در جریان دستگیری مرضیه هاشمی در آمریکا، فرقه رجوی کاسه داغ تر از آش شده و بجای دستگاه قضائی دولت آمریکا برای نامبرده کیفرخواست صادر کرد و حدود ده اتهام برای ایشان تولید نمود. این در حالی است که قوه قضائیه آمریکا هیچ اتهامی را متوجه او نکرده بود. فرقه رجوی برای چاپلوسی و جمع کردن اعتماد آمریکائیها از خود آنان نیز کاتولیک تر از پاپ شده است. البته جای تعجب ندارد چرا که فرقه رجوی از تجربه گذشته و همراهی سالیان با صدام درس نگرفت و حتی در لحظه سرنگونی نه تنها در کنار او نماند بلکه بر عکس نزد آمریکائیها ارباب خود را دیکتاتور نامید. صدامی که سالیان آنان را تحت حمایت نظامی و لجستیکی قرار می داد و خورد و خوراک آنان را تامین می نمود ولی فرقه تروریستی رجوی برای ارباب جدید یعنی آمریکا سریعاٌ رنگ عوض نمود و به زیر قبای جنایت کاران غربی خزید. تفاوتی که آمریکا با دیگر اربابهای رجوی داشت او تمام دنیا را زیر سلطه خود داشت و اصلاٌ نیازی به فرقه تروریستی رجوی نداشت و از او سعی می کند در مسیر جاسوسی و فشار به دولت ایران استفاده کند چون زمینه جاسوسی و جنایت در رجوی تروریست وجود داشت.
البته ماهیت رجوی تروریست همیشه این گونه بوده است که باید نوکر اربابی باشد. مدتی صدام و اکنون شغل نوکری را برای غرب و اسرائیل انجام می دهد. در مورد قضیه خانم هاشمی نیز این گونه عمل نموده است که فکر می کند با تولید کردن یک مشت اباطیل در مورد سابقه افراد می تواند وجهه ای برای خود بخرد ولی چه سود که با تمام روسیاهی های موجود مریم قجر باز هم بر طبل توخالی سرنگونی کوفته و فکر می کند که از غرب چیزی به او خواهد رسید. در مورد غرب یعنی آمریکا باید گفت که فرقه تروریستی رجوی را بهتر از خود وی می شناسد و می داند که اگر آنان به حکومت برسند بدتر از طالبان و خمرهای سرخ خواهند بود و به همین خاطر به کشور آلبانی آورده تا بر پوزه مریم قجر افسار زده و کنترل شان کند و در آنجا هر چقدر می خواهند شعار سرنگونی سر بدهند و جیغ بنفش بکشند.
عبدالله افغان