ملاقات با خانواده فرشته محمدی زاده ( گرفتار در سازمان ضد خانواده مجاهدین )
خانواده ، تشکل و کانونی که هزاران بار توسط سرکرده سازمان ضد خانواده مجاهدین دشنام داده شد و آن را کانون فساد نامید و این در صورتی است که هر انسان آزاده ای به صراحت نقش سازنده آن را می داند و برای آن احترام فراوانی قائل است.
امروز برای دیدار آقای محمدی زاده رفتم که خواهرش بیش از سه دهه گرفتار ذهنی سازمان ضد خانواده مجاهدین شده و متاسفانه از حال و روز پدر و مادری که قرار بود در زمان پیری عصای دست آنها شود خبر ندارد و مادر را که بیمار می باشد نتوانست ملاقات کند و یا حتی تماس تلفنی داشته باشد.
آقای محمدی زاده در مورد دلتنگی های مادرش می گوید که گاها همانند بچه های کوچک برای فرشته اشک می ریزد و با وجود ناراحتی قلبی مدام به او فکر میکند و با اینکه به او دلداری می دهیم و دائما به او سر میزنیم ولی بیشتر مواقع دلش هوای فرشته را می کند و از نبود او غصه می خورد.
به آقای محمدی زاده می گویم که میخواهم عکسی به شما نشان دهم و نظرتان را در مورد آن بدانم و در همان لحظه عکسی از فرشته که توسط یکی از رها یافتگان فرقه رجوی بدستمان رسیده بود را به او نشان می دهم که او شوکه می شود و لبخندی که داشت بر روی لبانش خشک می شود و انگار آب سردی بر روی او ریخته باشند. فقط به عکس زل میزند و تنها یک جمله کوتاه میگوید” چقدر پیر شده فرشته”.
چند دقیقه ای با سکوت طی می شود و آقای محمدی زاده لب به سخن می گشاید و می گوید خواهرم چرا این اندازه پیر و سالخورده شده و من خیلی از خانمهای فامیل را که همسن و سال او می باشند را میبینم که چقدر سرحال و سرزنده هستند و چهره آنها تا این اندازه شکسته نیست و غبار غم به خود نگرفته.
او ادامه می دهد که سران سازمان چرا این همه در حق انسانها ظلم می کنند و آزادی و اراده آنها را سلب می نمایند و افرادی مانند فرشته را همانند عروسک های خیمه شب بازی در می اورند و ذهن آنها را محصور می کنند ؟
چرا ارگانهای بین المللی که همیشه شعار آزادی و انسانیت سر می دهند برای یکبار هم که شده بطور آزادانه با زندانیان فرقه رجوی دیدار نمی کنند و آنها را در برابر ظلم این خائنین مورد حمایت قرار نمی دهند تا به دنیای آزاد ورود پیدا نمایند ؟
به آقای محمدی زاده گفتم که سران سازمان ضد انسانی مجاهدین با توجه به اینکه عناصر خود را به دنیای آزادی برده اند ولی هیچ گاه به آنها اجازه نداده اند که بطور آزادانه تفکر نمایند و یا بخواهند با خانواده خود ارتباطی داشته باشند ، چرا که آنها ذهن عناصر خود را منجمد نموده اند تا بتوانند با سوء استفاده از این موقعیت به اهداف پلید خودشان که بازی با روح و روان آنها می باشد برسند و با مظلوم نمایی خود در تمام دنیا بتوانند توجه حامیان تروریستی خود را بیشتر به سمت خود معطوف نمایند و برای همین هم که شده به آنها اجازه هیچ گونه تماس و یا ملاقات با خانواده را نمی دهند.
آقای محمدی زاده ادامه داد که مادرم متاسفانه کلکسیونی از بیماریهاست و از اونطرف هم به ملاقات و دیدن فرشته خیلی دل بسته و الان این عکس را ببیند که خیلی حالش بد می شود ، چرا که واقعا خودم از دیدن این تصویر ناراحت و شوکه شدم و اصلا انتظار نداشتم فرشته تا این اندازه شکسته شده باشد. او ادامه داد که خدا لعنت کند سران سازمان را که بچه های این مرز و بوم را به چه روزی انداخته اند و خانواده ها را داغدار نموده اند.
خانواده فرشته محمدی زاده تنها خانواده ای نیست که متاسفانه فرزند آنها در اوج جوانی گرفتار سازمان ضد انسانی مجاهدین گشته و اکنون خانواده با دیدن عکس های سالخورده آنها شوکه می شوند و هستند پدرانی و مادرانی که با دیدن تصویر شکسته فرزندانشان ( بخاطر هیچ و پوچ ) چشمانشان پر از اشک می شود و آه بلندی می کشند و لعنت می فرستند به سران خائن سازمان ضد خانواده مجاهدین.
به امید آزادی تمامی زندنیان سازمان ضد خانواده مجاهدین