ایران چه برنامهای برای مجاهدین خلق دارد؟
مهرداد توانافرد
سایت رادیو زمانه
در هفتههای اخیر، پس از مدتها سكوت در بارهی سرنوشت «مجاهدین خلق»، نام این گروه به بهانههای مختلف در رسانهها مطرح شده است. حجم تبلیغات و اخبار رسمی و غیررسمی و مباحث مرتبط در محافل سیاسی داخل كشور به گونهایست كه از ظواهر امر به نظر میرسد، و قراین هم این استنباط را تایید میكند، كه جمهوری اسلامی برنامهی خاصی را برای زدن یک ضربهی جدی، و شاید كاری، به پیكرهی یكی از مخالفان دیرینهی خود دنبال میكند.
سازمان مجاهدین خلق، كه از سالها پیش در رسانههای رسمی جمهوری اسلامی از آن با عنوان «منافقین» یاد میشود، یكی از شاخصترین گروههای سیاسی – نظامی مخالف جمهوری اسلامیست كه به زعم سران جمهوری اسلامی از اولین سال، صف خود را از انقلاب اسلامی جدا كرد و پس از مدتها كشمكش سیاسی كه به سرعت به درگیریهای خیابانی تبدیل شد، در خرداد ماه ۱۳۶۰ با انتشار بیانیهای به «فاز نظامی» وارد شد. این سازمان پس از آن مقطع به صراحت خواستار سرنگونی جمهوری اسلامی شد و سران آن با سفر به فرانسه و سپس عراق و استقرار در خاک این همسایهی ایران، در زمانی كه این كشور با ایران درگیر جنگ بود، با آن متحد شده و حملاتی را نیز به داخل خاک ایران ترتیب دادند و به همین لحاظ ضربهی جبران ناپذیری را در افكار عمومی ایران خوردند. در سالهای پس از جنگ نیز این سازمان متحد و همكار رژیم صدام بود و به طوری كه اخبار آن زمان و اسناد امروز نشان میدهد، نیروهای آن در سركوب قیام شیعیان در جنوب عراق با ارتش عراق همكاری كردند.
این سازمان اگر چه همواره سرنگونی نظام حاكم بر ایران را هدف خود اعلام كرده است، اما پس از آنکه از سوی ایالات متحده و اتحادیهی اروپا نیز به عنوان یک گروه تروریستی شناخته شد، در سال ۲۰۰۱ اعلام کرد که از مبارزهی مسلحانه دست کشیده است.
اما با فروپاشی رژیم بعثی در عراق، كار برای مجاهدین خلق دشوار شد و غیر از بخشی از اعضای این سازمان كه به كشورهای دیگر به خصوص فرانسه مهاجرت كردهاند، بخش قابل توجهی از نیروهای این گروه در «قرارگاه اشرف» در كنترل نیروهای آمریكایی قرار دارند.
دولت جمهوری اسلامی در این سه ساله تلاش بسیاری به خرج داده تا گروههای مختلف عراقی و به طور غیرمستقیم آمریكا را راضی به تحویل دادن اعضای این سازمان، اخراج ایشان از عراق یا دستكم ایجاد محدودیت بیشتر برای ایشان سازد. اما تاكنون اگر چه شیعیان و تا حدی كردها در عراق با موضع ایران نسبت به این گروه همراهی میكنند، آمریكا روی خوش چندانی به تلاشهای ایران علیه مجاهدین خلق نشان نداده و این گروه همواره به عنوان یكی از امتیازهای نیروهای آمریكایی در برابر ایران و برای اعمال فشار بر حاكمیت آن مطرح بوده است.
اما در این سه ساله، و خصوصا در یک سال اخیر، به دلایلی كه چندان هم پنهان نیست، تلاشها در ایران برای تبلیغات منفی بیشتر علیه مجاهدین خلق افزایش یافته است. انتشار یک كتاب سه جلدی در بارهی تاریخچهی این سازمان توسط «مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی» (وابسته به مركز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات) و یک كتاب مشابه توسط «مركز اسناد انقلاب اسلامی» گامهای قبلی در این جهت بوده است كه اكنون با پخش فیلم مستند «گرگها» به اوج رسیده است.
برگ آخر بازی: مستند «گرگها«
یک هفته قبل، فیلم مستندی از صدا و سیمای جمهوری اسلامی پخش شد كه قبل از پخش، بینندگان موضوع آن را میدانستند: افشای روابط پنهانی سازمان مجاهدین خلق با رژیم صدام.
مستند «گرگها» كه در روزهای قبل از پخش تبلیغات زیادی برای آن در شبكههای مختلف سیما انجام شده بود، حاوی روایتی از روابط نظامی و اطلاعاتی این گروه در ابتدای دههی ۱۳۶۰ با مهمترین دشمن همجوار ایران در آن زمان، یعنی رژیم حاكم بر عراق، بود.
نكتهی متمایز كنندهی این مستند، تكه فیلمهایی بود كه بنا به اعلام رسمی، پس از فروپاشی رژیم صدام از آرشیو سازمان اطلاعات و امنیت عراق (استخبارات) بیرون آمده و به گونهای كه در این فیلم اعلام نشد، به دست مأموران امنیتی ایران رسیده بود.
