آقای عزیز فولادوند که ازادوات مسعود رجوی است، تلاش کرده با اظهار فضل درمورد مسائل انسانی واجتماعی از قبیل ماهیت، هویت، خصلت همبستگی، دموکراسی و … طرف را خام کرده وبه نتایج دلخواه خود برسد ؟!
ازاین رو یک مطلب 7صفحه ای مملو ازنقل نظریات دیگران درمورد این مقولات را سرهم بندی کرده تا مثل همه ی هم زنجیرهای معنوی اش – زنجیریان رجوی – بدین نتیجه ساده وبی ارتباط با این تعاریف برسد که باید برای اصلاح مشکلات کشور،به فرقه ی رجوی ،” آری” گفت!!
او مینویسد :
” هنر زیستن درجهان اکنون، در ظرفیت برقراری روابط متقابل با جهان خارج بارز می شود. در این نوع «زیستن» مجاهدین کار نامه ای بسیار درخشان دارند”.
رابطه ی شما با جهان خارج بشدت محدود است وآنچه که رابطه معرفی اش میکنید ، تعیین قرار مدارها با روسپیان سیاسی وسرویس های امنیتی همراه با داد وستدهای کثیف معمول است و خدا داند که این کارها، چرا باید ظرفیت زیادی را بطلبد.
اعضای دو سه هزار نفری باند رجوی کوچکترین ارتباطی با جهان خارج- حتی اعضای خانواده ی خود- ندارند وازهمین روست که به احتمال بسیار قوی منزوی ترین جریان روی زمین است.
ازاین بابت هم صحبت ازروابط متقابل ، یاوه گویی به شمار میرود!
بازهم :
” اتحاد در میدان عمل محک می خورد، این قانونمند است. میدان عمل مانع بروز و رشد فرصت طلبی است. فرصت طلبانِ پُرگوی از ورود به عمل هراسانند”.
دیگران که نمیخواهند کار خود را درتعریف چشم و ابروی مسعود و مریم و گذاشتن قرار ومدار با قسی القلب ترین دشمنان ایران وتحریک مداوم شان به جنگ اقتصادی- بمثابه نسل کشی- و جنگ نظامی ، تعریف کنند ، درکدامین سپهر سیاسی میتوانند با شما متحد شوند؟!
دوباره :
” دمکراسی در باریکترین فهم آن یعنی اطاعت و عدم سرپیچی، ارجح دانستن حقوق جمع بر فرد، پذیرش انظباط، پایبندی به وظایف و تعهدات، اطاعت از مافوق، داشتن روح جمعی، دیسیپلین و جمع پذیری، کوشا بودن، خلاق و مولد بودن، ظرفیت انتقاد از خویش و در عالی ترین نقطه «پرداخت فدا». شاخص و شاقول فرهنگی دمکراتیک «پرداخت فدا» است”.
ساده ترین تعرف دموکراسی، حکومت مردم است و آنچه که شما شمرده اید، ظاهرا باید قانون باشد ونه دموکراسی!
اگر دموکراسی واقعی- نه صوری وفرمال- درکار باشد، قوانین موجود عین خواست آحاد مردم است و پذیرش آن ازطرف مردم ، قبول نظرات وکلا ونمایندگان همین مردم اند که میتوانند به هنگام تخطی این وکلا و نمایندگان ، آنها را عزل کنند!
یعنی اینکه قبول یک قانونی که در شرایط دموکراتیک واقعی تصویب شده ، اطاعت بدان معنی که شما تصورش را دارید ، نبوده وتنها صحه گذاشتن بر رای و عمل خود شهروند است.
شما از ظرفیت انتقاد صحبت نکنید که عاری از آن هستید وبا خصلت تشکیلاتی تان ناسازگار است!
سپس :
” زمان آری گفتن به «طرح جبهه همبستگی ملّی» فرا رسیده است… تعهد به فرهنگ «فدا» و ایمان به «دمکراسی»، تحقق جبهه همبستگی را امکان پذیر می نماید. می توان با حفط «هویت» خویش و یافتن «تشابه» هات با این نیروی بغایت جدی، امر سرنگونی را کیفا ارتقاء داد تسریع نمود…”.
در زمانی که شما در درون صفوف خود ، خصلت همبستگی ندارید ، خارج ازاین چهارچوب قرار داشته و جواب دهید که ما قرار است به چه کسی” آری” بگوییم؟!
باند رجوی دشمن دموکراسی- حتی درسطح صوری اش- بوده وبنابراین ، واز این رو این فراخوان شما دربین خودتان هم نامفهوم است.
تشابه مردم با شما در خصایص وغریزه های حیوانی – خوردن ،استراحت کردن و … است وآیا دموکراسی دردنیای حیوانی مفهومی دارد که تبدیل به هژمونی گردد؟!
پس باید این مزیت ها را فارغ از حضور شما و درجاهای دیگر جستجو کرد واین کار به چه درد شما میخورد؟!
صابر