رودی جولیانی و کنفرانس بین المللی 5 روزه مریم رجوی در اشرف 3

استراتژی 98 مریم و شهردار جدید اشرف!
سال نوی مجاهدین خلق در حالی آغاز شد که مسعود رجوی پیامی از دیار باقی برایشان ارسال کرد تا استراتژی سال جاری را ترسیم کند. در این پیام بهاره، برخلاف گذشته از سرنگونی رژیم خبری نبود بلکه تاکتیک جدید برای خیابانگردی در اروپا و آمریکا در آن ارائه شد. مسعود از هوادارانش خواست که سال جدید را با تظاهرات در کشورهای مختلف به جلو ببرند. در همین رابطه شاهد چندین تظاهرات ریز و درشت مجاهدین در ماه های اخیر بودیم که چون در پاریس امکان آن از مجاهدین سلب شده بود، از بروکسل و برلین تا واشنگتن کلید خورد و قرار است در پایان تیرماه هم به استکهلم برسد. در کشاکش این حرکت های خیابانی، مریم نمایش 5 روزه ای را در مقر جدید خود در تیرانا-آلبانی به پرده درآورد که از پنجشنبه 11 و تا دوشنبه 15 ژوئن ادامه داشت.
در واقع، مریم قجرعضدانلو برنامه سال جدید خود را با اسم مسعود رجوی به نیروهایش القا کرد تا هم تأثیر بیشتری در آنها داشته باشد و هم سرگرمی یکساله آنان فراهم شود و با هیجانات خیابانی و نمایش های سوله ای، جاذبه بیشتری برای بن سلمان و نتانیاهو ایجاد کند و در عین حال بتواند با اتکا به آن، سرمایه گذاری بیشتری از سوی آمریکایی ها روی خود و ارتش کهنسالانش باز کند. حضور چند هزار نیروی بیکار در تیرانا و چندصد نیروی هوادار ناامید و رو به اضمحلال در سایر نقاط اروپا و آمریکا، رجوی را بر این داشت که در سال جاری بدون ریسک سرنگونی، آنان را با فعالیت های تبلیغی-خیابانی سرگرم کند تا با دعوت از چند دوجین شخصیت بازنشسته غربی-عربی، حرف بیشتری برای گفتن داشته باشد و قیمت خود را برای سرویس های بیگانه بالاتر ببرد.
کنفرانس بین المللی مریم!
پرهیاهوترین اقدام تابستانی مریم رجوی، برگزاری نمایشی تحت عنوان”اجلاس سالیانه و کنفرانس 5 روزه بین المللی در اشرف 3″ بود. از ویژگی اجلاس، کم هزینه بودن مخارج آن با بیگاری گرفتن از صدها نیروی کهنسال جهت راه اندازی سالن و آماده سازی لوازم عیش و نوش میهمانان خارجی است، بدون اینکه نیاز به صدها پناهجو و بی خانمان باشد که مریم بخواهد با دستمزدهای 40 یورویی و ساندیس نقش سیاهی لشگر بازی کنند و همین بردگان کهنسال نقش خود را در آن ایفا می کنند تا اجلاسیه را باشکوه جلوه دهند. ضمناً مریم رجوی با آوردن چند دوجین شخصیت اجاره ای از آمریکا و اروپا به میان این جمع کهنسالان، دلخوشی و امیدواری از دست رفته آنان را جبران می کند که خود کار بسیار مهمی به لحاظ درونی است. به زبان دیگر: بردگان برای کار مجانی آماده هستند، سخنرانان اجاره ای برای امیدبخشی به بردگان هم کم خرج تر از حضور در فرانسه هستند، و پول مجانی اهدایی هم از بن سلمان بهتر به دستشان می رسد و حساب و کتاب خاصی ندارد که بعدها جرم پولشویی داشته باشد… نتیجه همه اینها کم هزینه تر شدن نمایش به نفع مریم رجوی است.
تمامی شخصیتهای دعوت شده، تکراری و دست چندم هستند که دوران بازنشستگی خود را طی می کنند. در سالهای گذشته مریم دست بالاتری داشت و توانست با صرف هزینه های نجومی که از جیب سعودی پرداخت می شد، جنگ افروزان آدمخواری چون معدوم”جان مک کین” و”جان بولتون” را به میدان بیاورد اما امسال برای وی سال بی رونق و بی حاصلی بود چرا که نه تنها فرانسه فعالیت او را محدود کرد که مهمترین حامی وی نیز به دیار عدم پیوست و بولتون پا به گور نیز چنان در تنگنای سیاسی جهانی قرار گرفته که حتی حضورش در اجلاسیه شاید بیشتر به زیان مجاهدین تمام می شد، هرچند فعلاً در کاخ سفید مجوز حضور بر چنین سفره های پهن شده ای هم ندارد…. در اینصورت می توان گفت مهمترین شخصیت اجاره ای مریم رجوی، شهردار خیلی خیلی سابق نیویورک”رودی جولیانی” است که از سالها قبل منبع مالی خوبی در فرقه رجوی به تور زده و دیگر حاضر به ول کردن آن نیست. ظاهراً بهترین شغل برای این لابی بازنشسته که عشق و علاقه وافری هم به مریم دارد، گرفتن پست شهرداری قرارگاه اشرف 3 در تیرانا باشد که در اینصورت می تواند برای همیشه شهروند شهر مریم شود.
جدا از این طنز، به نظر می رسد که مریم قجرعضدانلو از طریق لابی های بازمانده آمریکایی خود درصدد است تا باریکه راهی به سمت آمریکا بگشاید و با توجه به محدودیت گسترده در فرانسه (که او را وادار به حضور طولانی مدت در آلبانی کرده)، فعالیت خود را به سمت ایالت متحده گسترش دهد و رقابت شدیدتری با حامیان رضا پهلوی که ملأ آمریکا را به چنگ دارند داشته باشد و تا قبل از پایان یافتن دوران ترامپ و جان بولتون، به کاخ سفید و یا کنگره راه یابد. در حال حاضر مریم رجوی علیرغم هیاهوی ظاهری، در تنگنای شدیدی قرار گرفته که راهیابی وی به کاخ سفید یا کنگره آمریکا می تواند بن بست شکن باشد.

