نگاهی به گزارش مهدی خدایی صفت درمورد کارناوال قلعه ی مانز آلبانی
گزارش این مرید ارشد رجوی مبسوط است و من به درج خلاصه ای از آن و اظهار نظر در این مورد میپردازم :
” یکی ازخانم ها وقتی در دیداری دیگر توسط یکی ا ز اشرفیها بهخاطر حمایتهایش و به خاطر سخنان زیبایش مورد قدردانی قرار گرفت، با تواضع گفت: «حمایت از شما برای من یک امر عادی است. شما در هر کشوری بگردید، آدمهایی مثل من را پیدا میکنید. ولی من هر چقدر بگردم کسی مثل شما پیدا نمیکنم”.
خانم شما از چه کسی حمایت میکنید؟
از خیل اعضای گروه رجوی که دراسارتند ویا ازتعداد معدودی ازآنها که بخاطر نزدیکی با مریم وقبلا مسعود زندگی راحت تری دارند وجزو برده های منتخبی که عهده دار تداوم اسارت بقیه ی برده ها میباشند؟، حمایت میکنید!
اگر طرفدار دسته ی اول واکثریت اعضای سازمان هستید ، میباید که به نحوه ی زندگی آنها دل سوزانیده وبه مریم و شرکاء اعتراض میکردید.
درجواب قسمت آخر حرف این مهمان مریم باید گفت که بلی آدم های بیرحم درتمام کشورها پیدا میشوند ولی جایی درجهان را نمیتوان سراغ گرفت که 3هزار انسان بطور غریبانه ای وباین شکل به بند کشیده شوند.
درادامه :
” فاولر سپس در حالی که از خود اشرف ۳بهعنوان «پیروزی» یاد میکرد، افزود: «ما باید بر روی این پیروزی که اشرف۳نام دارد، چیزهای بیشتری را بنا کنیم. ما باید از این پیروزی استفاده کنیم تا برای رسیدن به دموکراسی واقعی و برابری پافشاری کنیم و شما کمک خواهید کرد تا همهٔ ما گام بلندی بهسمت صلح جهانی برداریم”.
مثلا چه چیزهایی؟
اگر مسعود زنده بود یا قادر به نشان دادن خود ، حرمسرایی هم میشد باین ساختمان ها اضافه کرد که نیست.
واگر فکر میکنید که هست ، آیا کس دیگری احتیاج به لذت بردن از رقص رهائی درنظر گرفته شده است ؟!
این قلعه ی بسته ، چگونه میتواند که اینقدر منبع خیر شود که صلح جهانی را تضمین کند؟!
آخر مکانی که شناختی ازدموکراسی ندارد، چگونه میتواند به برقراری دموکراسی در جای دیگر کمک کند؟!
همچنین :
” ژاک گایو میگوید: اولین فضیلت رزمندهٔ اشرفی این است که برای دیگران زندگی میکند، برای خلقش زندگی میکند، برای آینده خلقش زندگی میکند. برای خودش زندگی نمیکند، بهدنبال برتری جویی نیست، دنبال نشاندادن خود نیست”.
خیر!
اینها همگی درابتدا برای مسعود ومریم زندگی میکردند وحالا ظاهرا ویا موقتا برای مریم وازاین بابت حقی برگردن مردم ندارد!
خلق ومسعود ویا مریم دوچیز متضاد هستند وخدمت به یکی ، خیانت بر دیگری است ولو اینکه فرض کنیم که اینها قربانی شده وشستشوی مغزی شدگان هستند و گناهی ندارند.
آنها براثر آموزش های رجوی وگماشتگان نزدیک او، حق ندارند که خودشان را نشان دهند وباید همه چیزشان برای رجوی باشد و تنها اورا نشان داده وتبلیغ اش کنند وشما مهمان برنامه ، چه حسنی دراین کار میبینید.
بازهم :
“او سپس با احساسی پرشور میافزاید: «راستی که اشرف۳و همهٔ کارهایی که برای تغییر شکل و آباد ساری این بیابان کرده اید، خارقالعاده است…”.
دوستان دیگر جواب این سئوال شما را داده وگفته اند که این ساخت وسازها احتیاج به انسان وپول دارد وباند رجوی هم که 3هزار انسان مفت و میلیون ها دلار پول عربستان دراختیارش است ، با ساختن یک دهکده و …. ، هیچ کار شاق وخارق العاده ای انجام نداده است.
تنها کار فوق العاده که میتوان به مریم و … نسبت داد این است که این بی شرمی را دارد که ازدشمنان مردم ایران پول میگیرد و چند هزار نفر را دربرابر سه وعده غذای خالی بکار میگیرد که عوارض مسئله ی اخیر ، فوت زود هنگام تعداد قابل توجهی از اعضای سازمان است که درقبرستان آلبانی دفن میشوند.
مجددا :
” اسقف گایو سپس در یک بحث کارشناسانه، به تشریح این واقعیت میپردازد که «آزادی» و«رهایی» چگونه خلاقیتهای آدمی را بارز و شکوفا میکند… انسانهای آزاده، دیکتاتورها و حاکمان ظلم را میترسانند. اما انسانهای آزاد و رها در کل جامعه زیاد نیستند. اما شما آزادید، بله شما آزادید”.
بنظر میرسد که این کشیش، بازمانده ی کشیش های قرون وسطایی است که دانشمندان را بخاطر ادعای حرکت زمین به دور خورشید، درآتش میسوزانید که اگر اینطور نبود، دروغی باین بزرگی نمیگفت.
او حقیقت را با این روحانی نمائی ، دروغ نامیده وتبهکاری خود را بنمایش گذاشته است.
شک نکنید که آزادی مورد نظر او ، ازجنس آزادی قرون وسطایی است و علاقه اش به رجوی ها- علاوه بر بده وبستان های مالی معمول- بخاطر این است که تشکیلات رجوی هم درشکل وشمایل قرون وسطایی اداره میشود.
نوید