شبکه های اجتماعی می توانند سلاح قدرتمندی برای افشای حقیقت باشند اما در عین حال می توانند ابزاری برای پوشاندن و حتی آسیب زدن به آن باشند. هلن بوینسیکی از راشا تودی، بر این باور است که توئیتر و فیس بوک برای دور از دسترس نگه داشتن حقیقت نهایت تلاش خود را کرده اند. با این حال او معتقد است که مردم این موضوع را درک کرده اند و در حال بازخواست از این شبکه ها برای خسارت هایی که بر حقایق وارد کرده اند، هستند.
او می نویسد: « اگر به حجم تنفر، تفرقه و خصومتی که امروزه معمول است نگاه کنید، می بینید که ده سال پیش چنین نبود. توئیتر اصلی ترین عامل این مسائل است.» وی در شرح چگونگی عملکرد توئیتر و فیس بوک برای ایجاد این شرایط می نویسد: « توئیتر و فیس بوک، بسته به اینکه کاربرانشان تا چه اندازه با عقاید نا آشنا راحت هستند، روی پلت فرم هایشان به آن ها آنچه را دوست دارند ارائه می دهند و یک اتاق پژواک برای آن ها ایجاد می کنند که می تواند غیر قابل نفوذ باشد. اگر فردی به تعامل با کاربران دیگر طیف های سیاسی اهمیت ندهد، به سادگی می توان باور کرد که همه کشور خواستار برکناری ترامپ یا میانگین جمعیت ایران تشنه تغییر رژیم هستند.»
نویسنده این مطلب به ترول های مجاهدین خلق به عنوان نمونه ای از کاربرانی که پلت فرم های توئیتر و فیس بوک «اتاق پژواک» در اختیار آن ها قرار داده است، اشاره می کند: « هزاران حساب کاربری توئیتری مجاهدین خلق –فرقه تبعیدی ایرانی که بدلیل همدستی با عراق مورد تنفر هموطنانشان هستند— در حال فعالیت هستند و (معمولا به انگلیسی) درباره آرزویشان برای آنکه آمریکا رژیم را سرنگون کند، توئیت می کنند.»
بوینیسکی در ادامه می نویسد: « مطالعات نشان می دهد که پدیده اتاق پژواک در مورد محتوای سیاسی قدرتمند تر عمل می کند، و کاربران با ساکت کردن و مسدود کردن کسانی که با آن ها مخالف هستند وضع را بدتر می کنند.»
با نگاهی به اکانت های حامیان مجاهدین خلق در این شبکه ها به روشنی معنای اتاق پژواک را متوجه می شویم. اتاق پژواک رسانه ای در واقع فضایی است که در آن فرد تنها با عقاید و باور هایی که با عقاید و باورهای خودش موافق است روبرو می شود به طوری که این عقاید و باور ها دائما تقویت می شوند و نظرات جایگزینی برای آن ها متصور نمی شوند. در دنیای رسانه امروز کاربران در نوعی اتاق پژواک رسانه ای گرفتار شدهاند که نظرات مخالف در آن پذیرفته نمیشود و ایدههای همسو با جریان اصلی مدام در حال تکرار و تقویت هستند. در واقع در این فضاها کاربران تشویق میشوند که عقاید مشابه به تفکر غالب را بیان کنند و جرات مخالفت و یا ابزار عقاید غیرهمسو را نداشته باشند. اما اینکه مجاهدین خلق تا چه حد در این کار موفق بوده اند قابل بررسی است.
برای درک بهتر مطلب کافی است در فضای توئیتر #مریم_رجوی را جستجو کنید تا به انبوهی از توئیت ها برسید که در هواداری از او جملاتی نوشته و فیلم ها و عکس هایی منتشر کرده اند. برای نمونه با جملاتی این چنینی درباره مریم رجوی رهبر کیش شخصیتی مجاهدین خلق با سوابق طولانی از نقض حقوق بشر مواجه می شوید: «شاخصی برای #اسلام دموکراتیک ضد زنستیزی و آنتیتز بنیادگرایی » یا مریم رجوی را در حال سخنرانی درباره حقوق زنان و برابری زن و مرد ببینید. تا اینجا می توان عملکرد ترول های مجاهدین خلق برای ماندن در صدر الگوریتم رسانه ای را دید.
همه این انبوه توئیت ها در اتاق پژواک رسانه ای منتشر می شوند. هر اکانت مرتبط با مجاهدین خلق دنبال کننده های بسیار اندکی دارد و معمولا تعداد لایک ها و ریت های هر پیام از شمار انگشتان دست فراتر نمی رود. در صورتی که در پاسخ به توئیت های این افراد نظر مخالفی ابراز کنید بالافاصله با پرخاش و فحاشی مواجه می شوید و نهایتا ممکن است اکانت شما مسدود شود.
اتاق پژواک مجازی برای دو هزار عضو مجاهدین خلق در کمپ اشرف سه در آلبانی تنها منحصر به رسانه نیست بلکه بازتابی است از اتاق پژواک حقیقی هر عضو مجاهدین خلق با تمام پوست و گوشت و استخوانش آن را درک می کند. در فضای درون قرارگاه های مجاهدین خلق تنها یک صدا وجود دارد و همه باید تنها به آن گوش بدهند، صدای رهبر که همواره در حال پژواک در ذهن و روح افراد است. مهم نیست که حقوق انسانی اعضا همواره در حال نقض شدن است، مهم نیست که اعضا از خواب و خوراک کافی، زندگی خانوادگی، عشق و ازدواج محروم هستند.
مزدا پارسی