زنانی که به دستور رجوی تا ابد از مادر شدن محروم شدند

در سایت یورونیوز خبر به دنیا آمدن نخستین نوزاد از رحم پیوندی در سوئد را دیدم که هزاران ناامید به بچه دار شدن را امیدوار می کرد.
وینسنت نام نخستین کودکی است که از طریق رحم پیوندی به دنیا آمده است.
این کودک سوئدی که چند هفته زودتر از موعد به دنیا آمد، در زمان تولد کمتر از ۲ کیلو گرم وزن داشت اما اکنون در شرایط جسمی خوبی به سر می برد.
مادر از حس خود درباره داشتن فرزند می گوید:”حس بسیار خوبی است. برای اولین بار حس مادر بودن داشتم. با وجود اینکه طی سالها تمامی امید و آرزوهایم را برای فرزند داشتن از دست داده بودم زمانی که او را دیدم حس کردم مادر هستم.”
به دنیا آمدن این نوزاد، حاصل ۱۵ سال فعالیت یک تیم پزشکی در سوئد است.
متز برانستروم، رئیس تیم پزشکی می گوید:”واقعا حس خوبی است و البته این بزرگترین پاداش صبر است. دیدن یک خانواده جدید و شاد به این معنی است که درمان هزاران زنی که می خواهند اما نمی توانند مادر شوند را یافته ایم.”

بیاد فرشته هدایتی و”زخم های بی التیام” او افتادم که تا ابد از مادر شدن بواسطه فرمان رجوی محروم شده است و اکنون بدلیل بیان کردن این زخمِ خود با افکار عمومی مورد خشم و غضب شخص رجوی و دستگاه فاسدش قرار گرفته است. رجوی برای انتقام گرفتن از فرشته و ترساندن و زهر چشم گرفتن از فرشته های در بند سازمان، چه در داخل اشرف و زندان 3 در تیرانا و چه در سراسر جهان، اقدام به تهدیدات کثیف و سخیف کرده و درون مایه پست خودش و تشکیلات ننگینش را برملا نموده است.

 class=

آری بیاد زنان و دخترانِ هم بندم، به یاد دو خواهرِعزیزم در سازمان رجوی افتادم، بیش از 100 زن را با شقاوت تمام جراحی رحم کردند که دچار ضعف و دردها و ناتوانی در اثر نتیجه این عمل سنگین شدیداَ ضد انسانی شدند و اینکه این زنان را از مادر شدن محروم نمودند.

 class=

آیا عنوان این برگه که «فرم درخواست اکی عمل جراحی» می باشد، اثبات نمی کند که در تشکیلات فرقه رجوی، پزشک و بیمار درباره بیماری تصمیم گیرنده نیستند بلکه این تشکیلات فرقه است که باید تصمیم و اکی نهایی برای انجام یک عمل تخصصی پزشکی را بدهد؟
من به عنوان یک عضو سابق شورای رهبری سازمان مجاهدین خلق با ۲۳ سال سابقه تشکیلاتی، بعد از فرارم از فرقه رجوی، در سال 2004 در شهر کلن آلمان لیستی بیش از۱۰۰ زن مجاهد خلق را منتشر کردم و اعلام نمودم آمار بیش از این لیست می باشد، این زنان به دستور مریم و مسعود رجوی، با اجبار و فریب بر روی آنان عمل زنانه، خارج کردن رحم و تخمدان انجام گرفته بود. عملی به شدت ضدانسانی، زن ستیزانه و خشونت آمیز، سوال می شود به چه علت؟ پاسخ این است که زیرا زنان را از آینده و امید برای خروج از فرقه مأیوس کنند و تا پایانِ این فرقه، برده نوین و تمام عیارِ اهداف شخص مسعود رجوی باشند، استثمار و ستم بر زنان عضو سازمان مجاهدین خلق فراتر از تصور است، زنان مجاهد خلق بر دو پایه در سازمانِ مریم استثمارمی شوند و مورد بهره کشی قرار می گیرند.

