8 شهریور سال 60 انفجاری دردفتر نخست وزیری ایران صورت گرفت.دراین انفجار محمد علی رجایی ریس جمهور ومحمد جواد باهنر نخست وزیر کشته شدند. این انفجارتروریستی توسط فرقه مجاهدین خلق طراحی وبوسیله عامل نفوذی آنها مسعود کشمیری به اجرا درامد.مسعود رجوی از همان روزهای اول پیروزی انقلاب بدلیل ماهیت فرصت طلبانه وکسب قدرت بهرقیمت مواضع دوگانه ای درقبال دولت برامده از انقلاب اتخاذ کرد ودرحالیکه درشکل وبصورت رسمی از انقلاب ورهبری ان حمایت می کرد ولی درعمل ودرخفا بانفوذ عوامل خود در دستگاه های دولتی وجمع اوری سلاح وبرقراری ارتباطات مشکوک با برخی سفارت ها وهمچنین سازماندهی نظامی هواداران وبه راه انداختن رژه های نظامی در سطح شهر عملا بدنبال برخورد قهرامیز وبدست گرفتن حاکمیت بود.
مسعود رجوی بقدری شیفته قدرت وتکیه زدن برمسند ریاست بود که معادلات معمول اصول مبارزه و قواعد حاکم بر ان راهم فراموش کرده بود.درحالیکه بیش از 98 درصد از مردم به جمهوری اسلامی رای مثبت داده بودند ورهبری ان از حمایت های توده های میلیونی برخوردار بود وعملا تعادل قوای صحنه اجتماعی قویا برضد سازمان رجوی بود او بااین توجیه که خلق نااگاه است واین ماهستیم که می بایست ابتکارعمل و رهبری رابدست بگیریم عملا خود وسازمانش را که تا ان زمان بدلیل سوابق مبارزاتی وفداکاری رهبرانش از یک مشروعیت قابل قبولی بین مردم برخورد بودند را در مقابل خلق قرار داد.
رجوی که دچاربیماری مفرط خود بزرگ بینی بود بانفوذ دادن عناصرخود درسیستم ها ودستگاههای امنیتی ونظامی، استراتژی خودرا برسرنگونی کوتاه مدت وزدن ضربه سران نظام قرارداد. رجوی درکتاب جمع بندی یکساله مقاومت تاکید کرده بود با انفجار حزب جمهوری ودفترنخست وزیری جمهوری اسلامی بی آینده شده وثبات خود را از دست داده است. رجوی درآن جمع بندی عمرجمهوری اسلامی را 6 ماه برآورد کرده بود.
باتهاجم نظامی عراق به ایران، رجوی تلاش کرد از شرایط جنگ هم بنفع خود وبی ثبات کردن حکومت ایران استفاده نماید. وی با بسیج واعزام نیروها به جبهه ها تحت پوش دفاع درمقابل متجاوز به جمع اوری سلاح واطلاعات توان نظامی ارتش وسپاه اقدام کرد.درگام بعد این سلاح ها به پشت جبهه یعنی خانه های تیمی منتقل می شدند تادرزمان وشرایط مناسب بکارگرفته شوند. دوگانگی درشعار وعمل رجوی باعث شد که درادبیات مردمی عملکرد او منافقانه تعبیرگردد واین نقطه پایان مشروعیت مردمی سازمان رجوی بود.رجوی که دچار نوعی بلانکیسم وپرت افتادگی توده ای شده بود وعمل عملیات تروریستی اودر7تیر و 8 شهریور نتوانست مردم را به صحنه بیاورد وبرعکس درمقابلش قرار گرفته بودند، فرار را برقرار ترجیح داده وبه خاک فرانسه گریخت. رجوی انقدر بزدل بود که حتی بصورت رسمی نتوانست مسئولیت این عملیات های تروریستی رابرعهده بگیرد وبه بیان کلی اکتفا می کرد.عملیات نظامی واقدامات تروریستی رجوی نه تنها باعث انسجام نظام ایران شد وحمایت گسترده مردمی وحتی طیف های سیاسی را برانگیخت، عملا به بسته شدن فضای سیاسی و جو پلیسی و نظامی هم دامن زد. دستاورد قدرت طلبی رجوی هزاران ترور و اعدام و زندان و در یک کلام قربانی کردن نسل برامده از انقلاب بود. سرنوشت خودش هم فرار مفتضحانه از صحنه وپناه بردن به سرویس های جاسوسی بیگانه درخاک فرانسه بود.
37 سال از انفجار دفتر نخست وزیری می گذرد. اقدامی که بزعم رجوی می بایست 6 ماه بعداز وقوع ان به سرنگونی رژیم ایران وبدست گرفتن قدرت توسط خودش راه ببرد.ولی نتیجه ان دریک کلام سقوط سیاسی واخلاقی وحذف اواز صحنه سیاسی واجتماعی ایران وخزیدن زیرعبای اربابان رنگارنگ امریکایی ومنطقه ای بوده است. رجوی آنچنان از صحنه اجتماعی وتاریخ سیاسی ایران محو و نابود شده که حتی نمی تواند زندگی یامرگ خود را تایید ویا تکذیب کند. اگررجوی مرده باشد و یا بنا به مصلحت اربابانش همچون دستمالی مصرف شده مچاله و درگوشه ای پرتاب شده باشد دیگر پشیزی برای مردم ایران وتاریخ ان ارزش ندارد.اما سرنوشت مسعود کشمیری عامل انفجار دفتر نخست وزیری به کجا کشیده شد!؟ وی بعداز انفجار دفتر نخست وزیری به عراق گریخت، درابتدا دربخش رادیو بکارگرفته شد وسپس بانام مستعار باقردرقسمت پشتیبانی قرارگاه اشرف وبدیع زادگان بکار مشغول شد.درمناسبات کاملا ناشناس باقی مانده بود درجریان نشست موسوم به انقلاب از اوبعنوان قهرمان نام برده شد. به گفته برخی از اعضا، کشمیری درسال 71 مسئله دار شده و قصد جدایی از سازمان را داشت. مسعود رجوی دریکی از نشست های داخلی برای اینکه مانع از جدایی کشمیری گردد بطرز غیرمعمول درحضورهزاران نفر بااشاره به مسعود کشمیری خطاب به جمعیت گفت این همان مسعود کشمیری است که دفترنخست وزیری را منفجرکرد و بعد خطاب به اوگفت توفقط تازمانی که درمناسبات ماهستی امنیت داری.اری حتی نفراتی که بخاطر اهداف قدرت طلبانه رجوی دستشان رابه خون افراد آلوده می کنند ومرتکب هولناک ترین اقدام تروریستی می گردند هم درزمانی که تصمیم می گیرند از جنایات رجوی فاصله بگیرند این چنین مورد تهدید وانتقام قرار می گیرند.
اکرامی