکاری اش با صدام حسین در طول هشت سال جنگ با ایران روز به روز بیشتر شده است.
درست مانند امروز که، عدم مشروعیت مجاهدین خلق محدود به مردم ایران نمی شود، اسوشیتدپرس در گزارش خود اذعان کرد:” دیگر گروه های اپوزیسیون نیز مجاهدین را به باد انتقاد می گیرند و آن ها را مسئول مرگ هزاران نفر در روزهای آغازین انقلاب می دانند. این منتقدان می گویند که مجاهدین خلق گرفتار جادوی فرقه ای رجوی است.”
اسوشیتدپرس درباره ی مبارزه مسلحانه مجاهدین خلق و حملات تروریستی آن ها علیه ایران نوشت:”مجاهدین فرماندهی نظامی جداگانه ای را در ایران حفظ کرده اند که مسئولیت حملات گهگاهی گروه را به عهده می گیرد.”
انتقال رجوی به عراق فاز تازه ای در رویکرد خشونت آمیز مجاهدین خلق بود و در این میان” صلح” و” آزادی” غریب ترین واژه های ممکن بودند.
صدام از مجاهدین خلق به عنوان دشمن دشمنش به گرمی استقبال کرد و مرد دست راستش طارق عزیز – معاون نخست وزیر و وزیر امور خارجه وقت عراق –در فرودگاه بغداد با آغوش باز برای خوشامد گویی به رجوی حضور یافت. اسوشیتدپرس در آن زمان از طارق عزیز نقل کرد که”مجاهدین خلق قصد دارند حملات نظامی خود در ایران را شدت ببخشند.” و مجاهدین خلق همین کار را کردند. در مدت کوتاهی پس از رفتن به عراق، ارتش به اصطلاح آزادی بخش به عنوان” ارتش خصوصی صدام” تشکیل شد و عملیات های درون مرزی مجاهدین خلق با کشتار سربازان و شهروندان ایرانی شدت گرفت.
مزدا پارسی