  • اول حق اراده کردن و تفکر بر روی ذهن و ضمیر خود را ندارند، باید به آنچه که توسط شخص مسعود تئوریزه شده است باور داشته باشند که بر روی پاهای مریم حرکت کنند و کنترل و مدیریت ذهن و فکر و روح و روان خود را در اختیار او قرار دهند.
  • دوم حق مالکیت بر جسم و روح خود را ندارند. به دستور رجوی، زنان همانگونه که شرح دادم مثله می شدند، چرا؟ زیرا که آنها باید از فرار و امید به زندگی آینده در دنیای آزاد تماماً مأیوس و جدا بشوند. مسعود رجوی سنگدلانه به زنانی که بر روی آنها عمل جراحی صورت می گرفت، اینگونه می گفت:”تبریک به شما، که به قله رهایی از جنسیت دست یافتید”. زیرا این زنان و دختران نگونبخت هیچ کانال ارتباطی از اسارتگاه های فرقه رجوی با دنیای آزاد بیرون ندارند.
    حالا من که در دنیای آزاد هستم میتوانم به مسعود رجوی بگویم لطفا اول این درمان را برای خودت بکار ببر و این نسخه رفتن به قلّه رهایی از جنسیت را برای خودت بکار بگیر و بعد برای دختران و زنان نگونبخت سازمان و فرقه ات اجرا کن.
    این خانم ها سال هاست تحت اسارت فیزیکی و ذهنی هستند، حتی دسترسی آزاد به موبایل، اینترنت، پُست و دیگر کانالهای ارتباطی به خارج مناسبات ندارند. آنها از کمترین و اولیه ترین حقوق انسانی خود یعنی حق ازدواج و مادر شدن محروم شده اند، حقی که در هیچ کجای جهان ممنوعیتی ندارد و فقط در مناسبات تشکیلاتی فرقه مخرب و تروریستی و جنگ طلب و خشونت طلب رجوی اعمال می شود.
    مقطوع النسل کردن زنان مجاهد خلق در تشکیلات بویژه آنها که خواهان جدایی از سازمان بودند یا خروج آنها قابل تحمل نبود اجرا می شد. تشکیلات این زنان را با ترفندها و متد ها و شیوه های مختلف تحمیق و مجبوربه انجام این عمل جراحی زنان، شامل خارج کردن تخمدانها و رحم، می نمود. من دقیقا از خانمی که این عمل زنان روی وی انجام شده بود سوال کردم که چه شد که تو این عمل را انجام دادی؟ وی گفت تا زمان ورود به اتاق عمل، بی اطلاع بودم و به من نگفتند برای عمل خارج کردن رحم و تخمدانهایم مرا برای جراحی می برند.
    این عمل با حیله های مختلف و مغزشویی انجام می شد. حیله های مختلف مثلاَ چه بود؟ اینکه شما کم خون هستید. با فریب به یکی از این دختران که سنگ کلیه داشت و مستمر سنگ دفع می کرد گفتند برای عمل سنگ کلیه باید رحم شما جراحی شود.
    وقتی خانم جوانی که با سازمان و تشکیلات آن مشکل داشت را فریب دادند و به بهانه درمان سنگ کلیه اش عمل زنان روی وی انجام دادند و بعد ازعمل بیماری سنگ کلیه و درد های ناشی از آن درمان نشد، وی را با مغزشویی و حیله های مختلف و توجیهات وهدایا و منصب دادن فریب دادند تا موقتاَ هم که شده آرام باشد و سکوت کند.
    تشکیلات برای درمان سردرد و کم خونی زنان می گفت باید این عمل را انجام بدهید یا برای درمان کمردرد میگفتند سنگینی رحم و وزن آن باعث درد کمراست.
    مثلا خانمی را دیدم در بیمارستان بستری بود و کمر درد داشت او را فریب دادند و عمل زنان را روی او انجام دادند. اینها مراحل مختلفی داشتند. برای انتقام گرفتن یا برای بی بازگشت کردن آن زن اینکار را انجام می دادند. برای اینکه برای اینها آینده ای خارج از تشکیلات رجوی متصور نباشد و اینکه با دادن مقام و منصب به آنها او را از شوهر سابقشان جدا بکنند و به مسعود رجوی نزدیک نمایند. چون همه اینها قبل از این آگاه شده بودند که نفراتی می خواهند از سازمان جدا بشوند و مسئله دارند به این شکل اینها را هم با عمل زنان بی آینده کنند و به رهبری رجوی نزدیک کنند.
    یک نفر در لایه دوم شورای رهبری بود که می خواست از سازمان جدا شود. بعلت مشکلاتی که داشت مجبور بود از قرص استفاده کند ولی به او اجازه استراحت در خوابگاه نمی دادند و بارها در آسایشگاه بر سر او ریختند و با فحش و اجبار او را به محل کار بردند و گفتند خوابگاه برای استراحت تو ممنوع و حرام است چون به همسر و فرزندان خود فکر می کنی و این باعث قطع تو از رهبری و نهایتاً بریدن تو از تشکیلات می شود. سرانجام بر روی این خانم عمل زنان انجام دادند تا امید رسیدن به همسرش که در تشکیلات بود را از او بگیرند. داستان شکنجه های این زن طولانی است.
    ابتدا می خواستند روی من عمل زنان انجام بدهند خیلی تلاش کردند ولی چون من آگاه شده بودم از حیله و ترفند آنها برای بی آینده و بی بازگشت کردن من در سازمان از تمام تله ها به زیرکی گریختم.
    ازهمه دردناکتر اینکه مریم رجوی همچنان به خشونت علیه زنان در داخل فرقه مجاهدین خلق ادامه می دهد. از یک طرف خود را منادی آزادی زنان ایران و جهان می داند و از طرف دیگر در مناسبات درونی این تشکیلات، استثمار مضاعف و بردگی نوین ذهنی و جسمی را تئوریزه کرده است!!؟؟ مگر خانواده ها و بویژه مادران در آرزوی یک تماس تلفنی و یک دیدار کوتاه با عزیزانشان نیستند که او دیدار خانوادگی را برای همه اعضاء سازمان مجاهدین خلق ممنوع کرده است؟!
    در پایان به مسعود رجوی و مریم و دستگاه فاسدش می گویم دورنیست که پاسخ این عمل های شدیداَ ضدانسانی و زن ستیزانه خود را در دادگاه های جهانی خواهید گرفت. به امید آنروز
    زهرا سادات میرباقری
منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا