بعد از عقب نشینی سران فرقه رجوی در مورد برگزاری شوی مریم قجر در فرانسه همه جیره خواران فرقه دست به کار شده و اندر مزایای تظاهرات خیابانی قلم فرسایی نمودند. فردی که در این باره به روده درازی پرداخته کسی نیست جز حمید رضا طاهرزاده که مدعی شده پیش بسوی فتح قلل رفیع کهکشانهای شکوهمند خیابانی یعنی اینکه اکنون با این تظاهرات می توان به قللی که وی مدعی می شود رسید!!!.
حال داستان چیست و چرا وی باز هم دست به قلم شده است؟ ابتدا بهتر است در مورد نویسنده مقاله شناختی کلی داشته باشیم تا درک کنیم که وی اصلاٌ اعتقادی به حرفهایی که می زند دارد ؟ وی مدعی است که مجاهد می باشد مدتی که در قرارگاه اشرف حضور داشت فقط تار خود را به دست داشت و در یک اتاق جدا برای خودش کار می کرد و سازش را کوک می کرد و اصلاٌ برایش مهم نبود که نفرات در گرمای بالای پنجاه درجه در حال کار روی زرهی و بقیه تجهیزات هستند و جالب اینکه همیشه هم در نشست های سازمان مدعی و کاسه لیس مریم قجر و انقلاب طلاقش بود و برای همه این گونه جا افتاده بود وقتی وی مدعی مبارزه و انقلاب طلاق می شود کاری هم که انجام نمی دهد و کارش شده ساز زدن ، معلوم است از آن انقلاب چه چیزی در خواهد آمد.
وقتی پای نفرات به اروپا باز شد وی جز اولین نفرات بود که به اروپا رفته تا به کار ساز زدن ادامه دهد و از انقلاب طلاق مریم قجر دفاع کند و آنجا می تواند به اسم اعضای شورا و کشیدن القابی مانند مجاهد به کارهای کثیفش ادامه دهد.
طاهرزاده از تئوریسین های وا داده از مبارزه عنوان می کند حکومت ایران از هر نظر در غرقاب سرنگونی فرو رفته است!!! و در ادامه برای اینکه دسته گلی هم به مریم قجر بدهد عنوان می کند این کار توسط آلترناتیو یعنی سازمان بدست آمده است. اما واقعیت چیست آلترناتیوی که وی مدعی می شود و از وضعیتی که دارد کاملاٌ روشن است که دچار سردرگمی شده و به حالت فلاکت دچار شده است. اگر منظور نوازنده فرقه رجوی آلترناتیو می باشد وقتی که سازمان در عراق بود مدعی بودید و اکنون که هزاران کیلومتر دورتر از عراق حضور دارید و جرات بیرون آمدن از قرارگاه را ندارید چگونه مدعی آلترناتیو شدن می شوید در ضمن اکنون با جنایت و کار جاسوسی که برای عراق و غرب و اسرائیل انجام دادید در خارج کشور هم شما را به حساب نمی آورند و می دانند که نطفه سازمان روی جنایت و خیانت و جاسوسی برای دیگران بسته شده است.
اما خنده دارترین قسمت تحلیل های مسخره نوازنده فرقه رجوی در مورد مرحله سرنگونی است که وی عنوان می کند : حال در شرایط کنونی که همه چیز دال بر ظاهر شدن دکل سرنگونی اجتناب ناپذیر حکومت ایران است به ….. اولین چیزیکه باید به این تئوریسین تهی مغز گفت این است که تحلیل رجوی در مورد دیده و ظاهر شدن دکل سرنگونی به سالیان قبل بر می گردد که رجوی مدعی دیده شدن آن را در اشرف داشت. در ضمن بهتر نبود به جای تحلیل های کشکی حداقل از سوراخ موشی که برای نوازندگی خود انتخاب نمودید بیرون آمده و از مریم قجر سئوال می کردی که به قول رجوی اکنون دوران آماده باش برای سرنگونی است نه دیده شدن دکل سرنگونی.
آقای طاهرزاده کودن بهتر نیست قدری به جای آسمان و ریسمان بافتن و تعریف و تجمید کردن از تحلیل های کشکی رجوی ها چشمان کور خود را به روی واقعیت های موجود در ایران و اروپا بازکنی تا متوجه شوی که رجوی با تحلیل در مورد شروع دوران آماده باش برای سرنگونی چه کلاه گشادی روی سر شما و دیگر اعضای پیر و پاتال شورا و نفرات مستاصل در اشرف سه گذاشته است.
کاملاٌ روشن است تمام قلم فرسایی شما برای تظاهرات خیابانی چیزی نیست جز بالا بردن قیمت خود نزد مریم قجر داعشی است و اینکه ما هم هستیم. شیوه کار روشن است در مناسبت کسانی که به تن لشی و مفت خوری و زیرآب زدن معروف بودند در نشست ها به تعریف و تمجید از مریم قجر و انقلاب طلاقش می پرداختند و شما هم مانند همان نفراتی بودید که در اشرف فقط وقت کوک کردن ساز خود را داشتید و در نشست ها کاسه لیس رجوی ها بودید.
برای همه روشن است که راه انداختن تظاهرات خیابانی نشانه قدرت بلکه نشانه ضعف و زبونی است که دیگر جایی حتی برای مراسم خودشان هم ندارند.
در انتها به آقای طاهرزاده مفت خور می گویم شما بهتر است به جای تحلیل کردن همان کاری که در اشرف داشتید یعنی ساز زدن ادامه بدهید و به شما نیامده که تحلیل از خودتان تولید کنید چون کار شما ساز زدن برای مریم قجر می باشد و فتح قلل رفیع کهکشانهای شکوهمند خیابان های اروپا و آمریکا پیشکش رجوی ها و دار و دسته جنایت کارش.
هادی شبانی