 class=

اجلاس 5 روزه مریم رجوی هیچ چیز تازه ای به همراه نداشت و فقط روزانه تحت عناوین و پرده های متنوعی برگزار شد، بخصوص بخش گپ و گفتگوی رودی جولیانی و وزیر خارجه اسبق کانادا به همراه چند شخصیت فرتوت دیگر، عملاً یادآور محفل پیرمردهای بازنشسته ای بود که در پارک ها دور هم گرد می آیند و راجع به مسائل مختلف گپ می زنند. گوش دادن به لیچاربافی و گپ های بی سر و ته و تکراری این لابی ها، اگرچه خسته کننده به نظر می آید اما به عنوان تفریح می تواند شادی آور و مفرح روح باشد. پرده اول و دوم نمایش با این بازی ها کلید خورد و به پایان رسید.

پرده زنانه نمایش! و ارتش سایبری زنان!
سومین پرده این نمایش تحت عنوان بررسی وضعیت زنان در ایران به اجرا درآمد که بزرگترین مضحکه زمانه بود، چرا که مریم رجوی با: 1- تشکیل بزرگترین حرمسرای قرون معاصر، 2- عمل زنانه اجباری روی حدود صد و پنجاه زن جهت از بین بردن احساس عاطفی آنان، 3- ایجاد پیچیده ترین و شگفت آورترین جداسازی جنسیتی زنان به شکل زندان در زندان، 4- زندانی کردن و شکنجه روحی و جسمی دهها زن معترض در حد رسیدن به مرحله خودکشی و خودزنی، 5- وادار کردن زنان به خودسوزی برای آزادی خود از بازداشت چند روزه در پاریس، 6- جداسازی مادران از کودکان خردسال در سطح انبوه، 7- وارد کردن گسترده زنان به تمرینات نظامی بسیار سنگین و نشست های ایدئولوژیک اجباری، 8- سلب هرگونه آرایش از زنان حتی در حد برچیدن موهای زائد صورت، 9- تحمیل یک نوع پوشش زمخت به زنان به صورت مادام العمر و موارد متعدد دیگر… بیشترین جنایت را در حق زنان ایرانی روا داشته است. مسعود رجوی حتی زنان 100 ساله را هم وادار به پوشش اجباری کرد و رسماً خود را فراتر از آیات قرآن قرار داد و تلویحاً گفت:”هرچند قرآن برای زنان خارج از سن بارداری محدودیت نگذاشته است اما به عنوان رهبر عقیدتی مجاهدین، روسری را برای زنان مجاهد 100 ساله هم اجباری می کنم”… لذا بازی”زن دوستانه و دفاع از حقوق زنان” مریم رجوی در خارجه برای هوادارانش، تنها جهت فریب و جذب بیشتر زنان به فرقه است. در سال 1367 مریم رجوی برای مدتی کوتاه در قرارگاه اشرف پذیرای دو زن چپگرای بدون روسری شد، اما بلافاصله آنها را از دیگران جدا، و به مرور وادار به پوشیدن روسری نمود.
در این کنفرانس زنانه، مریم سخنران اصلی بود و بعد از وی، گروهی از زنان اجاره ای با تابعیت های مختلف سخنرانی داشتند که طبق معمول نکته جدیدی در کلام آنان به چشم نمی خورد. در میان سخنرانان”زینت میرهاشمی” از گروهک چند نفره چریکهای سابقاً فدائی و”سونا صمصامی” رئیس کمیسیون زنان شورای ملی رجوی نیز سخنان تکراری و همیشگی خود را بر زبان آوردند. جالب اینجاست که سایت های مجاهدین هیچ تصویری از روبروی زنان مجاهد به نمایش نگذاشتند تا چهره های درهم شکسته، فرتوت و غمزده آنان به نمایش در نیاید. تصاویر جمعی موجود اساساً از پشت سر گرفته شده و لباس ها و روسری های زنان نیز رنگین است تا سیه دلی مریم رجوی از چهره های عزادار آنان بازتاب نداشته باشد…
همچنین در روزهای اخیر تصاویری از فعالیت های سایبری مجاهدین در فضای مجازی انتشار یافت که در میان آنان گروهی از زنان نیز به چشم می خورند. همه این زنان سالخورده و عمدتاً درگیر مسائل عاطفی و خانوادگی هستند و مریم رجوی از عواطف آنان سوء استفاده کرده تا بر اسارت فکری آنان شدت بیشتری ببخشد. در تصویر بخوبی می توان زنانی از این دست را مشاهده نمود.
