پاندولی مایکو که از وزرای سابق آلبانی است وهم اکنون به شغل شریف! پا بوسی مریم رجوی مشغول، درجریان آن اجتماع کذائی که یک انسان متوسط الحال هم درآن حضور نداشت وآنچه که بود جمع روسپیان سیاسی بود، گفته است:
” من بسیار مفتخرم که همراه با بسیاری از دوستانم از آلبانی، در دستان خانم رجوی هستیم. یکی از معدود زنانی که با رهبریاش نه تنها میخواهد آینده ایران را تغییر دهد بلکه آینده خاورمیانه را”.
دردرجه ی اول بشما پیشنهاد میگردد که ازاین لولو مرجان برای بهبود زندگی مردم آلبانی که تعریفی ندارد، استفاده کنید.
شما روشن نکردید که تحت چه نامی دردست مریم هستید؟
اسباب بازی، کبوتر ویا یک چیز بهتر ازاینها؟!
تمام هنر این بانو، وردستی مسعود رجوی بود که طی پروسه ای طولانی سازمان مجاهدین خلق را به یک جریان برده داری تبدیل کند با این فرق که مسعود رجوی دستی بازتر از تمامی برده داران نامی جهان داشته باشد.
مثلا همه اورا بپرستند، جان ومال وناموس خود را دراختیار اوقرار داده، شخصیت خود را پایمال نموده وبه پیچ ومهره های فرمانبر دستگاه شهرت طلبی وشهوت پرستی مسعود رجوی تبدیل گردند.
این نهایت هنر مریم رجوی بود و اگر ازنظر این وزیر هنر بزرگی است، باید یادی از پیشکسوتان او مانند” آژدان قیزی” ها و … هم میکرد که البته هنوز وقت باقی است و میتواند برای گرفتن پول بیشتر ازمریم، برعلیه او آلترناتیو تراشی هم بکند.
آیا او به همان سبک وسیاقی که ذکرش رفت و مهارت زیادی هم درآن دارد انصافا، ایران را آزاد خواهد کرد؟!
خاورمیانه را چطور که ارباب بزرگتر سعی در بزرگتر وتحت اختیار اسرائیل قرار دادنش دارد؟!
این همان خاورمیانه است که مریم میخواهد آزادش کرده وبدست اسرائیل بدهد ویا موضوع طور دیگری است و او رئیس اسرائیل هم خواهد شد و ما و شما را سربلند؟!
همچنین:
” باور کنید وقتی در برابر شما میایستم یک احساس رسمی همچون یک مقام یا نماینده دولت دارم اما در عینحال خیلی مشکل است چرا که الآن شما را خیلی خوب میشناسم. و مطمئن هستم که هر کدام از شما و خانوادههایتان هر کجا که هستند الآن بهخوبی درک میکنید که شما صرفاً پناهندگانی همچون سالهای گذشته نیستید شما در سرزمین خودتان هستید، اینجا شما یک سرزمین دارید. شما طی کمتر از یک سال یک کار معجزه آسا انجام دادید، شما یک شهر ساختید. و همانطور که ما آلبانیاییها یک اصطلاح داریم که «خانه من قلعه من است»، آلبانی قلعه و باروی شماست”.
درابتدای امر وزمانی که عراق حاضر به نگهداری اینها بخاطر سر و سر داشتن با گروه های تروریستی داشت قبول نکرد، نظر دولت وقت آلبانی این بود که اعضای سازمان مجاهدین خلق، افرادی غیر نرمال وشستشوی مغزی شده هستند و بنابراین فورا نمیشود که آنها را در جامعه رها کرد.
نخست وزیر آلبانی در موقع خود گفت که بدون کار روانشناسی و برگرداندن افکار انسانی باین افراد، آنها انسان های خطرناکی هستند و قرار و تعهد دولت آلبانی این بود که ابتدا آنها را دراردوگاهی تحت مراقبت شدید روانشناسی قرار داده و بعد ازاینکه اطمینان حاصل شد که بیماری فرقوی شان معالجه شده، زبان ومهارت های شغلی بدانها آموخته وسپس درکشورهای دیگر وازجمله آلبانی پراکنده نمود تا دنبال زندگی خودشان باشد.
این قول مقام وقت آلبانی با استقبال وسیع ما خانواده ها مواجه شد و مراتب تشکر و قدردانی خود را هم از این حیث بیان کردیم.
آیا وفا به عهدی دراین مورد درکار بوده است؟!
اگر بوده است، مراتب را با سند و دلیل به سازمان های ذیربط گزارش نموده وازمیزان صحت آنها وچگونگی اشتغالشان در کشورهای جهان وهمینطور آلبانی خبر دهید.
مخصوصا ازخانواده های آنها ازجمله ما دعوت رسمی کرده و با دادن ملاقات با این آدم هایی که شما خوشبختشان اعلام کرده اید،ثابت کنید که چگونه فرزندانشان را از ایزوله شدن کامل که گرفتار آن بودند، خارج کرده اید.
ما خانواده ها چنان درکی از وضعیت فرزندان خود نداریم وآنها را انسان های کم وبیش فسیل شده ای میدانیم که دردستان مریم اسیر وگرفتارند.
نه تنها این، بلکه دسترسی ما به فرزندان قلعه گی شده درکشور شما، روز بروز غیر ممکن شده وحرف های شما دراین موارد را دروغ ودر راستای خوشآیند مریم رجوی میدانیم!
گروهی از خانواده های مرتبط با اسرای آلبانی نشین رجوی