نشست نفرات جدا شده استان مازندران
آقای شبانی عنوان داشت از درون تشکیلات خبرهای خوشی به گوش می رسد مبنی بر اینکه نفراتی در نشست مریم قجر به گفته های او اعتراض نمودند که چرا همیشه عنوان می کنید سرنگونی! اگر کاری نمی توانیم بکنیم بهتر است به این نکته اذعان کنید و هر کسی به دنبال زندگی خود برود … اما در همان نشست بلایی بر سر فرد مزبور آوردند که او را روانه بیمارستان نمودند. این اعتراض نشانه بسیار خوبی است و نشان می دهد که کله پزی و شستشوی مغزی مریم قجر در آلبانی هم جواب نداشته و بهتر است دکان چند نبش خود مبنی بر سرنگونی را گل بگیرد.
این حرکت اعتراضی نفرات فرقه رجوی نشان می دهد که وضعیت تشکیلات بسیار خراب است و اینکه جلوی مریم قجر دست به اعتراض می زنند بسیار خوشحال کننده است.
در ضمن خبرهای دیگری هم به اطلاع دوستان رسید مبنی بر اینکه چند نفر از مناسبات جدا شدند که در این قسمت مسئول انجمن اسامی نفرات را عنوان داشت و دوستان جدا شده هر کدام از نفراتی که می شناختند خاطراتی بیان داشتند ولی به خاطر سلامت نفرات جدا شده اسامی آنان بیان نمی شود.
بعد از صحبت های مسئول انجمن نجات استان ، آقای حسین زندی عنوان داشت اکنون سازمان در مرحله فروپاشی کامل قرار ندارد چون تعدادی از مسئولین قدیمی سازمان و نفراتی که دستی در جنایت دارند هم چنان در کنار سازمان باقی خواهند ماند و سازمان از این که تعدادی را در کنار خود داشته باشد پول کلانی از سازمانهای جاسوسی غرب و اسرائیل و شیخ های مرتجع منطقه دریافت می کند. البته ریزش وجود دارد و همیشه این گونه بوده از وقتی که صدام بر مسند قدرت تکیه زده بود این ریزش ها را در مناسبات به اسم فرار شاهد بودیم و بعد از سرنگونی صدام به اوج خود رسید و اکنون هم در کشور آلبانی باز شاهد ریزش نیرو هستیم دلیل اصلی آن هم این است سازمان از ابتدا سعی نکرد به اعضای خود حرف راستی بزند و همیشه با فریبکاری و حقه بازی سعی کرد بتواند افراد را در مناسبات نگهدارد و بالاخره روزی دروغ های رجوی آشکار شد و دیگر نمی شد نیرو را با فریبکاری نگهداشت و دورانش هم گذشته بود و اکنون نیز تا وقتی فرقه رجوی وجود داشته باشد این ریزش ها ادامه خواهد یافت.
در ادامه آقای علی برادران عنوان داشت از روزی که انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید غرب به دنبال دشمنی با مردم ایران بوده است و همیشه سعی نمود از اهرم تحریم علیه دولت و ملت ایران استفاده کند اما اکنون تفاوتی که وجود دارد حمایت همه جانبه فرقه رجوی در مورد تحریم های غرب می باشد و هر بار اعلام می کنند که مقدار تحریم کم بوده باید غرب بیشترش کند. مریم قجر فکر می کند که با تحریم غرب حکومتی را می توان سرنگون نمود. تمام حرکات غرب در مورد اعلام تحریم مانوری بیش نیست چون به خوبی می داند اگر وارد جنگ شود بازنده اصلی خودش خواهد بود به همین خاطر سعی می کند از اهرم تحریم و فشار استفاده کند. برای ما کاملاٌ روشن است که حمایت همه جانبه از تحریم های غرب نشان از تهی بودن استراتژی رجوی دارد که سعی دارد با آویختن به مسئله تحریم غرب به اعضای نگون بخت خود روحیه بدهد و هم به لحاظ سیاسی خودش را زنده نشان دهد. متاسفانه هنوز زود باورانی در مناسبات رجوی وجود دارند که دلشان را به ناکجا آباد رجوی خوش کردند.
آقای مسعود دریاباری عنوان داشت یکی از عوامل اصلی رفتن مریم قجر به آلبانی نشان از اوضاع بهم ریخته تشکیلاتش است که حتی خود مسئولین بالای فرقه رجوی هم نمی توانند آنرا جمع کنند و بهترین فرد برای فریبکاری و حقه بازی خود مریم قجر است. خبرهایی که به گوش می رسد نشان از وضعیت خراب تشکیلات رجوی در آلبانی است و هر چقدر که زمان بگذرد به طبع ریزش و جدا شدن نیرو بیشتر خواهد شد. در مورد ریزش نیرو از دید من یک نقطه سر فصل که همان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا می باشد. اگر ترامپ انتخاب نشود باید شاهد ریزش زیاد نیرو در مناسبات فرقه ای رجوی باشیم. چون در آن مقطع دیگر گفته های رجوی برای همه روشن خواهد شد که سرنگونی دروغی بیش نبوده و آنان سرنگونی را از غرب طلب داشتند.
مسئول انجمن عنوان داشت بحث مان اکنون فروپاشی نیست بلکه می خواهیم در مورد ریزش ها که هر روز بیشتر می شود صحبت کنیم چون همه می دانیم که فروپاشی به زمان بیشتری نیاز دارد چون افرادی که دستشان به خون آلوده است و دیگر عمرشان را در سازمان از دست دادند دیگر راه چاره ای ندارند که در همان مناسبات بمانند و بپوسند.
آقای حسین زندی در مورد حرفهای دوستان خود عنوان داشت که اکنون در درون سازمان کسی اعتقادی فکر نمی کند چون از وقتی به آلبانی رفتند خیلی از مسائل رنگ باخته است روز اول با افکار و اعتقاداتی وارد مناسبات سازمان شدیم ولی با گذشت زمان همه آن اعتقادات رنگ باخت و دیگر برای خیلی از نفرات اصلاٌ ایدئولوژی معنا و مفهومی ندارد. از طرف دیگر فرقه رجوی به خاطر خیانت و جنایتی که علیه مردم ایران انجام داده از سوی مردم ایران منفور هستند و به همین خاطر است که آنان نمی توانند به قدرت کذایی که در افکار و کله پوسیده مریم قجر وجود دارد برسند.
آقای اصغر باباپور درباره حرفهای مسئول انجمن عنوان داشت که ما اکنون انتظار فروپاشی کامل را نداریم به هر حال تعداد اندکی هم شده از نفرات قدیمی که دیگر راه خروجی برای آنان متصور نیست در مناسبات باقی خواهد ماند البته می تواند با مرگ سران فرقه رجوی این فروپاشی آهنگ تندتری به خود بگیرد. اما اکنون حرکت ریزش نیرو در مناسبات فرقه ای رجوی در بعضی از مقاطع آهنگ رشد داشته ولی اکنون با توجه به حضور مریم قجر در آلبانی آهنگ جدا شدن سرعت کمتری گرفته است ولی هم چنان ادامه دارد. چیزی که اکنون در مناسبات فرقه ای رجوی دیگر وحدت عقیده وجود ندارد. افراد بعضاٌ به ماهیت رجوی پی بردند ولی از آنجایی که دیگر سنی برایشان باقی نمانده مجبورند در مناسبات جهنمی رجوی عمر خود را به پایان برسانند.
اگر اکنون مریم قجر در تظاهرات باز هم شعار سرنگونی را نشخوار می کند بیشتر مصرف داخلی و تبلیغاتی دارد خودش بهتر از هر کسی می داند که در ایران جایگاهی ندارد.
ادامه دارد.