اخیراً در سایت فرقه تروریستی رجوی سعی نمودند به معرفی مریم قجر بپردازند و تا قدری از او چهره به اصطلاح مبارزی بسازند. آیا به واقع او زنی است که در خط به اصطلاح مبارزه خیالی که شوهر دومش مدعی است بوده یا خیر؟ آیا اصلاً وی چهره ای بوده که در زمان شاه دست به مبارزه زده باشد؟ آیا وی یک شبه همه این القاب را برای خود تهیه نموده است؟
قبل از هر چیز باید به نکته ای اشاره کنیم در مورد سابقه مبارزاتی وی در زمان شاه که بطور کامل ساختگی است و اصلاً وی به دنبال مبارزه نبوده بلکه به دنبال درس و مشق بوده است. یکی از اعضای قدیمی سازمان مطرح نمود که مریم قجر را برای اولین بار در سال 58 در ستاد علوی دفتر اصلی سازمان در تهران دیدم. وقتی او وارد شد بی حجاب بود و به همراه احتمالاً شهرزاد صدر بود، وقتی از مسئولی که در کنارم بود سئوال نمودم این زن بی حجاب کیست؟ عنوان داشت که او خواهر محمود قجر عضدانلو می باشد و تاکنون به دنبال درس و مشق بوده و اصلاً سیاسی نیست. ولی اکنون در سایت های فرقه تروریستی رجوی شاهد هستیم که عنوان می شود وی از همان ده سالگی چشمش به تیراندازی ماموران شاهنشاهی در قیام 42 باز شد و بعد از آن در سال 49 توسط برادرش محمود با سازمان آشنا شد دروغی که سعی می کنند برای زنی که اکنون در کارنامه مبارزاتی اش جز جنایت و خیانت به وطن وجود ندارد سفید سازی کنند.
البته در گام بعدی دستگاه تبلیغاتی فرقه رجوی سعی می کند که مریم قجر را در جریان اپورتونیستی چهره مهمی نشان دهد و او بود که سعی نمود آثار ضربات اپورتونیستی را بر روی سازمان کم کند! دروغ شاخداری که فقط خود رجوی آنرا قبول دارد.
در ادامه این پروسه سازی برای مریم قجر سعی می کنند او را بسیار مهم جلوه دهند و او را همردیف زن اول رجوی یعنی اشرف قرار دهند ولی چیزی که در این پروسه کاری وی وجود ندارد حضور وی در سال 61 در فرانسه تا سال 63 می باشد که وی در فرانسه به چه کاری مشغول بوده است.
مریم قجر بعد از یک معامله کثیف مسعود با مهدی ابریشم چی بی غیرت او را به عقد خود در آورد تا بتواند از وی چهره مقدس مابآنه ای بسازد و برای ادامه خط کاریش که همان جنایت و خیانت می باشد کمک کار وی باشد.
در ادامه هم دیدیم که مریم قجر چگونه پله های ترقی در زمینه خیانت و آدم کشی را طی نمود بعد از آن هم به گفته های زنان شورای رهبری چگونه مجری برنامه های رقص رهایی برای حرامسرای شوهر دومش مسعود بوده است. البته برای ما که در درون مناسبات بودیم شاهد بودیم که تمام اختراعاتی که وی در زمینه نظامی مطرح می کرد مربوط به ارتش عراق بوده است ولی رجوی سعی می کرد با این بهانه برای او که در درون مناسبات نفرات ارزشی برای وی قائل نبودند چهره کاذبی بسازد و او را بسیار مهم جلوه دهد.
اوج دروغ گویی این زن شارلاتان در نشست سال 1381 بود که وقتی مطرح می کرد برای حمله به ایران وی به همراه مسعود جلودار ارتش خواهند بود ولی بعد از چند ماه مشخص شد که وی به همراه شوهرش راه فرار را بخوبی یاد گرفتند و با جا خوش کردن در فرانسه اصلاً به فکر نیروهای خود در زیر بمباران عراق نبودند. مریم قجر بعد از مدتی خیانت و جنایت در عراق و دستور کشتن سربازان ایرانی در جنگ عراق علیه ایران اکنون دست در دست سرویس های غربی و صهیونیستی به ترور دانشمندان هسته ای ایران می زند.
اکنون مریم قجر برای نسل ما نه سمبل به اصطلاح مبارزاتی بلکه سمبل خیانت و شیادی و جنایت و شارلاتان بازی می باشد. درست کردن سابقه به اصطلاح مبارزاتی برای مریم قجر نمی تواند روی واقعیت های موجود را پوشاند. مریم قجر زنی بود که با تمام توان در راستای خیانت شوهر دومش گام برداشت و اکنون نیز شاهد هستیم در مجالس خود از جنایت کاران غربی حمایت نموده و برای پرچم کشورشان دست زده و برای مردم ایران خواهان حمله نظامی و تحریم بیشتر می شود. آیا زنی با این سابقه بسیار کثیف می تواند سمبل نسلی به اصطلاح آزاد باشد؟ ما هر چقدر گشتیم وی را این گونه نیافتیم و هر چه که در چهره وی مشاهده نمودیم خیانت و شیادی و حقه بازی و… بود و بس.
بهتر است دستگاه تبلیغاتی فرقه تروریستی رجوی هر روز درباره مریم قجر صفحه سیاه نکند چون مردم ایران به خوبی به ماهیت وی و همه جنایت کاران فرقه تروریستی رجوی پی بردند.
هادی شبانی