شما مریم خانم! بجای لاف زدن، اسرای خود را آزاد کنید

خبر زیر از سایت های اینترنتی باند رجوی گرفته شده است:
” روز یکشنبه ۱۳ ژانویه مریم رجوی در مراسمی به مناسبت آغاز سال ۲۰۱۹ با عنوان «همبستگی با مقاومت و قیام مردم ایران» با حضور ۳۰ تن از شهرداران و منتخبین و همچنین حامیان مقاومت در فرانسه شرکت کرد”.
سپس در قسمت هایی ازمتن سخنرانی خانم مریم رجوی به این روسپیان سیاسی که هدف شان ازشرکت دراین جلسات، بخاطر خدا نیست و انگیزه های مادی فراوانی پشت آن وجود دارد- آمده است:
” سال نو بر شما مبارک که در این ۱۵ سال دوست و حامی این مقاومت بودید. ما به اعتبار حضور شما و حمایت شما این شرایط سخت را تحمل کردیم …”.
اولا نام تسلیم و دریوزگی در برابر امپریالیزم و ایادی منطقه ای آنها، نامش مقاومت نیست که تخطئه ی مقاومت مردم ایران است. بنابراین این افراد شرکت کننده در نشست شما، حامیان تسلیم بلا قید وشرط مردم ایران ودشمن سرسخت آن هستند ویا اقلا حاضرند دربرابر گرفتن حق الخطابه، دشمن مردم ایران باشند.
حال که شیر فهم شدید، ازاین پس تمام خود را” تسلیم شده و بریده” بنامید تا اقلا دروغگو شناخته نشوید.
بازهم:
” برخی برای حمایت از اشرفی‌ها به اشرف رفتید. برخی دیگر به تظاهرات در بسیاری کشورها می‌رفتید و برخی در حمایت از اشرفی‌ها به امضا گیری در خیابان پرداختید. در تمام این سالیان، شما در شادی و غم ما شریک بودید. شما همراه با ما برای شهدایمان در اشرف و لیبرتی گریستید. با ما برای انتقال بزرگ تمامی اشرفی‌ها به خارج عراق جشن گرفتید”.
بلی این مزدبگیران و روسپیان سیاسی، در زمانی که امنیت جانی شان ازطرف نیروهای ائتلاف حفظ میشد، به اشرف رفتند و به فریب اعضای دربند فرقه ی رجوی کمک کرده وازپذیرایی خوب بهره برده و باجیب پر رفتند که البته هنری نیست و بلکه دون پایه بودن آنها را اثبات میکند!
ضمنا، چرا وقتی ما ادعا میکنیم که قسمت عمده ی افرادی که درخارج بنفع رجوی وبرعلیه منافع ملی ایران تظاهرات میکنند ازاین قماشند عصبانی شده وپرت وپلا برعلیه ما میگویید؟
ثالثا، زمانی که شما با قدرت تمام درمقابل انتقال این اسرا مقاومت میکردید، همین دوستان تان نیز چنین میکردند ودراصل هردو دراین انتقال تحمیلی ازطرف خانواده ها ودولت عراق، به ماتم نشسته بودید وشب وروز طومارهای قلابی جمع میکردید که مثلا مردم عراق واین دوستان بشر دوست تان؟! مایلند که مجاهدین رجوی درعراق بمانند که اینطور نشد وشما مگر دیوانه بودید که دربرابر این شکست فضاحت بار- رانده شدن ازعراق وخالی کردن ظرف استراتژیک تان – جشن گرفتید؟!
دوباره:
” و امروز همراه با مردم ایران بیش از هر زمان دیگر به آزادی نزدیک هستیم. رمز پیشروی ما در ۴۰سال مبارزه با فاشیسم مذهبی در ایران، پایداری و قیمت دادن برای آزادی است”.
این گفته ی شما ازاین جهت که دوعنصر متضاد- مردم وتسلیم طلبان رجوی- هردو به آزادی نزدیک تر شده اید، خلط مبخث است.
چرا که امکان ندارد دوعنصر متضاد در زمان واحد به آزادی برسند.
ساده تر اینکه اگر این آزادی قریب الوقوع از آن مردم است، عین نابودی شماست وبرعکس.
شما مریم خانم درکار عمده ی خود بعنوان مشاطه گری وحرمسراداری همواره آزاد بوده اید وآزادی بیشتر ازاین به چه درد شما میخورد وآنهم درزمانی که صاحب حرمسرا امکان استفاده ازاین مالکیت؟! اش را ندارد.
آیا گزینه ی دیگری غیر ازمسعود بلاتکلیف ازهرجهت موجود است وشما میخواهید این مالکیت را دراختیار او قرار داده و آزادی بیشتری میخواهید؟!
مجددا:
” سال‌ها بود که دولت‌های غرب به‌ویژه آمریکا سیاست مماشات با ملاها را پیش می‌بردند. هرچند برخی در اروپا همچنان در جستجوی رضایت آخوندها هستند، اما زمان سیاست مماشات بسر آمده است. این ضربه بزرگی به‌رژیم ایران است”.
چه کارها میتوانست بکند این هیئت حاکمه ی آمریکا که برعلیه ایران نکرد جز حمله ی نظامی همه کاری را کرد و اگر این یکی را نکرد، بدانجهت بود که اکثریت کارشناسان معتقدند ایران قابل تسخیر ازطرف هیچ قدرتی نیست.
اروپا ازعدم داشتن رابطه با ایران ضرر میکند وباید طوری سروته قضیه را درآورد.
مسلما خواهید گفت که منافع اروپا درهمکاری با آمریکا، بیشتر ازهمکاری با ایران است که حرف صحیحی است.
اما آمریکا با انجام کارهای مختلف، منافع خود اروپا را هم زیر ضربات شدید قرار داده وبیم منزوی شدن اروپا را بیشتر نموده واروپا – البته با کش وقوس وسازشکاری وتسلیم طلبی های مرسوم خود – چاره ای جز استقلال خواهی ندارد و خط سیر جهان درجهت قبول قدرت هایی کم وبیش مستقل (اروپا، چین، روسیه وآمریکا) ست و شما مریم خانم اطلاعی ازاین موضوع ندارید؟!
همچنین:
” از طرف دیگر با پیشروی آلترناتیو دمکراتیک روبرو بودیم”.
باید نام این آلترناتیو دموکراتیک را روشن میکردید تا بیشتر افتخار صحبت با شما را بشما بدهم.
اگر منظور خودتان هستید، ول معطلید بانو!
اولا شما هنوز پتانسیل اجازه دادن به اعضای بیچاره ی سازمان برای نامه نگاری وتماس تلفنی با خانواده ی خود را ندارید، نمیگذارید که بطور آزادانه از اطلاعات سرریز شده ی جهانی بهره ببرند، حق انتخاب کردن وشدن را ازآنها سلب کرده ودرجزئی ترین اوضاع شخصیه ی آنها دخالت میکنید و خود را ازدموکرات بودن خلع کرده اید.
ثانیا، نیروی آلترناتیو باید پشتوانه ی مردمی بالاتر از50 درصد را داشته باشد که شما از یک هزارم اش هم بی بهره اید.
سیروس غضنفری