آیا عباس مدرسی فر با مریم رجوی زاویه پیدا کرده بود؟

تمام کسانی که تجربه ای از حضور و یا برخورد با فرقه مجاهدین داشته اند به این امر واقف هستند که جان اعضا هیچ گونه ارزشی برای سران فرقه ندارد. آنها اعضا را به مثابه ابزاری می بینند برای رسیدن به اهداف شان . تا زنده هستند از انها بیگاری می کشند بدون هیچ حقوق و مزایا و یا حتی قدردانی. وقتی هم مردند با یک پیام سرو ته قضیه به هم می آید و  آمارشان اضافه می شود به آمار شهدای فرقه . تا باز هم در جهت منافع سران فرقه مورد سوء استفاده قرار بگیرد.

یکی از موارد اخیر فوتی در کمپ مجاهدین فوت عباس مدرسی فر بود. فرقه رجوی چند روز قبل خبر مرگ وی را با عنوان درگذشت مجاهد کبیر و والا، عباس مدرسی فر با 60 سال سابقه مبارزاتی در برابر شاه و حکومت ایران اعلام کرد!

در این اعلام فوت هیچ توضیحی در مورد نوع مرگش ذکر نشده و فقط به یک سابقه به اصطلاح مبارزاتی بسنده کردند که او در زمان شاه در زندان بوده و در سال 57 از زندان آزاد و به یکباره به سال 66 می روند…

چرا مریم قجر در مورد وی هیچگونه پیامی نداده است ؟ چرا حتی خبر درگذشت وی را در تلویزیون خودشان اعلام نکردند ؟ اگر وی دارای طولانی ترین سابقه مبارزاتی در سازمان شما بود حتی ارزش یک پیام توسط مریم قجر را نداشت ؟

البته از تعریف کردنها و اینکه در کجاها زندانی بوده و فقط به یک اسم یعنی مجاهد کبیر و والا اکتفا نمودند نشان از ماهیت کینه توزی مریم قجر علیه عباس می باشد و این عملکرد می تواند نشان از وجود تضاد بین عباس مدرسی با تشکیلات باشد. چرا که مریم قجر هم برای مرگ وی ارزشی قائل نشد . مریم قجر که اگر در ناکجا آباد ایران زن پیری فوت می کند سراسیمه پیام داده و او را هوادار خودش معرفی می کند و کلی از وی تعریف و تمجید می کند! چطور عباس مدرسی که تمام عمر خود را در فرقه رجوی تلف نموده در مورد مرگ وی خفه خون می گیرد؟! انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است .

من به خاطر نوع کارم در پشتیبانی و تهیه با عباس مدرسی زیاد برخورد داشتم و او بیشتر به کارهای پشتیبانی مشغول بود و هیچ وقت هم مسئولین زن فرقه به او مسئولیتی نداده تا اینکه عمرش به پایان برسد .

بعد از فوت عباس مدرسی فر چهره کریه مریم قجر برای خودم روشن شد که چگونه او از وی کینه شتری به دل داشته که حاضر نشد در مورد فردی که عمر خود را در مناسبات فرقه گذرانده یک جمله بگوید و بسیار متاسفم برای بقیه اعضای قدیمی که هنوز فکر می کنند که مریم قجر برای آنان ارزشی قائل است .

اعضای قدیمی فرقه رجوی باید قبول کنند که دیگر سازمان ، آن سازمان گذشته نیست. مریم قجر با انتخابات اخیر نشان داد که او هیچ اعتمادی به قدیمی ها ندارد و می خواهد سازمان را با زنان جدید که هیچ شناختی از گذشته ایران ندارند و توسط سیستم مغز شویی مناسبات را به پیش ببرد و به همه بفهماند که فقط آنان هستند که از چنین توانی برخوردار هستند .

برای عباس مدرسی فر بسیار متاسف هستم که ایکاش زنده بود و می دید که چگونه جان ، عمر وی هیچ ارزشی برای رجوی ها نداشته و از او استفاده ابزاری نمودند و این عملکرد رجوی ها می تواند درس خوبی برای بقیه مردان قدیمی باشد و بدانند که رجوی ها هیچ ارزشی برای جان انسانها قائل نیستند و تا موقعی که در مسیر پیشبرد منافع شان حرکت کنند بدرد بخور هستند .

بعد از جدا شدن به این باور رسیدم که در فرقه رجوی ها جان انسانها هیچ ارزشی ندارد و اهمیت شان بر اساس مقدار تعریفی است که از دیکتاتور بزرگ یعنی رجوی ها می کنند ! اعلام معرفی سابقه به اصطلاح مبارزاتی عباسی مدرسی فر نه افتخار بلکه لکه ننگی است بر پیشانی رجوی ها که این گونه جان افراد را گرفته و ماهیت پلیدشان را نشان می دهند .

هادی شبانی