موضع گیری اعضای جداشده خوزستانی فرقه رجوی
مکی رفیعی: همه ما سالیان در این فرقه بوده ایم و بخوبی با ترفندهای رجوی و دیگر سران این فرقه اشنا هستیم. اساسا مسئله سرنگونی در فرهنگ این فرقه و شخص رجوی یک شعار توخالی بیش نیست و صرفا مصرف داخلی دارد. در تشکیلات فرقه چندین سرفصل را شاهد بودیم که رجوی به ما وعده سرنگونی دولت ایران را می داد. آخرین بار سال 84 که حکومت صدام سرنگون شده بود ازما تعهد و امضا گرفته و مسئولین گفتند برادر (رجوی) گفته ما در این دو سال می خواهیم رژیم ایران را سرنگون کنیم. خواهشا در این دو سال روی میز نباشید و لب پر نخورید. صاحب عله (رجوی) قول داده که اگر درپایان این دوسال نتوانست سرنگون کند خودش می اید و تشکیلات را منحل می کند و هرکس میخواد هرجایی که دلش می خواهد برود.
دوسال گذشت ولی از سرنگونی خبری نشد. تعداد زیادی از بچه ها که متناقض بودند گفتند: پس چه شد؟! مگر قرار نبود رجوی بیاید و اعلام انحلال کند؟ درهمان روزها نشست های زیادی گذاشتند و تعدادی از فرماندهان که از قبل توجیه شده بودند با کمال وقاحت گفتند مگر ما زمان تعیین کرده ایم؟!! ما مجاهد هستیم و تعهد دادیم تا اخرش مبارزه کنیم و به این ترتیب زیر اب قول شان را زدند. آن زمان که نیروها جوان تر بودند و سلاح داشتند و در نزدیک مرز مستقر شده بودند هیچ کاری نتوانستند بکنند الان یک مشت نفرات پیر و از دور خارج شده که بعضا کنترل خودشان را هم ندارند وافراد مسن انها پوشک پوش شده اند با دست خالی ودوری مسافت می خواهند سرنگون کنند؟! رجوی شیاد روح و روان اعضا را در کنترل خود گرفته و با تکرار دروغی بنام سرنگونی درصدد آن است که زمان بیشتری برای خود بخرد. او بدنبال حمله موشکی امریکا و تحریم های گسترده مردم ایران است تا درچنین شرایطی بتواند از اب گل الود ماهی بگیرد. ولی شرایط منطقه ای به نسبت عراق خیلی متفاوت شده. ایران با این گستردگی جغرافیایی، عراق نیست که امریکا بتواند به ان حمله نظامی کند. از طرف دیگر خیلی از کشورهای همسایه و همجوار با ایران روابط دوستانه دارند و اجازه نمیدهند که از خاک انها برعلیه ایران استفاده کنند. از طرف دیگر در شورای امنیت هم بدلیل حمایت برخی کشورهای تاثیرگذار نمی تواند اجماعی تشکیل دهد. این فرقه بدلیل عمق خیانت هایش هیچ پایگاهی در بین مردم ایران ندارد. درجریان اعتراضات دی ماه که مردم مطالبات صنفی خودرا طلب میکردند به عینه دیدیم وتمامی جهان شاهد بود که این فرقه از هیچ حمایت مردمی برخوردار نبوده پس می توانیم نتیجه گیری کنیم که شعار سرنگونی صرفا مصرف داخلی داشته وبمنظور انحراف اذهان اعضا داده میشود. الان هم که یک هفته از 22بهمن گذشته مریم رجوی خفقان گرفته و تلاش دارد اذهان اعضا را به تظاهرات پاریس منحرف کند. اگرچه در انجا هم تو دهنی محکمی خورد وب یش از 200 نفر که عمدتا عناصر غیرایرانی و با پرداخت پول به صحنه اورده شده بودند شرکت نکردند و این هم شکست دیگری برای اوبود. براساس تماس هایی که خودم بابرخی از اعضای جداشده در آلبانی داشتم همگی می گفتند که بعداز 22 بهمن اکثر اعضا دریک وضعیت متناقضی بسر می برند موج مسئله داری نیروها شدت گرفته و میزان اطاعت و فرمانپذیری تشکیلاتی پایین امده است. بطوریکه دربرخی از نشست ها درگیری رخ داده است. اعضا دیگر فریب وعده ها و شعارهای توخالی و فریبنده رجوی ها را نمی خورند. انها به یک خوداگاهی رسیده اند که بخوبی دروغ را از واقعیت تشخیص میدهند. باید در روزها و هفته های اینده شاهد جدایی خیلی از اعضا باشیم.
علی سرخیان: همانطور که مکی بدرستی اشاره کرد شعارها و وعده های رجوی همیشه تو زرد از اب درامده. خیلی هم وقیح و پررو است و بعد از هربار شکست وعده ها و تحلیل هایش به روی خودش نمی اورد و باز اعضا را مقصر جلوه میدهد تا انجا که من یادم می آید تاکنون شاید صدها بار رژیم ایران را سرنگون کرده است. از عملیات موسوم به فروغ که ما در داخل تشکیلات دروغ جاویدان می گفتیم تا سرفصل های دیگر بندهای مختلف انقلاب را همگی ما بیاد می اوریم. با هربندش قرار بود سرنگون کند ولی تمامی حروف الفبای فارسی را استفاده کرد! ولی خبری از سرنگونی نشد. بند”ر” یادتان هست. همان رئیس جمهوری پوشالی مریم قجر قرار بود به فرانسه برود واز انجا همانند موشک به قلب رژیم شلیک شود. چندسال بعد که دست از پاکوتاه تر به عراق برگشت بچه ها در محفل های خودمانی بشوخی می گفتند خرج موشک مریم کم بود. تو عراق روی سرخودمون خراب شد. منظورم این است که تمامی اعضا میدانستند که موضوع سرنگونی شعار مزخرفی بیش نیست. ولی شرایط خفقان و اختناقی که برتشکیلات حاکم بود. اجازه اعتراض عمومی را نمیداد. ولی اکنون بخصوص بعداز شکست تحلیل اخیرشان و به اصطلاح اخرین سرفصل سرنگونی در 22 بهمن به گفته اعضایی که جدیدا از فرقه جداشده اند موجی از اعتراضات در تشکیلات مقر اشرف سه شروع شده و این تازه گام اول است. تمامی اعضا هم اکنون سردمداران فرقه را درمقابل این سوال قرار داده اند. پس سرنگونی در22 بهمن چی شد؟ مریم رجوی چه پاسخی برای این اعتراضات اعضا دارد؟ چند روزی انها را با تظاهرات پاریس سرگرم می کند. اخرچی؟ الان نیروها در اوج مسئله داری و تناقض هستند و مریم رجوی هم ناتوان تر از همیشه هیچ پاسخ قانع کننده ای برای انها ندارد.
کاظم پورخفاجیان: مریم رجوی تمامی وقت و تبلیغاتش را در چندماه گذشته روی 22 بهمن سرمایه گذاری کرده بود. او به نیروهای مستقر در اشرف سه که خواهان جدایی بودند وعده داد که تاسرفصل 22بهمن منتظر بمانند. ما همگی باهم به ایران خواهیم رفت! اگر تا ان زمان نرفتیم هرکس میخواهد جدا و بدنبال زندگی خود برود. او درجریان یکی از نشست ها به اعضا گفته بود امریکا تا سرفصل بهمن ماه رژیم ایران را سرنگون می کند وما باحمایت دولت امریکا به ایران خواهیم رفت. انها بعداز حرف های جان بولتن که گفته بود رژیم ایران جشن چهل سالگی خود را نخواهد گرفت دچار این توهم شدند و یا درحقیقت این نقشه فریبکارانه به ذهنشان زد که فرصت خوبی است تا مجددا برای مدتی دیگر اعضا را سر کار بگذارند و به این شیوه جدایی انها را به تاخیر بیندارند. من خودم سالیان شیوه های فریب کارانه فرقه را تجربه کرده ام. درسرفصل های مختلف به ما وعده سرنگونی و بازگشت به ایران را میدادند. درعملیات فروغ می خواستند 48 ساعته ما را به ایران اورده و جشن پیروزی در میدان ازادی بگیرند. در سرفصل های دیگر به همین ترتیب ولی درعمل همه ان وعده ها دروغ از اب درامد وهیچگاه هم درقبال این وعده های فریبنده پاسخگو نبودند. ولی خوشبختانه شرایط البانی با عراق متفاوت است و دیگر نمی توان اعضا را با وعده های فریبنده سرکار گذاشت و اینده انها را تباه کرد. خبرهایی که از مقر اشرف سه بدست مارسیده مشخص می کند که بعداز 22بهمن اعضا بشدت متناقض شده اند. انها احساس می کنند یکبار دیگر سرشان کلاه رفته است. ظرف روزهای گذشته حداقل سه نفر جداشده اند و تعداد زیاد دیگری در شرف جدایی هستند. هرچند رهبران فرقه نمی خواهند درقبال وعده های پوشالی خود پاسخ گو باشند ولی اعتراضات اعضا و مسئله دار شدنشان بر وخامت اوضاع تشکیلاتی خواهد افزود و در نهایت این فرقه چشم اندازی جز فروپاشی ندارد.
ادامه دارد…