از زمان انتقال تشکیلات مجاهدین خلق به آلبانی، مریم رجوی چندین بار از پاریس به تیرانا سفر کرده است. سفرهای او معمولا برای مناسبت های خاص از قبیل مراسم نوروز یا پذیرایی های پر زرق و برق از میهمان های آمریکایی اش صورت گرفته است. برای نمونه سناتور مرحوم شده جان مک کین یکی از این چندین مقام آمریکایی بود که مبالغ کلان دریافت کردند و برای حمایت از مجاهدین خلق به مقر تیرانا آمدند و با رییس جمهور خود خوانده مجاهدین خلق دیدار کردند.
اخیرا، خبرهایی مبنی بر حضور مریم رجوی در تیرانا منتشر شده است و تحلیل های متنوعی درباره علت سفر دوباره او به تیرانا نوشته شده است. به نظر می رسد که این بار حضور مریم رجوی در مقر تیرانا دلایل تشریفاتی ندارد. او در هتل اینترنشنال تیرانا اقامت دارد و هر روزه با فرماندهان و مقامات ارشد نشست هایی برگزار می کند. چه چیزی باعث شده است که اقامت رجوی در تیرانا تا این حد طولانی شود؟ احتمالا او لازم دیده است که بر اداره و سازمان دهی تشکیلاتش بازنگری کند.
مهم ترین دلیل حضور او می تواند روند رو به افزایش جدا شدن اعضا از تشکیلات باشد. چنانچه در خبر ها دیدیم، در هفته گذشته دست کم چهار نفر از تشکیلات مجاهدین خلق اعلام جدایی کردند. عظیم میش مست، غلامعلی میرزایی، موسی دامرودی و علی هاجری افرادی هستند که ظرف همین دو هفته گذشته اعلام جدایی کردند. همه آن ها از افراد باسابقه مجاهدین خلق بودند که دست کم سه دهه از عمر خود را در این تشکیلات گذرانده اند.
این ها تنها چند نمونه اندک هستند که از زمان انتقال به آلبانی تا کنون رسما اعلام جدایی کرده اند. مسلما، شمار جدا شده ها بسیار بیشتر از نام هایی است که در رسانه ها منتشر می شود چرا که بسیاری از افراد پس از جدا شدن بیم از آزار و اذیت عوامل مجاهدین خلق دارند. هنگامی که مجاهدین خلق در آلبانی مستقر شدند، چنانچه جدا شده ها خود اذعان می کنند، شرایط برای خروج از سازمان مناسب تر از شرایط حضور در عراق بود – سران سازمان اعضا را بسیار از نفوذ جمهوری اسلامی در عراق می ترساندند. هر چند که در همان دوران نیز، به ویژه پس از سقوط صدام حسین و خلع سلاح مجاهدین خلق توسط ارتش آمریکا، صد ها تن از کمپ اشرف و لیبرتی فرار کردند.
چنانچه گفته شد، پس از انتقال به آلبانی شمار زیادی از اعضا مخفیانه و در سکوت خبری از گروه جدا شدند. برای نمونه، زینب حسین نژاد که پدرش قربان علی چند سال پیش از او، در عراق، از تشکیلات جدا شده بود، موفق شد که گروه را ترک کند و به یونان برود. جدایی او از تشکیلات در زمان خودش رسانه ای نشد تا هفته گذشته که خواهرش مونا به همراه پدر به دیدار او رفتند. ویدئوهای تاثر برانگیز از اشک های شوق دو خواهر در اولین دیدارشان پس از ده ها سال جدایی، در شبکه های اجتماعی با استقبال فراوان روبرو شد.
بدین ترتیب، مبارزه اصلی مریم رجوی در این روزها، حفظ اعضا در درون تشکیلات فرقه است. در حالیکه او برای متقاعد کردن اعضا به ماندن در تشکیلات تلاش می کند، مبارزه کذایی اش برای آزادی و دمکراسی بی معنی است.
درحالی که او از تریبون های تبلیغاتی اش مدعی می شود که کانون های شورشی در شهر های ایران شکل داده است اما به واقع درگیر مقابله با کانون های شورشی و مقاومتی است که اعضا در درون گروه تشکیل داده اند.
از منابع درون گروه خبر می رسد که زهرا مریخی مسئول اول سازمان نیز در مقر اشرف سه، نشست های طولانی مدت برای اعضا برگزار می کند و آن ها را متهم می کند که به اندازه کافی به «غسل در صحنه» متعهد نبوده اند! «غسل در صحنه» یکی از مناسک فرقه است که شامل افشای افکار جنسی، خود انتقادی و سپس اعمال فشار جمعی است. ظاهرا سران سازمان اجرای این فرایند را برای رسیدن به هدفشان که همان سرنگونی جمهوری اسلامی است حیاتی می دانند!
چنانچه می دانیم، حامی سرشناس مجاهدین خلق جان بولتون به آن ها قول داده است که تا پیش از چهلمین سالگرد انقلاب ایران یعنی در سال 2019، جمهوری اسلامی سرنگون خواهد شد و او و تشکیلات مجاهدین خلق در تهران جشن خواهند گرفت. اکنون دو ماه تا لحظه موعود بیشتر باقی نمانده است. نشانی از سرنگونی به چشم نمی خورد، تشکیلات مجاهدین خلق روز بروز بیشتر تحلیل می رود. سران سازمان و در راس آن ها مریم رجوی با چالش بزرگ حفظ تمامیت سازمان روبرو هستند و سرنگونی جمهوری اسلامی در این میان رویایی بسیار دور از دسترس به نظر می رسد.
مزدا پارسی