افشای نقش رجوی در جنگ ضد میهنی – قسمت دوم

مکی رفیعی:
بعداز صحبت های مقدماتی مسئول انجمن نجات اقای مکی رفیعی از اعضای بازگشتی ضمن ابراز خوشحالی از اینکه بعد از مدتها فرصت این را پیدا کرده که درجمع دوستان خود حاضرشود تاکید کرد که انجمن نجات واعضای بازگشتی نقش بی بدیلی درافشای ماهیت ضدانسانی وخیانت های فرقه مجاهدین و شخص رجوی ایفا کرده اند و بی دلیل نیست که این چنین مورد کین و خشم سرکردگان فرقه هستند. من خاطرات زیادی از اوایل جنگ ندارم ولی وقتی به فرقه پیوستم عملا نقش و عملکرد خائنانه انها را برعلیه منافع مردم ایران دیدم. دستگاه نظامی ویا به اصطلاح ارتش ازادیبخشی که رجوی در عراق براه انداخته بود درحقیقت دست ساز صدام بود.
تمامی تجهیزات نظامی، پرسنل اموزشی، طرح و شناسایی و امکانات مالی تماما از طرف رژیم بعث عراق تامین می شد. رجوی که ماهیت قدرت طلبانه وعطش ریاست داشت فکر می کرد می تواند با آمدن به عراق و قرار گرفتن در کنار صدام در جنگ ضد میهنی تعادل قوا را بنفع خودش بچرخاند. به همین دلیل و صرفا برای کسب قدرت مزدوری و ایفای نقش ستون پنجمی را پذیرفت. وی درتمامی این سالیان در اذهان نیروها القاء می کرد که حکومت ایران به هیچ وجه تن به صلح نخواهد داد و در نهایت سرنوشت جنگ با شکست وسرنگونی ایران تعیین تکلیف خواهد شد.
بعد از پذیرش قطعنامه 598 شورای امنیت توسط دولت ایران رجوی دربن بست قرار گرفت و از انجایی که هیچگاه درتحلیل هایش روی گزینه آتش بس و صلح حساب باز نکرده بود اچمز گردید و در نهایت دریک اقدام شتابزده و غیر کارشناسانه و بدون یک طرح نظامی مشخص و شناسایی منطقه عملیاتی با بکارگیری و بسیج تمامی نفراتش که دران مقطع بالغ بر 6000 نفر میشد یک عملیات نظامی و به تعبیر کارشناسان خودکشی را به مرحله اجرا گذاشت که نتیجه اش کشته ومجروح شدن بیش از 2000 نفر بود. رجوی فکر می کرد ایران با پذیرش اتش بس درموضع ضعف قرار گرفته و توان بسیج نیرو برای مقابله را ندارد ولی درعملیات مرصاد یا فروغ عملا دیدیم بیش از 200هزار نفر بسیج و به مقابله با رجوی امدند این میزان بسیج درحقیقت ناشی از عمق تنفر مردم ایران از رجوی بخاطر نقش خیانت کارانه اش درجنگ بعنوان ستون پنجم دشمن متجاوز بود. من براین باور هستم که اگر ارتش صدام حمله کرده بود این میزان بسیج نمیشدند. فرقه رجوی خیانت هایش فقط محدود به مردم ایران نمیشد. انها درعملیات موسوم به انتفاضه شعبانیه درحمایت از صدام دست به کشتارمردم عراق هم زدند. یکی از فرماندهان من بنام نادر دادگر می گفت درمنطقه مقدادیه چنان کردها را زیر اتش توپخانه گرفتیم که جسد کردها بود که با لباس کردی به هوا پرتاب میشد. ولی نتیجه این همه خیانت چی شد: صدام سرنگون شد. رجوی تغییر ارباب داد و به زیر چتر صاحب خانه جدید یعنی امریکا رفت. انها بعداز سرنگونی صدام هم سعی کردند همین سیاست فریب را در رابطه با عشایر عراقی هم انجام دهند و با بکارگیری پول های هنگفت بدنبال گرفتن طومارهای حمایت از عشایر بودند. جالب اینجاست که درهمان مقطع هم که بحث انتخابات بود ومن دربخش اجتماعی بودم وکانال های عراقی ما از پیروزی احتمالی اقای نوری المالکی خبر میدادند مسئولین فرقه بدروغ برای اعضا تحلیل سیاسی می کردند که ایاد علاوی متحدشان برنده انتخابات خواهد بود من می خواهم نتیجه گیری کنم که عاقبت تمامی ان خیانت ها وبکارگیری شیوه های فریب درحق اعضا فرار مفتضحانه از عراق بیش نبود وشک ندارم که تنها چشم انداز موجود درمقابل این فرقه ضدبشری فروپاشی خواهد بود.
