یازده سپتامبر2001 و رویکردهای دوگانه فرقه رجوی
11 سپتامبر2001 میلادی برابر است با بیستم شهریور 1379 خورشیدی که در چنین روزی سازمان تروریستی رجوی به نیروهایش در داخل عراق و خارج از عراق اعلام کرد که” برج امپریالیسم فرو ریخت”. منظور از برج امپریالیسم همان ساختمان های دو قلوی تجارت جهانی واقع در منهتن نیویورک بود که توسط هواپیماهای تروریست ها به صورت انتحاری و همزمان درآسمان مورد اصابت قرار گرفت و موجب مرگ هزاران انسان از پنج قاره شد.
از سال 1379 تا 1382خورشیدی یعنی قبل از ورود نیروهای ائتلاف به فرماندهی کشور آمریکا در عراق هر ساله چنین روزی در مناسبات فرقه رجوی جشن و پایکوبی برگزار میکرد و از خلق چنین حادثه ای ابراز خشنودی می شد، و این در حالی بود که مردم کشور آمریکا و ملت دیگر کشورهای دنیا از این حادثه تروریستی و کشتار انسانهای زیادی در غم و اندوه بودند.
اینجانب به عنوان یکی از اعضای اسبق سازمان تروریستی فرقه نمای رجوی شاهد واکنش ها و اطلاع رسانی فرقه رجوی از این حادثه تروریستی در خارج از کشور عراق و همچنین شاهد جشن و پایکوبی فرقه در عراق به مناسبت سالروز 11 سپتامبر بودم، چنین روزی به یاد دارم در یکی از هتل های شهر آنکارا ترکیه به نام هتل تاش که سازمان برایم فراهم نموده بود تا به مقصد نهایی یعنی عراق برسم در حال استراحت بودم که گوشی تلفن اتاق به صدا درآمد و سرپل مربوطه فرقه به نام فهیمه که هرروز چندین بار برای کنترل من تلفن میزد پشت خط بود. این بار با صدایی رسا و مهیج گفت : چه کار میکنی؟! تلویزیون نگاه میکنی یا نه ؟ که من گفتم نه و با همان صدا گفت تبریک میگم دقایقی قبل” برج امپریالیسم فرو ریخت” برو تلویزیون رو روشن کن و تا روشن کردن تلویزیون پشت خط منتظر ماند ومن با مشاهده اولین کانال تلویزیونی صحنه اصابت هواپیماها به یک برج را دیدم اما بی خبر از همه جا فکر کردم صحنۀ یکی از فیلم های هالیوودی میباشد لذا کانال را عوض کردم و همان صحنه و دیگر کانال هم همانطور و متوجه شدم یک حادثه واقعی است و به سراغ تلفن رفتم و سرپل با اطمینان از دیدن صحنه ، مجدد تبریگ و گفت که در قرارگاه همگی جشن گرفتند و تو نیز بزودی در این جشن ها شرکت میکنی و بعد از کسب فعالیت روزانه ام ارتباط را قطع کرد.
من که در سنین نوجوانی و به دور از دنیای سیاست و اخبار بین المللی بودم این مسئله هیچ اهمیت و جذابیتی برایم نداشت و به موسیقی های مورد علاقه ام گوش فرا دادم و وقتی غروب هتل را به قصد تفریح داخل شهر ترک کردم دیدم همه مردم ترکیه ، مهاجرین و توریست ها در مورد برخورد هواپیماها به ساختمانهای دو قلو با غم و اندوه صحبت میکنند. من در آن لحظه برای اولین بار از خوشحالی مسئول فرقه و ناراحتی مردم متعجب شدم اما باز هم بی تفاوت با یک همدردی ساده از این مسئله گذرکردم و بیشتر نگران آینده خود بودم و پس از سالها که به نام ماموریت به عراق فرستاده شدم و به پایگاه جهنمی و مخوف قرارگاه اشرف سابق پا گذاشتم هر ساله، بیستم شهریورماه و سالروز 11 سپتامبر شاهد جشن و پایکوبی داخل قرارگاه بودم.
پس از سقوط عراق و ورود آمریکایی ها به قرارگاه اشرف ورق برگشت و بار دیگر نظاره گر بودم که در سالروز چنین روزی جشنی در کار نبود و حتی ما نیروها اجازه نزدیک شدن به سربازان و افسرهای آمریکایی را نداشته و بازگو کردن حوادث 11 سپتامبر بین خودمان نیز ممنوع شد، آری شواهد عینی نشان داده است که سازمان تروریستی فرقه نمای رجوی همواره رنگ عوض میکند. نزدیک بیست وهشت سال(1383-1365) در آغوش صدام وهمدستی با نیروهای نظامی در راستای مبارزه با خلق قهرمان ایران بودند و پس از آن سالها از سال 1383 تا کنون در بردگی و وابستگی به آمریکایی هایی که سال ها آن را امپریالیسم جهانخوارخطاب میکردند. مسعود و مریم این زوج شیطانی با خیانت به بنیانگذران سازمان درمجموع 40 سال وابستگی به دیکتاتور و امپریالیسم جهت اسارت نیروها و مبارزه با دولت و ملت ایران را در کارنامه ننگین سازمان گنجانده و با وقاحت تمام مدعی 53 سال استقلال سازمان برای آزادی مردم ومبارزه با ظالم هستند.
پیام تسلیت مریم رجوی و سوگواری او در مرگ سناتور مک کین آمریکایی و دعوت از جان بولتون و رودی جولیانی در همایش های نمایشی فرقه خود گواهی محکم از دورویی و نفاق فرقه است که روزی از حادثه دلخراش منهتن نیویورک مسرور و حال در مرگ یک سناتور زاری و با مشاوران ارشد برای تحریم مردم ایران سر یک میز می نشینند. افسوس بر حال دولتمردان آمریکایی که با دشمنان مردمان خود آمریکا توافق می کنند هرچند به سازمان نگاه ابزاری دارند اما دست زدن و استفاده کردن از این ابزار غیر قابل درک است وگروهک داعش هم که ابزار آن ها بود هرگز علیه مردم آمریکا اقدامی نکرد.
با آرزوی پایان 40 سال اسارت اسیران فرقه و نابودی تمامیت فرقه رجوی
بیژن