جان بولتون پس از ژنرال فلین و مک مستر سومین مشاور امنیت ملی و سیاست خارجی دونالد ترامپ است که آمده بود تا چشم و گوش ترامپ در امنیت ملی و سیاست خارجی در وضعیت متلاطم و تغییرات فراوان در کاخ سفید و مشکلات لاینحل در تنش های بین المللی باشد. اما ترامپ ناگهان تصمیم می گیرد او را بر کنار کند.
مخالفان سیاست های بولتون معتقدند که او قبل از هر چیزی عامل اصلی لغو توافقنامه های مربوط به کنترل تسلیحات اتمی است. اقدامی که جهان را در معرض بی ثباتی قرار داده. از جمله پیمان”ای بی ام” یا پیمان منع موشک های بالستیک، خارج شدن ترامپ از چارچوب توافق شده برجام با ایران ، و مسئول خاتمه دادن به پیمان منع موشک های هسته ای میان برد(INF) و او را در صدد به هم زدن NEWSTART آخرین حفاظ های تسلیحاتی اتمی جدید بین امریکا و روسیه می دانند.
این کارنامه جان بولتون در کنترل سلاح های هسته ای است.
در سیاست خارجی و تنش زایی : خارج شدن ترامپ از برجام و تشدید اختلافات با ایران ، مانع پیمان صلح بین امریکا و طالبان و تشدید اختلافات بین کره شمالی و امریکا را می توان به عنوان نمونه های ناموفق در تحلیل و به انفعال کشاندن سیاست خارجی امریکا و به گل نشستن این سیاست ها یاد کرد.
در دفاع از حقوق بشر: نزدیک بودن بولتن به اسرائیل( و به باور برخی تحلیل گران بولتون مخرج مشترک نو محافظه کاران و راست گرایان اسراییل است) که شهره جنایت علیه بشریت است در رد دفاع از اقدامات حقوق بشری او کافی است؛
اگر چه روابط نزدیک او با سازمان مجاهدین خلق و تلاش برای بیرون کشاندن سازمان از لیست سازمان های تروریستی برگ دیگری از فعالیت های اوست و سخنرانی های متعدد او در تجمعات سازمان از جمله تیرماه ۹۶ را در پاریس می توان یاد کرد که در آن سخنرانی به صراحت اعلام می کند: نتیجه بازنگری دولت ترامپ در سیاست امریکا در قبال ایران باید این باشد که انقلاب اسلامی تا دو سال آینده دوام نیاورده و جشن چهل سالگی اش را نبیند.
و ترامپ را پس از انهدام پهباد امریکایی تشویق به بمباران ایران می کند و ترامپ نیز به صراحت علت برکناریش را اینگونه اعلام می کند : فجایع در رابطه با کره شمالی، افراط در مورد ونزوئلا و همچنین به دلیل کنار نیامدنش با مسئولان دولت او را بر کنار کردم.
اگرچه ترامپ او را با هوش نمی داند اما باید از ترامپ پرسید چرا این قدر دیر به جمع بندی رسیده است.
حالا باید دید مریم در قبال بر کناری بولتون و از دست دادن اهرم فشار او برای دیکته کردن سیاست های خویش بر علیه ایران چه واکنشی نشان می دهد؟!
و برای خارج شدن از گرداب های پیاپی به کدام کف روی آب دیگری متشبث خواهد شد.
بی تردید همه کسانی که از خویش و توان درونی خویش نا امیدند و برای سر پا ایستادن به دیگران اتکا دارند چنین عاقبتی خواهند یافت و هزینه و سرمایه گذاری بیهوده بر عوامل ناپایدار توسط سازمان هرگز نتیجه ای جز این نخواهد داشت.
آیا نزدیک بودن سازمان به چنین افرادی و افتخار به حمایت این افراد با کارنامه ضد حقوق بشری، جنگ طلب، بازدارنده روند صلح و عامل برداشته شدن همه توافقات بین المللی در راستای کاهش سلاح های اتمی و تنش زایی در سیاست خارجی، با شعارهای دموکراتیک و حقوق بشری در مغایرتی آشکار نیست؟! برای همه کسانی که کمی اهل تامل باشند در می یابند و تکلیفشان را با ایران دوستی، میهن دوستی و دوستی خلق قهرمان ایران توسط سازمان می دانند که آیا سازمان در صدد رفع درد از مردم و مشکلات آن هاست؟ و اینگونه رفتارها رفتار یک دوست است؟
از مولای متقیان نقل می کنند که انسان سه دوست دارد : دوست او، دوست دوست و دشمن دشمن
و سه دشمن دارد :دشمن او، دشمن دوست و دوست دشمن
حال باید دید مریم و سازمان با کدام حالت از شقوق بالا دوست ملت ایران است؟
امریکا ،اسرائیل ،عربستان ،صدام و…. کدام یک از این ها دوست هستند که مریم با آنها سر دوستی دارد؟ و اگر همه دشمنی داشته اند که تاکنون با ایران و بشریت همه آنها دشمنی داشته اند مریم با کدامیک دشمنی دارد؟
با یک محاسبه سر انگشتی می توان به وضوح پی برد که مریم آن چنان در گرداب اشتباهات فرو غلتیده که نه توان تشخیص و نه اراده ای برای آن و نه شهامت برگشت از اشتباه را دارد و نه سر دوستی با ملت که دچار خود شیفتگی محض است و بس