حمید دهدار:
واقعیت اینکه امروزه دیگرنقش خائنانه رجوی در جنگ تحمیلی برکسی پوشیده نیست. بطورخلاصه بگویم که رجوی فقط بدنبال این بود که به هرطریق به خواسته نامشروع خود یعنی کسب قدرت درایران برسد او با انجام اقدامات کور تروریستی در داخل کشور بقول خودش خواست 6 ماهه سرنگونی را محقق کند. اما به نتیجه ای نرسید ودرنهایت ازایران فرارکرد. وی که تشنه رسیدن به قدرت بود سعی کرد روی کمک بیگانگان حساب باز کند وچون واقعا فکر می کرد که صدام درآینده نزدیک به کمک قدرت های خارجی کشورایران را فتح خواهد کرد برهمین اساس به این نتیجه رسید که با او متحد وبعنوان بازوی نظامی واطلاعاتی اش باشد تا شاید درآینده صدام اورا در راس حکومت ایران قراردهد. خواب های بچه گانه ای که نه تنها برایش تعبیرنشد بلکه مردم ایران او وفرقه اش را بخاطرخیانت وهمدستی با دشمن متجاوز مورد لعن ونفرین قرار دادند ودرواقع فرقه بخاطر همدستی با دشمن بطورتاریخی سوخت.
رجوی که تا مرفق در غرقاب خیانت فرورفته بود اواخر جنگ ودرحالیکه عراق وایران به امضای قرارداد آتش بس نزدیک می شدند احمقانه بدون داشتن تحلیل درستی از شرایط ایران وبدون هیچ شناختی نسبت به منطقه، دستورحمله به ایران را داد که درنهایت هم چیزی جز شکست و منفوریت بیشترنصیبش نشد. الان هم بعد ازسالها بازمانده های احمق وی دارند همان راه خطای رجوی را دنبال می کنند و ازآنجائیکه می دانند خودشان نمی توانند اقدام عملی کنند به همین خاطر بطور خائنانه با نشر شایعه و دروغ سعی می کنند آمریکا و برخی از کشورهای منطقه را تشویق به حمله نظامی به ایران کنند و یا بطور مرتب سخنان جناحهای جنگ طلب آمریکایی که خواهان اقدام نظامی علیه ایران هستند را نشر و روی آن مانور دهند. اما زهی خیال باطل که هیچوقت به این مقصود پلید خود نخواهند رسید سران کودن فرقه هنوزبه این فهم نرسیدند که بدانند مردم ایران هر مشکلی هم که داشته باشند اما درمقابل هجوم بیگانگان متحد وباجی به شغالان نمی دهند. بنابراین فرقه رجوی بابت خیانت هایش به مردم ایران هیچ جایگایی در بین مردم نداشته وسرانجامی جزاینکه درهمان کشور آلبانی محدود ومدفون شوند ندارند.
علی سرخیان:
همانطور که دوستان گفتند جنگ ایران وعراق درکنار حماسه درخشان و از جان گذشتگی جوانان این مرز وبوم افشاگر خیانت های رجوی هم بود. رجوی با قرار گرفتن درکنار دشمن متجاوز با توهم احمقانه کسب قدرت وحاکمیت تیرخلاص را به خود وفرقه اش شلیک کرد. و بکلی مشروعیت خود را از دست داد درهیچ کجا و درمیان تاریخچه هیچ گروه وسازمان سیاسی نمی توانید پیدا کنید که سازمانی که ادعای ازادی مردمش را دارد درکنار دشمن همان مردم قرار بگیرد. رجوی در طول جنگ تمامی مرزهای خیانت را پشت سرگذاشت از همکاری اطلاعاتی، تا شرکت مستقیم درعملیات مشترک با ارتش صدام و از همه تنفر برانگیز تر دستگیری سربازان وشهروندان وحتی چوپان های ایرانی درنوار مرزی وتحویل دادن آنها به استخبارات عراق بمنظور شکنجه و کسب اطلاعات.
این فرقه دیگر هیچ موجودیت سیاسی واجتماعی ندارد ومردار شده است درشرایط فعلی هم این خیانت ها را بصورت گسترده تر واین بار با ارباب جدید بنام امریکا واسراییل وحکام سعودی ادامه می دهد.سرکردگان فرقه که دیگرهیچگونه پایگاهی درمیان مردم ندارند برای دسترسی به توهم احمقانه خود همانند هرزگان البته درشکل سیاسی چشم به تحولات وتجاوز احتمالی امریکا به ایران دارند تا این بار با تکیه به ارباب دیگر شانس خودرا بیازماید البته خودشان هم می دانند که که هیچگاه از طرف دولت مردان امریکایی بطور جدی به بازی گرفته نمیشوند چون انها بخوبی می دانند که فرقه رجوی مورد تنفرمردم ایران است وتنها درتضاد با جمهوری اسلامی ایران بعنوان یک ابزار از انها استفاده می کنند.ولی بامروری به پروسه چند سال اخیر این فرقه درالبانی وافزایش میزان ریزش نیروها بخوبی مشخص می کند علیرغم تمامی این خیانت ها انها هیچ چشم اندازی برای حضور درصحنه سیاسی و تحولات اینده ایران ندارند.
ادامه دارد

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا