” شما کدام طرفی هستید؟!” ، سئوالی است که رسانه های رجوی مطرح کرده اند وما بعنوان گروهی ازخانواده های آذربایجانی که چند دهه ایست که درد ورنج فراق راباخود حمل میکنیم وفرزندان مان با کمک جهانخواران کماکان گرفتار اسارت رجوی هستند ، بی مناسبت ندانستیم که باین سئوال جواب دهیم!
جواب های ما بعد از نقل سخنان رجوی ها درهر قسمت خواهد بود تا شکل گفتگوی منطقی را داشته باشد.
در سئوال رجوی ها آمده است :
” … سؤالی که گروهها، اقوام و ملتها در تمام دنیا درنقطه عطفهای تاریخی شان ناگزیر از دادن پاسخ عینی و عملی به آن بودهاند و امروز ایران و ایرانی در آستانهٔ یک نقطهعطف بزرگ حیات ملی و اجتماعی و بطریق اولی فردی و انسانی خود قرار گرفته و باید که به این سؤال پاسخ عینی و عملی بدهد و مشخص کند در کجای تاریخ ایستاده و بالاخره «کدام طرفی» است؟!. در طرف مردم ایران است یا در کنار حاکمان جور و ستم و دشمن خلق ؟!”
ما درحد و توانائی خود و در عرصه ی حقوق انسانی وعاطفه ی بشری، همواره گفته ایم که فرزندان ما قربانی بزرگ قرن شده و زمانی بکمک صدام واینک به کمک آمریکا و نوچه های ریز ودرشت اش بدست مسعود ومریم رجوی اسیر شده اند ، باید که آزاد شوند وبنابراین” حقوق بشری” هستیم واین خواست ما با منافع مردم وروح دموکراسی واقعی واحساسات پاک انسانی درتطابق است و” این طرفی” هستیم وبنابراین با آن طرف که باند رجوی باشد، درتضاد کامل قرار داریم!
همچنین :
” با گذر از تجربه ۴۰ساله، امروز در جامعهٔ ما بهوضوح دو قطب متخاصم در برابر هم صفآرایی کردهاند. یکی حاکمیت فاسد، تبهکار و ضدبشری، فاقد هر گونه مشروعیت ملی و …اما در طرف دیگر جبهه مردم ایران، قاطبهٔ مردم ایران و مقاومت آنها قرار گرفته است؛ یک جنبش عظیم که در مقابل آخوندها صفآرایی کرده …”.
با وجود اینکه هنوز نشانه های بارز تشکیل جبهه ی مردم بچشم نمیخورد ، اگر هم این جبهه صورت حقیقت بگیرد ، درطرف باند مافیایی رجوی قرار ندارد و بنابراین ما اجباری به موضعگیری درمورد طرفین قضیه نداریم و اگر زمانی ناچار به انتخاب شویم ، درصفی قرار خواهیم گرفت که باند رجوی را دشمن بشریت میشناسد وتمام قد دربرابر این این فرقه ی ضاله ودشمن منافع ملی خواهیم ایستاد!
گواینکه مسئله ی باند رجوی ، تنها مشکل ما چند ده هزار مردم ایران است و بقیه ی مردم آنرا به هیچ میشمارند!
بازهم :
” یک جنبش رزمنده، جوانان آگاه و محروم؛ توفان خواستهای سرکوب شدگان، غارتشدگان و تهیدستان و جنبشی که در دل خود کانونهای شورشی را رویان و شکوفا کرده است. و به راستی همه میدانند که این جبهه، صفوف بالای ۹۰درصد جامعه ایران را دربر میگیرد”.
باعطف نظر به ماهیت شما رجوی ها واینک شب و روز دریوزگی جهانخوار کبیر را میکنید تا تکه نانی بطرفتان پرتاب کند ، مسلم آنست که شما در جبهه ی غارت شدگان وتهی دستان قرار نخواهید داشت و ازاین رو، سئوال بی موردی را مطرح کرده اید!!
سپس :
” … اما هنوز برخی در اروپا تظاهر میکنند که آلترناتیوی در کار نیست و چشمانداز سرنگونی رژیم مورد تردید است. این کاملاً غلط است. یک آلترنایتو معتبر وجود دارد و آن شورای ملی مقاومت ایران است… که تمام مشخصههای یک آلترناتیو معتبر را داراست. پایگاه اجتماعی، رهبری ذیصلاح…”.
کدام پایگاه اجتماعی؟
جمع کردن و بندی نمودن یک مشت فریب خورده وفرتوت که حق حرکت و اظهار نظر هم ندارند و فقط تعداد قلیلی ازآنها در رسانه های رجوی عو عو میکنند، اعتباری به جریانی نمیدهد!
ضمنا یک وطن فروش مفقود الاثر شده ویا یک دلاله ی محبت ازچه نوع صلاحیتی میتوانند برخوردار باشد؟!
مریم خانم البته که میتواند ادعا کند که جانشین شایسته وبرحق” آزدان قیزی” هاست که اعتراضی براین ادعا وارد نیست ودرمقابل ما هم حق داریم که در طرف” آزدان قیزی ها” نبوده وبجای آن آزادی فرزندان خود را میخواهیم ودرکنار آن ، خود را ملزم به دفاع ازمنافع ملی کشورمان میدانیم!
گروهی از اعضای خانواده های اسرای رجوی
تبریز