“رقیه امیرخیزی” یکی از آنان می باشد. برادر وی”محمد بنازاده امیرخیزی” چندین سال به جرم حمایت از مجاهدین در زندان بود و طی این مدت رجوی تلاش زیادی جهت به کشتن دادن وی به انجام رسانید و بارها به اسم وی نامه و بیانیه هایی در سایت های خود انتشار داد تا شاید منجر به اعدام وی گردد. چنین اقدامات سخیفی خاص محمد امیرخیزی نبود و برای اکثر زندانیان مرتبط به مجاهدین اینکار صورت می گرفت تا با کشته شدن آنان، عواطف و احساسات خانواده شان در قرارگاه اشرف را برانگیزد و حس انتقام جویی را در آنان شعله ور کند و بدین وسیله جلوی جداشدن آنان را بگیرد!. خوشبختانه چنین اتفاقی برای محمد نیفتاد و از زندان خارج گردید.
“اشرف آوری” مادر داغداری است که مسعود رجوی دو فرزند او را در عملیات”فروغ جاویدان” به کشتن داد و همچنان در غم آنان اسیر عواطف است.
“اشرف مطلبی” مادر دیگری است که با شوهرش”احمد بوستانی” و دو فرزند خردسال به قرارگاه اشرف آمد. مریم رجوی در گام اول کودکان را از مادر جدا و به اروپا فرستاد و بلافاصله که سن آنها بالاتر رفت دوباره به عراق بازگردانید. دختر اشرف مطلبی یکسال پس از سقوط صدام از قرارگاه اشرف فرار کرد و چهار سال اسیر نیروهای آمریکایی شد و خوشبختانه پس از آن موفق شد خود را به اروپا برساند. چند سال بعد از فرار دختر، مسعود رجوی به عمد برادرش”یاسر حاجیان” را وارد درگیری با پلیس عراق نمود تا کشته شود و با کشته شدن او مادر و پدرش اسیر احساسات شده و در تشکیلات باقی بمانند و به دنبال دخترشان نروند و ضمناً یاسر هم تحریک به رفتن نشود. روح و وجدان این مادر همچنان دربند پسرش است که بخاطر خودخواهی و حفظ جان مسعود رجوی کشته شد.
“فاطمه حامد خراسانی” زنی است که 28 سال پیش شوهرش را در جریان جنگ اول خلیج فارس از دست داد. در آن زمان، جنوب عراق در دست معارضین صدام قرار داشت. به دستور مسعود رجوی سه تن از مجاهدین مأموریت یافتند به کربلا بروند و اطلاعات مربوط به موقعیت معارضین عراقی را جمع آوری کنند تا وی به صدام حسین بدهد. فرمانده آنان”نادر افشار” از فرماندهان تیپ ارتش رجوی بود. همسر فاطمه”علی اکبر حامدی یکتا” نام داشت که به همراه”رحمت الله اسلامی” محافظ نادر افشار بودند. همه آنها در این مأموریت مفقود شدند. چنین مأموریت غیر طبیعی، طبعاً موجب تناقض این زنان شده بود که چرا شوهرانشان باید به چنین مأموریتی که در حیطه کار مجاهدین نبود اعزام می شدند. مسعود رجوی پس از اطلاع از این مسئله، در یکی از نشست ها با عتاب به آنان گفت:”شما دیگر طلبکار من نباشید که آنان را از شما گرفته ام، شوهر شما را خود امام حسین با خود برد!!!”. بدین ترتیب جلوی گسترش تناقضات گرفته شد. فاطمه نیز همچنان اسیر عواطف همسری خود در مناسبات مجاهدین باقی مانده است. تک تک افراد را اگر کالبد شکافی کنیم با همین نیرنگ ها در مناسبات مانده اند. به همین دلیل مسعود و مریم رجوی تشنه خون هستند. هرچه خونریزی بیشتر باشد، آنان به مانند ضحاک مار بدوش مدت بیشتری زنده می مانند و تسلط بیشتری بر اعضای خود پیدا می کنند.

