در جریان جنگ عراق و ایران، سازمان ملل متحد 12 قعطنامه صادر کرد که قطعنامه 598 هشتمین آن بود. درروز 29 تیرماه66 تصویب و در27تیرماه 67 مورد پذیرش ایران قرار گرفت. رجوی برخلاف تمامی ادعاهایش که خواهان صلح بین ایران وعراق می باشد و دیدار با طارق عزیز معاون نخست وزیر عراق را برای دسترسی به صلح بهانه قرار داده بود، درپیامی که به هنگام ورود به خاک عراق درسال 65 داد اعلام کرد که به عراق می آید تا آتش جنگ را شعله ورتر سازد و با تاثیرگذاری روی اتفاقات جنگ درنهایت ان را به سود عراق خاتمه دهد.
رجوی طی این سالها در نشست های مختلف وموضع گیری های گوناگون اعلام کرده بود که جمهوری اسلامی سرنوشتش به جنگ گره خورده است و بدون جنگ یک روز هم قادر نیست سر پا باقی بماند و به همین دلیل برای زندگی در شکاف جنگ تمامی تخم مرغ هایش را درسبد جنگ تجاوز طلبانه گذاست. انتقال نیروها از داخل ایران وکشورهای اروپایی به عراق و راه اندازی ارتش به اصطلاح آزادیبخش و قرارگاه های مختلف بخشی از سرمایه گذاری وی برای سرنگونی جمهوری اسلامی ایران بود. رجوی در تحلیل ها وموضع گیری هایش با قاطعیت می گفت صلح طناب دار رژیم است وامکان ندارد بین ایران وعراق مذاکره وصلحی صورت بگیرد. امروز صلح شد فردا جمهوری اسلامی سرنگون میشود. به همین دلیل تمام سرمایه گذاری خود را روی جنگ عراق وایران گذاشت.
واصرار او به همکاری باصدام وشرکت مستقیم درجنگ تجاوزکارانه اش برعلیه ایران حتی باعث ایجاد شکاف وجدایی در میان اعضای به اصطلاح شورای ملی مقاومت شد. این عده رفتن به عراق وهمکاری درجنگ صدام را نوعی خیانت به کشور ومردم ایران می دانستند. ولی رجوی بطرز عجیبی و در اوج توهم کودکانه و مست قدرت طلبی وبدست اوردن به هر صورت حاکمیت چشم وگوش به روی تمامی نظرات ونقدها بست وتمامی منتقدینش را عوامل وزارت اطلاعات وجمهوری اسلامی دانست. درحالیکه خودش تا فرق سر درخیانت به مردم ایران وشریک درجنایات صدام فرو رفته بود، با اعلام آتش بس و صدور قطعنامه 598 سازمان ملل رجوی اچمز ودر بن بست فرورفت وبه گفته خودش برای چپه کردن میز استعماری به نزد اربابش صدام رفت ودرانجا چند روز بست نشست والتماس کنان از دیکتاتور خون ریز عراق خواست چند روز دست نگه داشته واتش بس را به عقب بیندازد تا اودرطی این چند روز عملیات سرنگونی وفتح تهران را انجام دهد. موجی از اعضاء را با شیوه های فریبنده از کشورهای مختلف اروپا وکانادا وامریکا به عراق کشاند که در سرفصل خودش به ان خواهیم پرداخت ولی انچه مشخص بود برخلاف تمامی تحلیل های سالیان رجوی درجنگ عراق وایران اتش بس برقرار شد و رجوی را گرفتار معضلات و بن بست های خاص خودش کرد ولی رجوی هیچگاه به روی نامبارک خودش نیاورد.
اکرامی