هادی محسنی هم جزو زرادخانه ی رجوی است که ازهر گاهی وارد میدان بلاغت؟! شده و دست به تئوری سازی کرده تا مثلا وزن نوشته های بی سروته مریدان رجوی را بالاتر برد.
اودرنوشته ی اخیر خود به بازی با واژه ی” بازه زمانی” پرداخته وحرف های بی سروتهی که ازجعل تاریخ هم پربهره است، مطرح کرده است!
بنظر میرسد که او این واژه را بمعنی” گرفتن نبض زمان” ویا” تحلیل مشخص ازاوضاع خاص” بکار گرفته که اشکالی هم ندارد!
آنچه مملو ازدروغ واشکال است، ناآگاهی او ازتاریخ ویا احیانا جعل تاریخ است که میبینیم:
” از مهمترین کمبودهای آن بازه زمانی (دوران پس از کودتای 28 مرداد)، یک تشکیلات منسجم و ائتلافی از آزادیخواهان بود. در دوره فعلی به نظر نگارنده مطالعه دقیق آن ضعفها و کمبودها حاصلش در تشکیلات مستحکم سازمان مجاهدین خلق ایران و ائتلاف دیرپای شورای ملی مقاومت ایران عینیت یافته است. این دستاورد مبارزاتی با اصل مهم دیگری بنام” مدیریت زمان” میتواند گزینههای بهتری را بر حسب شرایط مبارزاتی هر دوران برای کسب آزادی و دموکراسی برای ملت ایران به ارمغان آورد.”
برعکس!
شرایط فعلی ایران وجهان با شرایط موجود در سال 1332 به هزار و یک دلیل قابل قیاس نیست و بفرض محال قابل قیاس بودن بازهم نمیتوان اسنتاجاتی ازاین مقایسه کرد که آقای محسنی کرده است!
تشکل های منسجم آزادیخواهان آنروز، هم درداخل ایران فعالیتی چشمگیر داشتند، هم بسیار قوی و در ارتباط خوب – اقلا با جامعه ی شهر نشین ایران – بودند وهم دکتر مصدق بعنوان نخست وزیر کشور جزو این دسته بود که علاوه بر نخست وزیر بودن، وزارت دفاع و کشور را هم دردست داشت!
امکاناتی که حالا احزاب اپوزیسیون خارج نشین – اگر وجود عینی حتی متوسطی داشته باشند- آن امکانات را فقط درخواب میتوانند ببینند!
درمقابل آن قدرت وانسجام گذشته،انسجام ادعایی موجود در باند رجوی، ادعای مسخره ای بیش نیست وچنین ادعایی فقط در دارالمجانین هامیتواند شنونده داشته باشد!
حالا آدم میماند که اگر دکتر مصدق درآن روز یک نطق کوتاه رادیویی کرده ومردم را به حضور درخیابان ها دعوت میکرد، آیا این کودتا – بلحاظ موقعیت خوبی که او ونیروهای آزادیخواه دربین مردم داشتند – بازهم میتوانست پیروز شود؟!
سئوالی که هنوز جوابش داده نشده وباشد که بعد از گذشت بیشتر زمان، راز و رمز این سکوت مصدق – سکوتی که بعد ازحضور سفیر آمریکا در عصر وشب 27 مرداد روی داد- بازشود!
آیا شما بی وطن ها، میخواهید ضعف دکتر مصدق وطن دوست را جبران کنید؟!
(شما کجا و مدیریت آزادی کجا)؟! مسخره نیست این حرف ها محسن جان؟!
درادامه:
” بعد از حمله و اشغال عراق در سال ۲۰۰۳ این پایداری و مدیریت زمانی بیبدیل رهبری این مقاومت بود که ارتش آزادیبخش ملی ایران بعد از بازههای طوفانی و خون چکان، در نهایت در خارج از عراق و در اشرف ۳ استقرار یافت”.
عملا ثابت شده وبارها بشما یاد آوری گردیده که رهبرتان تا آخرین نفس کوشید که اسرای خود را در عراق ودرجوار میهن نگه دارد وتنها فشار خانواده های ذیربط بود که بخاطر ترس ازجان فرزندانشان، این انتقال را برشما تحمیل کردند والبته نارضایتی شدید دولت عراق از حضور شما هم مزید برعلت بود!
با این وضع، صحبت ازکدام مدیریت است عمو؟!
بازهم:
” وقتی تعادل قوا بین رژیم ایران و مقاومت ایران در مدار دیگری قرار گرفته است. ارتجاع نمیفهمد و نمیتوانست بفهمد که بازه زمانی فعلی را نمیشود با حیلهگری سابق در اختیار گرفت. نمیفهمد که سبوی مماشات هم شکسته و سیاست غالب جهانی نیست”.
چه قوایی دارید شما تا بتوانید مقایسه ای با قوای حکومت کرده وآنگاه صحبت از تعادل قوا کنید!
هر مماشات و غیر مماشاتی که درکار باشد ویا نباشد، تغییری دروضع شما که ازنظر مردم در خوشبینانه ترین وضع به هیچ گرفته میشوید، نخواهد داشت!
وضع خود را دریافته وفکری به حال نزار خود بکنید و با رجز خوانی های خنده دار، وقت خود را تلف نکرده و به سوژه ی لطیف گو ها تبدیل نشوید!!
دوباره:
” مقاومت ایران با در نظر گرفتن این بازه زمانی مهم، وارد دوران آماده باش سرنگونی گردیده است. بر همین اساس کانونهای شورشی و شوراهای مقاومت در سراسر میهن گسترش می یابد… این نشان میدهد که در عمل و تجربه مقاومت ایران سوار بر زمان شد و در استفاده از تجارب بازههای مهم زمانی تاریخ مقاومت میهنمان، میرود که فردای تاریخ خلق ایران را در مسیر آزادی و آبادی این زیباترین وطن در چشمانداز نزدیک پیروزی قرار دهد”.
شما درزمانی که این امکانات وشرایط مورد ادعایتان مهیا نبود، مشغول سرنگونی بودید که نتیجه اش راهم دیدید و چیز تازه ای وارد میدان نکرده اید!
اگر منظورتان معدود جوانانی باشند که به دام تان در فضای مجازی میافتند وپوستری را نصب میکنند و یا عکسی را پاره میکنند، بعرض تان برسانم که این کارها درکشور گسترده ای بنام ایران، خیلی آسان است و حتی عمه جان منهم اگر عصبانی اش بکنیم، میتواند دراین حجم ومحتوا، کارهایی بکند بدون اینکه به تشکل وصرف هزینه ی آنچنانی احتیاج داشته باشد!
وحید