 class=

فعالیت های سایبری، نموداری از شکست در فضای مجازی!
انتشار تصاویر مرتبط به فعالیت سایبری مجاهدین، نمایانگر فعالیت های گسترده این گروه تروریستی در فضای مجازی است. موضوعی که در سالهای اخیر توسط بسیاری جداشدگان افشا شده بود مبنی بر اینکه اکثر فعالیت های ضدایرانی در توئیتر، فیسبوک، اینستاگرام و تلگرام، توسط هزاران آیدی فیک تولیدی مجاهدین از تیرانا صورت می گیرد که هدف همه این فعالیت ها مشروعیت بخشیدن به تحریم ها، زمینه سازی برای جنگ نظامی علیه ملت ایران و اثرگذاری بر اخبار ضدایرانی با تولید دهها هزار آیدی فیک است. فعالیت سایبری مجاهدین با حمایت مستقیم صهیونیست ها و مجوز لازم از شرکت های ذکر شده صورت می گیرد، و عملاً حرکتی برنامه ریزی شده و هماهنگ با موساد و هزینه استخبارات سعودی علیه روشنگری وطنپرستان ایرانی در فضای مجازی است که می دانیم در همین ماه های اخیر بسیاری از آیدی ها و صفحات شان توسط توئیتر، فیسبوک، اینستاگرام مسدود شده است. در واقع اعضای مجاهدین به عنوان سربازان سایبری این سازمان ها عمل کردند و کاری که از عهده شرکت های امنیتی برنمی آمد را به دست گرفتند که همانا ترور ایرانیان فعال در فضای مجازی است. همان کاری که سابق بر این به صورت فیزیکی و با استفاده از جنگ افزار علیه مرزبانان، مدافعان وطن و سربازان ایرانی صورت می گرفت که می توان به ترور دانشمندان هسته ای ایران نیز اشاره نمود.
با انتشار این عکسها به خوبی آشکار شد که تمامی اقدامات ضدایرانی و جنگ افروزانه در فضای مجازی توسط همین گروه های سایبری در تیرانا هدایت می شود و مسئولیت آنان کشف و حذف نیروهایی است که در فضای مجازی، در راستای امنیت ملی کشورشان، و متناسب با منافع ملی مردم خود، به روشنگری مشغول هستند. کار این ارتش سایبری، گزارش کردن فعالین ایرانی و یا حمله هماهنگ با هزاران آیدی فیک به پست های روشنگرانه، و ترور و حذف نویسندگان است. طبعاً وظیفه مهم آنها، لایک کردن و تأیید پست های ضد ایرانی و جنگ افروزانه در فضای مجازی است. بجز این، تولید ده ها هزار هشتگ برای تأثیرگذاری روی شبکه های اجتماعی از دیگر مسئولیت های این گروه سایبری است.

 class=

چنین اقداماتی قبل از هرچیز نشانگر شکست بزرگ در میدان رزم فضای مجازی، و بی اثر بودن تبلیغات وسیع مجاهدین و صهیونیستها در شبکه های اجتماعی است، و اینکه در فضای مجازی نیز شکست خورده اند و از روی استیصال به ترور مجازی روی آورده اند.
پرده چهارم و پنجم این نمایش طنزآلود نیز گردآوری تعدادی از لابی های غربی به سرپرستی”دولت نوروزی” نماینده شورای ملی رجوی در انگلیس و سخنرانی تکراری علیه اقتدار و نفوذ معنوی ایران در منطقه و یاوه های همیشگی علیه اتمی شدن کشورمان بود. کشانیدن سر تروریست های سوری، سعودی، بحرینی و عراقی در جلسه ای تحت عنوان اجلاسیه عربی-اسلامی هم بخشی از آخرین پرده نمایش بود. همان حامیان تروریسم و کشتار مردم سوریه، عراق، یمن و بحرین که در سالیان اخیر مدام با فرقه رجوی نشست و برخاست داشته و در راستای اقدامات تروریستی علیه ایران مشاوره گرفته اند. بدون شک چنین اقداماتی بیش از آنکه منافع مریم رجوی را تأمین کند، موجب نفرت مردم ایران از آنان خواهد بود بخصوص که اساس چنین نمایش هایی، ترغیب غربی ها به تشدید تحریم ها علیه ملت ایران است. اقدامی بشدت ضدایرانی و خائنانه که تنها از چنین فرقه ای برمی آید و پیش از این نیز به اثبات رسیده بود.
حامد صرافپور

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا