با گذشت چند سالی از حضور مجاهدین خلق در کشور اروپایی آلبانی، موج نگرانی ها درباره حضور تشکیلاتی که تا چندی پیش در فهرست گروه های تروریستی اتحادیه اروپا و دولت آمریکا بود، در قلب اروپا، فراگیر شده است. به ویژه در ماه های گذشته شهروندان اروپایی مکررا شاهد انتشار مطالب و گزارش هایی درباره مجاهدین خلق بوده اند. در بیشتر این مطالب مجاهدین خلق به عنوان فرقه ای مخرب با سوابق تروریستی و در عین حال دارای ظرفیت های فریبکارانه و گمراه کننده سیاستمداران غربی معرفی شده است.
در مواردی که رسانه های اروپایی سعی داشته اند به درون تشکیلات مجاهدین در تیرانا وارد شوند و گزارش مستندی از وضعیت آن تهیه کنند از سوی سران تشکیلات با مانع روبرو شدند. تلویزیون کانال چهار انگلستان یکی از این رسانه ها بود که برنامه سازان آن با برخورد خشونت آمیز نگهبانان قرارگاه های مجاهدین خلق روبرو شدند. و بنابراین گزارش های موجود بیشتر مبتنی بر تحقیقات پیشین و گزارش های نهادهای بین المللی و آمریکایی و همچنین اظهارات جدا شده ها هستند.
یکی از تازه ترین این مطالب در نشریه آلمانی زبان سوییسی به نام نیو زوریخ سایتونگ منتشر شد که در آن نویسنده به حمایت های سیاستمداران سرشناس آمریکایی از مجاهدین می پردازد علی رغم آنکه به نوشته او این گروه سوابقی”خونبار، پرآشوب و غم انگیز دارد و عملکردش بحث برانگیز و ایدئولوژی اش سرشار از تناقض است”.
او حمایت برخی سیاستمداران آمریکایی از مجاهدین خلق را تناقضی دیگر می داند. چرا که این گروه مورد تنفرترین گروه اپوزیسیون در میان افکار عمومی ایرانی است. وی می نویسد:”هیچ اپوزیسیون ایرانی مثل آن ها مورد مخالفت نیست، هیچ کس به اندازه آن ها منتقد ندارد، در عین حال هیچ کس این همه حامی سرشناس ندارد.”
تناقضات نویسنده را به مطرح کردن این سوال سوق می دهد که نقش مجاهدین خلق در خط مشی واشنگتن در قبال ایران چیست و آیا واقعا این گروه متحد مناسبی برای حکومت آمریکاست؟
برای یافتن پاسخ این پرسش، نویسنده با چندین سیاستمدار غربی، محقق و روزنامه نگار مصاحبه کرده یا به نقل قول هایی از آن ها ارجاع داده است. از جمله این افراد امید نوری پور نماینده حزب سبز ها در پارلمان آلمان است که پاسخ منصفانه ای می دهد:” مجاهدین خلق خیلی زجر کشیده اند اما باعث خسارات و تلفات بسیاری هم بوده اند.” نوری پور شدیدا درباره حمایت از این گروه هشدار می دهد زیرا از دید او”مسائل عظیمی درباره ایدئولوژی، ساختار و مشروعیت این گروه وجود دارد و به دلیل سوابقش، در ایران هم از حمایتی برخوردار نیست.”
نهایتا، روزنامه نگار زوریخ سایتونگ از تحقیقاتش به این نتیجه می رسد که”از نظر بسیاری از افراد، تعهد مجاهدین خلق به دمکراسی و حقوق بشر، پس از همدستی هایش با صدام حسین غیرصادقانه است و حتی رهبریت فرقه ای رجوی ها آشکارا به تردید ها درباره عقاید دمکراتیک آن ها دامن می زند.”
نویسنده مطلب با نقل قولی از روزنامه نگار سرشناس آمریکایی دنیل بنجامین به مقاله خود پایان می دهد. بنجامین که کمپین میلیون دلاری مجاهدین خلق برای خریدن حمایت سیاستمداران آمریکا را بارها افشا کرده و به نقد کشیده است، مهم ترین انگیزه حامیان برای حمایت از یک گروه سابقا تروریستی، که دستش به خون شهروندان آمریکایی آلوده است، می داند. وی می گوید:”وقتی کسی پای تلفن به شما پیشنهاد 15 تا 20 هزار دلار می دهد تا در پنلی شرکت کنید چیز خوبی است. این شانسی نیست که هر روز در خانه دیپلمات های سابق را بزند.”
علاوه بر زوریخ سایتونگ، در سایت ها و نشریات ایتالیایی، اسپانیایی و کشورهای حوزه بالکان مکررا مطالبی منتشر می شود که حضور بحث برانگیز مجاهدین خلق در اروپا را به چالش می کشد. وب سایت خبری”گلی اوچی دلا گرا” که پایگاه آن در شهر رم است در اوایل ماه جاری مقاله ای منتشر کرد که تمرکز آن بر ماجرای اخراج دو دیپلمات ایرانی از خاک آلبانی بود. او در این مقاله به نفوذ اسرائیل و آمریکا در حوزه بالکان می پردازد و زنگ های هشدار درباره حضور مجاهدین خلق به عنوان بازوی عملکردی اسرائیل در منطقه را به صدا در می آورد.
نویسنده این مطلب، می نویسد:” ظاهرا درگیری های میان محور شیعی و ائتلاف سلفی وهابی به همراه نزاع ایران و اسرائیل اکنون در خاک آلبانی در جریان است و احتمالا مجاهدین خلق در این سناریو نقش اصلی را بازی می کند. در عین حال، حضور مجاهدین خلق در حوزه آدریاتیک، خطر افزایش بی ثباتی را در کشورهای بالکان بیشتر می کند، منطقه ای که خود مشهور است به اختلافات قومی-مذهبی و تنش های سیاسی شدید، و همه اینها به ضرر اروپا تمام می شود. آلبانی به نوبه خود از وفادارترین متحدین آمریکا و اسرائیل است.”
همچنین، خطری که از جانب مجاهدین خلق اروپا را تهدید می کند بارها از سوی دکتر اولسی یازجی، تاریخ نگار آلبانیایی کانادایی عنوان شده است. وی در مصاحبه اخیرش با بالکان پست، گفت که آلبانی هیچ سودی از این معامله نمی برد بلکه در نتیجه خدماتی که به مجاهدین خلق می دهد، تنها دردسر، رسوایی و بدنامی نصیبش می شود. دکتر یازجی تایید کرد که”رسانه های حوزه بالکان و منطقه از صربستان تا یونان و مقدونیه و ایتالیا حضور مجاهدین خلق در آلبانی را با نگرانی بسیار تحت پوشش خبری قرار داده اند. اروپایی ها نیز از رفتار آلبانی ناخشنود هستند”.
او معتقد است که تنها کسانی که از میزبانی مجاهدین خلق سود می برند، جنایتکاران سازمان یافته و سیاستمداران فاسد آلبانیایی هستند که با مافیای قاچاق مواد مخدر مرتبط هستند. او به بالکان پست گفت:” بسیاری از سیاستمداران آلبانیایی، مانند نخست وزیر ادی راما و وزیر مهاجران پاندلی ماجکو و غیره در حال ایجاد ارتباط های شخصی با سیاستمداران آمریکایی مثل جان بولتون، رودی جیولیانی، پاتریک کندی و غیره هستند. در گردهمایی سالانه مجاهدین خلق در پاریس، مریم رجوی شرایط را برای دیدار بسیاری از سیاستمداران فاسد آلبانیای با سیاستمداران سرشناس اروپایی و چهره های نومحافظه کار آمریکایی فراهم می کند.”
او همچنین به نقش مخرب مجاهدین خلق به عنوان جهادی های افراط گرایی که بسیار شبیه به داعش هستند در روابط بین المللی اروپا اشاره می کند. به عقیده او”باید از اتحادیه اروپا، شورای اروپا و سازمان امنیت و همکاری اروپا که با آنچه آلبانی انجام می دهد موافق نیستند، خواست که علیه فعالیت های مجاهدین خلق بپاخیزند. این سه سازمان باید برنامه های افراطی زدایی را برای اعضای مجاهدین خلق اجرا کنند و برنامه هایشان را تنها برای مسلمانان آلبانیایی که می خواهند برای جهاد به سوریه بروند اجرا نکنند.”
وی در ادامه می گوید:” نهاد های اروپایی باید از آلبانی و آمریکایی ها بخواهند که برنامه اقدامی ارائه دهند که طی آن از مجاهدین خلق درست مانند هواداران داعش افراط زدایی شود. فرانسه هم باید همین کار را انجام دهد. نباید به مریم رجوی اجازه دهند که از خاک فرانسه یا هر کشور دیگری برای تبلیغات جهادی خشونت آمیزش علیه ایران استفاده کند. اروپایی ها باید از مجاهدین خلق بخواهند که درهای قرارگاهش را باز کند، از اعضایش افراطی زدایی کند، تبلیغات جهادی اش را متوقف کند و به اعضایش اجازه دهد که ازدواج کنند، شغل پیدا کنند و زندگی آزاد شهروندی را آغاز کنند.”
مزدا پارسی