به قول مسعود رجوي خانواده يعني كانون فساد
اين روزها در سايت هاي سازمان ديده مي شود كه هر از گاهي فردي از اعضاي اسير در اين فرقه مقاله اي مي نويسد و يا به اصطلاح سازمان دست به افشاگري مي زند كه اگر خانواده اش از طرف شخص ثالثي خواسته اند از طريق ايميل و يا تلفن ارتباطي برقراركرده و پس از ساليان دراز به اين وسيله خبري از سلامتي و حتي زنده بودن و يا نبودن عزيزانشان بدست آورد،يا مزدور اطلاعات معرفي مي شوند و يااينكه تحت فشار وشكنجه اقدام به اين عمل كرده اند اما براستي سازمان چرا اينقدر روي كوچكترين ارتباط هر فرد با خانواده اش حساسيت دارد ؟
جواب اين سئوال براي همه بخصوص نفراتي كه قبلاً در سازمان بوده اند خيلي واضح و روشن است چرا كه از نظر سازمان«« وجود رابطه بين اعضاي يك خانواده حتي درون سازمان جرم است»» ، چه رسد به اينكه يك فرد بخواهد با خانواده اش در ايران و يا هر جاي ديگر در دنيا رابطه داشته باشد 0
از ديدگاه رهبر فرقه (مسعود رجوي ) هر گونه رابطه با خانواده و يا حتي داشتن زن و فرزند جرم سنگين تلقي شده و گناهي نا بخشودني است چرا كه از سال 1370 بطور خاص و از سال 1372 بطور عام مسعود و مريم رجوي بر روي اين گونه روابط خط بطلان كشيده و آنرا (درون سازمان) خيانت به رهبري و گناه نا بخشودني اعلام كردند، حكم طلاق اجباري را براي تمامي اعضا صادر كردند و اسم خانواده را كانون فساد گذاشتند يعني كوچكترين واحد از يك اجتماع را!!!!!
اما چرا در حال حاضر سازمان اينگونه به نقل از نفرات روي سايت هايش مقاله مي گذارد؟
يك دليل بيشتر ندارد و آنهم حفظ نيرو است به اين شكل كه خود سازمان يك مقاله كليشه اي را تهيه كرده و بعد از كلي توجيه آنرا به فرد مورد نظر مي دهد و مي گويد اين مرز بندي بين تو و رژيم ايران مي باشد و با يك عكس از فرد مربوطه آنرا در سايت قرار مي دهند 0
ناگفته نماند فردي كه اين مقاله به اسم او در سايت هاي سازمان گذاشته مي شود حتي خودش نمي داند كه اين مقاله را در كدام سايت سازمان به اسم او گذاشته اند، زيرا در سازمان حتي اعضاي شوراي رهبري نيز حق وصل شدن به اينتر نت را ندارند و سازمان به هيچ يك از اعضاي فرقه كه در اشرف هستند اين اجازه را نمي دهد، چرا كه اصل خفقان و سانسور و دور نگه داشتن اعضا از اخبار روز و اجتماع، از بحث هاي استراتژيك سازمان است و بهتر از هر كس ديگري رهبر اين سازمان مي داند به محض اينكه اعضاي در بند راه تنفسي پيدا كنند ديگر مجبور به تحمل آن همه فشار و سختي نيستند و اين موضوع در ملاقات خانواده ها با عزيزان خود در اشرف بخوبي نمايان گرديد و ماهيت ايدئولوژيك سازمان براي همگان روشن گرديد. دليل ديگري غير از اينها كه گفتم وجود ندارد 0
چرا سازمان اجازه ارتباط و ملاقات افرادبا خانواده هايشان را نمي دهد و چرا خانواده را كه مقدس ترين و پاك ترين نهاد جامعه از جوامع بشري در طول تاريخ بوده و مي باشد را كانون فساد نامگذاري مي نمايد و پدر و مادر پير هفتاد، هشتاد ساله را كه بعد از ساليان طولاني تقاضاي ملاقات با عزيزانشان را دارند برچسب عنصر وزارت اطلاعات و يا مزدور وزارت اطلاعات ميزند و با همين ترفند به آنها اجازه نمي دهند لااقل براي يك ساعت هم كه شده عزيزان خود را از نزديك ببينند. البته اين هم نوعي از همان دموكراسي مسعود و مريم رجوي است كه قرار است براي ايران به ارمغان بياورند غافل از اينكه رهبران فرقه بااين كارهايشان ماهيت ضد مردمي خود را بيشتر براي مردم ايران روشن مي كنند. خانواده ها اين چيزهايي را كه مي بينند براي مردم بازگو مي كنند و هر كس هم كه سازمان را نمي شناسد با شنيدن اين مطالب به ماهيت منحط و قرون وسطايي اين فرقه پي برده و حقايق بخوبي برايش روشن ميشود ، هر فردي هم كه از سازمان جدا مي شود چندين ماه طول مي كشد تا باور كند كه ديگر از آن زندان رهايي پيدا كرده و مي تواند نسبت به همه و منجمله خانواده خود عشق بورزد و پيوندهاي عاطفي از هم گسسته را مجدداً پيوند بزند 0
البته ميدانيم رهبران سازمان (مسعود و مريم )كاري را بي دليل انجام نمي دهند و آنها با اين اعمال دو هدف استراتژيك را دنبال مي كنند 0
1- با اين شيوه به اصطلاح پل هاي پشت سر اعضا را خراب مي كنند تا ديگر فرد آنقدر منزوي و تنها شود كه نتواند به بيرون از سازمان فكر كند. تصور كند دنياي به اين بزرگي فقط در قلعه اشرف خلاصه مي شود. او همانند يك رباط فقط برنامه ريزي مي شود و فقط بايد فرمانبردار بوده و اجرا كننده فرامين باشد 0
2- با اين نقل قول ها بين خانواده و اعضا مانع و گسستگي ايجاد مي كند و به اصطلاح اين پيام را به خانواده ها مي دهد كه فرزندان شما ديگر شما را نمي خواهند اما غافل از اينكه همه و بخصوص خانواده هاي اعضاي در بند مي دانند كه اين حرفها سخنان رهبران سازمان است نه فرزندانشان، و هيچ كس نمي تواند عشق ،علاقه وعاطفه را از كسي بگيرد و سازمان خيال مي كند كه اين احساس را از اعضا گرفته است. براستي ميخواهيد اين را آزمايش كنيد، روزنه اي باز كنيد و ذره اي از آن آزادي را كه مي خواهيد بقول خودتان براي خلق در زنجير بياوريد به اعضاي اسير در قلعه اشرف بدهيد كه البته من اسم آنرا مي گذارم آزادي و الا اين مينيمم حق هر انساني است كه بتواند با خانواده اش ارتباط داشته باشد، البته همه انسانها به جزء اعضاي اسير در آن فرقه 0
در پايان لازم مي دانم به اين نكته اشاره كنم اگر هزاران بار ديگر نيز از اين نوع اطلاعيه هاي سازمان در اين سايت ها زده شود، كسي آنرا باور نخواهد كرد چرا كه هر خانواده فرزند خود و يا هر زن و شوهري بهتر از سازمان عزيزان خود را مي شناسند و مي دانند اين حرفها پوچ و بي معناست و عشق و عاطفه آنهم عواطف خانوادگي هميشه و همه جا حرف اول را مي زند.
سليمان ره انجام