در نوشته ای از فرقه ی رجوی باعنوان” جامعه بینالملل – رژیم ایران استحاله نمیشود” ، گفته میشود :
” برگزاری تظاهرات پرشکوه ایرانیان در بروکسل و واشنگتن که به گفته بسیاری از کارشناسان مسائل ایران، به مانند «بمبی قوی» در فضای سیاسی داخل و خارج از کشور ترکیده و …”.
درداخل کشور که خبری نبود و من دریک نظر سنجی کوتاه ازدور وبرم متوجه شدم که مردم ایران اصلا خبر را نشنیدند و یا اصلا اهمیتی نداشته که دنبال کنند.مادرسرد وگرم کشیده ام مثل همیشه با زدن حرفی جالب ، مرا بخاطراین کار (نظر سنجی ) تحقیر کرد :
” پسرم مگر تو کار وزندگی نداری که میخواهی بدانی نظر ما درباره ی کارهای رجوی چیست. اصلا او … کیست؟! برو دنبال زندگی ات و هزینه های نوه هایم را تامین کن ومواظب سلامتی خودت باش”.
آنچه که درفضای داخل وخارج ترکیده ، بهپاد فوق مدرن آمریکائی بود که به سرحدات آبی ایران تجاوز کرده ومورد اصابت سلاح های بومی ایران قرار گرفت!
درست است که من آرزو میکنم که آمریکا هرگز از این شیطنت ها نکرده ومنطقه را پرتنش نکند، اما مشاهداتم از غروری که در قیافه ها وسخنان مردم حاکی است که این توانائی دفاعی ایران ، امید به آنها داده وقدری ازفشار روزمره ی زندگی را از تن وروح آنها خارج کرده بود!
بعد :
” نخستین واقعیت، ابعاد اعتماد و مشروعیت دادن از سوی جامعه بینالمللی به مقاومت ایران می باشد که بر اساس قوانین جهان شمول، دمکراسی، احترام به حقوق بشر و حسن همجواری استوار شده است”.
این جامعه ی بین المللی کیست ومحل اش کجاست که ما باوجود استفاده از چراغ” مولانا” وگشتن گرد شهر، موفق به پیدا کردن وشناختن آن نشدیم؟!
نکند منظورتان جنگ طلبان آمریکائی است که برای راضی کردن نیم درصدی های جهان که حدود نصف ثروت جهان را دراختیار دارند ، به هر جنایتی دست میزنند؟!
اما قضیه دراینجا خاتمه نمی یابد و ناظر هوشیاری خواهد گفت که اگر مجاهدین غم دموکراسی وآزادی را داشتند، مسلما که دست بسته وتوسط همین محافل جهانی، تحویل جمهوری اسلامی ایران میشدند وحالا که نمیشوند، لابد مثل آنها ضد مردمی ودشمن دموکراسی هستند!!!
مسخره تر اینکه :
” در این راستا شاهد هستیم که طی هردو تظاهرات بزرگ، چه در بروکسل و یا در واشنگتن، بسیاری از سیاستمداران، نیروهای دمکرات و حامیان حقوق بشر و حقوقدانان، بهکرات بر این واقعیت تاکید کرده و …”.
درمورد روسپیان سیاسی، مخالفتی با شما ندارم!
اما نیروهای دموکرات ازاین کارها نمیکنند مگر اینکه تنها لباس دموکرات ها را پوشیده ولاشه ی متعفن فاشیستی خود را در درون این لباس پنهان کنند!
همچنین :
” بله رژیم در بنبست کامل بسر میبرد و مقاومت ایران درها را یکی پس از دیگری بهسوی آزادی میهن میگشاید. این جوهر تمامی حمایتهای بینالمللی از مجاهدین و مقاومت ایران است”.
اگر این درها را بروی اعضای مجاهدین باز کرده ویا خانواده های آنها را دعوت به دیدار با فرزندان اسیرشان مینمودید ، یک معامله ی نقدی با آنها میکردید ومشروعیت گونه ای کم وبیش می افتید. وگرنه صحبت از بن بست رژیم واینکه شما ازاین بن بست استفاده خواهید کرد ، گنجایش دهان وهیکل شما را ندارد!
بهترین راه برای شما این است که دستی بر سر و روی اعضای سازمان کشیده وبا دلجویی ازخانواده های مظلوم آنها ، تا کینه ی مقدس شان نسبت به رجویست ها را کم کنید!
والا میتوانید بروید مثل همیشه کشک تان را بسابید!
سیروس غضنفری
عضو نجات یافته ی سازمان مجاهدین خلق