پروژه تبلیغات دروغ، تاکتیک تازه مجاهدین از شرایط داخلی ایران

کسی نمی تواند وضعیت سخت و پر مشقت اقتصادی این روزهای مردم ایران را انکار کند؛ اما بزرگ نمایی از وضعیت موجود اقتصادی در ایران و کشاندن دامنه این سختی ها و مرارت های اقتصادی مردم به میدان های اعتراض با گرایشات سیاسی موضوع دیگری که سازمان مجاهدینِ فریب خلق در پی طراحی آن است. گروهی که اصالتی ایران ستیز داشته و دستیابی به مطالبات نامشروع خود را در تعامل با دشمنان ایران و مردم ایران می بیند و دنبال می کند؛ بدان معنا که منافع خود را به منافع معاندان ایران گره زده است و در این راه حتی تداوم حیات سیاسی خود را در گرو تامین منافع دشمنان ایران می بیند. از این رو تلاش می کند به هر نحویکه شده است به آنها خدمت رسانی کند. اگر چه در شیوه سرویس دهی مجاهدین به دشمنان نظام اسلامی در طی این سال ها تغییرات متنوعی صورت گرفته است، اما در روش تقابل جویی آنها با ایران اسلامی و میزان نفاقی که در پَسِ بذرافشانیِ سیاست تفرقه افکنانه شان در جهت ایجاد شکاف و جدایی میان مردم و نظام وجود داشته و دارد، با قاطعیت می توان گفت با گذشت زمان نه تنها کم نشده است بلکه نسبت به سالهای گذشته با شدت بیشتری دنبال می شود و شکل متنوع تری نیز به خود گرفته است.
استفاده از واژگان قیام و شورش بجای اعتراض و عبور آنها از جنبه ادبی و مفهومی و بار معنایی این واژگان که در چند ماه گذشته آن را اعتراض می نامیدند، نشان دهنده طرح پلکانی فرقه رجوی برای سمت و سو دادن به مطالبات اجتماعی، و سیاسی کردن است. بطوریکه از طریق تاکتیک مورد نظر در تغییر مفاهیم و حامل های معنایی آنها، مجاهدین درصدد نهادینه کردن تفکر تغییر و کشاندن گروه های هدف و حتی بی طرف نسبت به موضوعات سیاسی به خیابان ها در راستای منافع و مقاصد تشکیلاتی خود هستند.
واقعیت امر این است که مجاهدین با دست گذاشتن بر روی اتفاقات کوچک اعتراضی در چند روز گذشته که عمدتاً با محوریت اعتراض به موضوعات اقتصادی و گرانی های موجود و به تبع آن تورم صورت گرفت، سیاستِ سیاسی نمودن این اقدام ولو ناچیز را در پیش گرفته اند؛ از این رو در گام بعدی تلاش دارند با سوق دادن آن به سمت اقدامات خرابکارانه به اهداف برنامه ریزی شده خود در این راستا نزدیک شوند. بطوریکه آنها با پرداختن به موضوع مذکور در وب سایت سازمان مجاهدین خلق، تلاش کرده اند تا سازمان و تشکیلات خود را یک بنیاد دردمند از مردم و برای مردم و دادخواه در پیگیری حقوق شهروندان ایران نشان دهند. و در این مسیر با اشاره به سخنان رییس جمهور خود خوانده شورای به اصطلاح مقاومت!!! یعنی مریم رجوی، از زبان مردم سخن می گویند و مدعی شده اند که قیام آفرینان به چیزی کمتر از آزادی خلق و میهن رضایت نمی‌دهند.
با این حال ادعاهای دروغین و دروغ پردازی های مجاهدین از شرایط موجود در کشور و مطالبات صنفی گروه های مختلف اجتماعی در کشور به این جا ختم نشده است. در واقع مجاهدین با استفاده تئوریک حول مبانی ذکر شده و با تفکیک و تقسیم بندی خود ساخته از مراحل اعتراضی که به زعم آنها و تعریف آنها قیام نام دارد، این ادعا را در حال پرورندان هستند که اعتراضات (یا بگفته آنها قیام) وارد دور سوم خود شده است. و ویژگی عمده مرحله سوم بنا به تحلیل آنها، تغییر کیفی آن نسبت به مراحل قبلی آن است؛ به عبارتی منظور آنها از ورود به مراحل کیفی تر در مرحله سوم، افزایش تعداد افراد معترض از نظر آنها از یکسو و متنوع تر شدن مطالبات از سوی دیگر می باشد. به علاوه با این ایده پردازی های دروغین از موضوع مورد تحلیل در این یادداشت است که مجاهدین به تکرار فراخوان های پی در پی برای پیوستن به جنبش دادخواهی با محوریت تروریستِ آزادی خواه یعنی مریم رجوی مبادرت می ورزند.
با این حال نکته مورد اشاره در این باره که باید مورد توجه بنیادین قرار گیرد اطلاع رسانی های عمومی از طرح و نقشه های منفعت محورانه مجاهدین با نام مردم ایران است تا روند آگاهی بخشی اجتماعی از ماهیت واقعی سازمان فریبکار مجاهدین و برنامه های آنها برای مردم ایران از یکسو و شرایط موجود در بین آحاد جامعه از سوی دیگر شکل بگیرد. به نوعی که از طریق سیاستگذاری های مرتبط با برملا سازی و خنثی نمودن طرح ها و برنامه های مجاهدین برای مردم و جامعه ایران، دور نمودن جامعه از فضای التهابی که مجاهدین درصدد تزریق آن هستند، میسر خواهد شد. چرا که در شرایط فعلی جامعه ایران به مانند رانندگان در یک اتوبان یا بزرگراه هستند که با شنیدن خبر دروغین خطر تصادف در چند ثانیه آینده در چند متر جلوتر، به ناگه و بطور ناخودآگاه که در ظاهرخود آگاه و عقلانی است، در وسط بزرگراه توقف خواهند کرد و خطر بزرگ نابودی خود را رقم خواهند زد. مجاهدین در مثال بالا رادیو و یا گوینده و خبررسان دروغ پردازی است و رانندگان نیز مردم و افراد فریب خورده از تبلیغات دروغ مجاهدین هستند که خود را با استناد به دروغ رسانه ای آنها در معرض خطر نابودی قرار خواهند داد. از این رو طراحی، هدف گذاری و انجام اقدامات تقابلی در ذیل نبرد رسانه ای با مجاهدین در جهت آگاه سازی عمومی از سوی دستگاه ذیربط و متولیان نظام امری واجب و ضروری است تا از هدر رفتن سرمایه های اجتماعی و انسانی که قابیلت فریب خوردن و قرار گرفتن در دام دروغ های مجاهدین را دارند، جلوگیری به عمل آید.
دکتر مصطفی مطهری

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا