در راستای دید و بازدید از خانواده های انجمن نجات برای تبریک سال نو، به ملاقات خانواده حمیدمحمد آق آتابای در گنبدکاووس رفتیم و با استقبال گرم آنها روبرو شدیم.
مادر حمیدمحمد آتابای که از نظر جسمی در شرایط سختی بسر میبرد و بیماریهای مختلفی از جمله دیابت بالا و بیماری قلبی و اعصاب و فشار را نیز دارا میباشد ولی با این حال سرسختانه بدنبال ملاقات با پسرش حمیدمحمد که در چنگال فرقه رجوی گرفتار میباشد هست و بدین منظور در چندین نوبت با مجامع بین المللی مکاتبه انجام داده اند که متاسفانه تاکنون موفق نشدند جوابی دریافت نمایند.
وی از وضعیت پسرش سئوال میکند و اینکه آیا او سلامتی دارد یا خیر و او که خود آرشیوی از تمامی بیماریها میباشد آلام خود را فراموش نموده است که در پاسخ وی میگوییم که حالش خوب میباشد و اکنون در آلبانی بسر میبرد ولی متاسفانه در آنجا نیز گرفتار سران ضد خانواده فرقه رجوی میباشد که او آهی میکشد و با زبان شیرین محلی خودشان که ترکمنی میباشد ادامه میدهد که پس چرا با خانواده اش هیچ تماسی ندارد. به او میگویم که متاسفانه سران سازمان ضد بشری مجاهدین کمترین حقوق اولیه انسانی که ارتباط با خانواده میباشد را از آنها سلب نموده و به آنها اجازه نمیدهد با خانواده های واقعی خودشان ارتباطی داشته باشند و بهمین خاطر حمیدمحمد نیز که تحت فشارهای روانی بسیار بالایی قرار دارد نمیتواند با شما تماس بگیرد و این محرزترین نشانه هایی از پایمال نمودن حقوق اولیه انسانها در سازمان ضد بشری مجاهدین میباشد که متاسفانه توسط اربابان جنگ طلب آنها نیز مورد تایید و حمایت میباشد.
در این دیدار دوستانه که بیشتر خانواده حمیدمحمد آتابای نیز حضور داشتند و در مورد وضعیت جسمانی و روحی او نگران بودند، از مجامع بین المللی و بخصوص کمیساریای پناهندگی درخواست رسیدگی به اوضاع او را داشتند و همچنین درخواست ملاقات حتی به مدت یک ساعت با وی را مطرح مینمودند که در پاسخ آنها گفتم که انجمن نجات تمام تلاش خود را انجام میدهد تا بتواند چشمان بسته و گوشهای ناشنوای مجامع بین المللی را نسبت به وضعیت غیر انسانی عناصر فرقه رجوی در آلبانی جلب نماید و حتی در این زمینه افشاگریهای مهمی در سطح بین المللی توسط افراد نجات یافته از این فرقه شوم انجام داده که نتایج خوبی نیز در پی داشت. ولی متاسفانه امپریالیسم از این گروه تروریستی بخاطر منافع خودش حمایت مینماید و در بسیاری از مسیرها سنگ اندازی میکند که در واقع آشکارا از یک فاجعه انسانی در سازمان مجاهدین حمایت میکند که نتایج اسفباری برای عناصر فرتوت شده آنها دارد که نمونه های آن را زیاد میبینیم که افراد در این فرقه ضد انسانی به بیماریهای حاد گرفتار میباشند.
خانواده حمیدمحمد اتابای و بخصوص مادر مهربانش از وضعیت بوجود آمده در فرقه رجوی که باعث دوری فرزندش به مدت 30 سال شده بود خیلی ناراحت بود و میگفت خدا خودش به ما کمک کند و حداقل میتوانستم با پسرم حمیدمحمدجان قبل از مرگم دو کلمه حرف بزنم و صدای او را بشنوم و مانند پدر مرحومش که در انتظار دیدار فرزندش با چشمان باز از این دنیا رفت من هم به آن روز گرفتار نشوم و با پسرم ملاقات و یا تماسی داشته باشم.
به مادر؛ اسیر حمیدمحمد آق آتابای که در چنگال سران فرقه رجوی بیش از سه دهه گرفتار میباشد قول دادم که پیگیر وضعیت فرزندش باشم تا بتوانم اخبار او را در اسرع وقت بهش برسانم که همین گفته من نیز باعث دلگرمی او شده بود و در پایان از خانواده حمید محمد آق آتابای که چشم انتظار او میباشند خداحافظی نمودم.