بخشی از فیلمها مربوط به دیدارهای مسعود رجوی، رهبر مجاهدین خلق، با صدام، طارق عزیز و دیگر سران رژیم بعثی عراق است. بخش دیگری از آنها مربوط به جلسات داخلی این گروه و بخش قابل توجهی از تكهفیلمهای این مستند نیز مربوط به جلساتیست كه بین فردی به نام «عباس داوری» و چند تن دیگر به نمایندگی از این سازمان با مسئولان ارشد استخبارات عراق است.
محتوای بسیاری از این فیلمها، كه بنا به ادعای سازندگان مستند «گرگها» از طریق دوربین مخفی سازمان اطلاعات و امنیت عراق ضبط شده است، از لحاظ نوع همكاری مجاهدین خلق با رژیم صدام قابل توجه و بلكه غیرمنتظره است. از جمله در یكی از بخشهای این مستند در خصوص فیلمی كه حاوی ارائهی اطلاعاتی در بارهی نحوهی نفوذ نظامی به خاک ایران از سوی سازمان مجاهدین به یک سرهنگ عراقیست؛ ادعا میشود كه این فیلم مربوط به نیمهی اول سال ۱۳۵۹، یعنی قبل از آغاز جنگ ایران و عراق، است و بدین ترتیب سابقهی همكاری این گروه با دولت عراق مربوط به حتی قبل از آغاز جنگ و آغاز فاز نظامی فعالیت مجاهدین خلق نشان داده میشود. یا در بخش دیگری از این مستند، نمایندهی این گروه در مذاكره با معاون سازمان استخبارات به صراحت مجاهدین خلق را جزیی از نیروهای صدام توصیف میكند و از وی تقاضای رهنمود، پول و اسلحه میكند.
مستند «گرگها» كه در قالب ۴ قسمت ۳۰ الی ۳۵ دقیقهای تولید شده و از شبكههای اول و سوم سیمای جمهوری اسلامی پخش شد، هرچند از لحاظ متنهای روایت قصه و نحوهی تدوین و تنظیم به شدت ضعیف بود، اما وجود همین تكهفیلمهای بیسابقه و نیز حجم بالای تبلیغات پیش از پخش این مستند كافی بود تا بسیاری از بینندههای علاقهمند به مسایل سیاسی به خاطر آن پای تلویزیون بنشینند.
برنامهی ویژه
پخش فیلمهایی كه به صورت پنهانی از جلسات رهبران مجاهدین خلق با سران رژیم بعث و سازمان اطلاعاتی آن گرفته شده است از تلویزیون ایران، این احتمال را كه ایران به دنبال برنامهای ویژه برای این گروه است بیش از پیش پررنگ میسازد. اما برای درک ابعاد چنین برنامهای باید به وضعیت كنونی این سازمان و اعضای باقی ماندهی آن در خاک عراق و نگرانی ایران از حضور اعضای این گروه در كنار مرزهای ایران توجه كرد.
سازمان مجاهدین خلق اخیرا بار دیگر از سوی اتحادیهی اروپا در لیست سیاه «گروههای تروریستی» قرار گرفته است. این اتفاق در واكنش به درخواست این سازمان برای خط خوردن از این لیست و در رد آن رخ داده است. بدین ترتیب نام مجاهدین خلق بار دیگر در این لیست در كنار گروههایی همچون گروه جداییخواه اِتا در اسپانیا، ببرهای تامیل در سریلانکا، حماس در سرزمینهای فلسطینی و گروه چپگرای مبارزهی انقلابی در یونان قرار گرفته است. اعضا و هواداران این سازمان نیز هفتهی گذشته در اعتراض به این موضوع در پاریس دست به تظاهرات زدند.
از سوی دیگر، آن بخشی از اعضای این سازمان كه هنوز از عراق خارج نشدهاند، در مقر اصلی این گروه موسوم به «قرارگاه اشرف» در نزدیكی بغداد قرار دارند. اگرچه ظاهرا این افراد تحت نظارت و كنترل شدید نیروهای آمریكایی قرار دارند و اجازهی خروج از این قرارگاه به ایشان داده نمیشود، اما در این سه سال بارها در رسانهها و گاهی از مقامهای رسمی دولت یا پارلمان ایالات متحده شنیده شده كه از بهرهگیری از سازمان مجاهدین خلق برای اعمال فشار علیه ایران سخن گفتهاند.
آخرین نمونه از این دست، مقالهی «تام تانكردو» و «باب فیلنر»، دو نمایندهی جمهوریخواه مجلس آمریكا، در روزنامهی واشنگتن تایمز است كه در آن از دولت بوش خواسته شده از سازمان مجاهدین خلق علیه ایرانیان بیشتر استفاده كند؛ درخواستی كه با واكنش سریع نمایندگی ایران در سازمان ملل روبهرو شد كه استفادهی سیاسی و ابزاری از این گروه را «یک انحراف بزرگ از مسیر صحیح» نامیده بود.
اكنون باید پرسید «مسیر صحیح» مدنظر ایران چیست؟
زمینهچینی برای انحلال؟
چند روز پیش از مذاكراتی كه به بهانهی بحران عراق، یخ ۲۸ سالهی روابط ایران و آمریكا را آب كرد، روزنامهی عراقی «الصباح» (متعلق به شیعیان و نزدیک به دولت نوری المالكی) با چاپ گزارشی مدعی شد که تعیین وضعیت بقایای سازمان مجاهدین خلق در عراق از جمله اصلیترین محورهایی خواهد بود که قرار است نمایندگان ایالات متحده و ایران در بغداد در بارهی آن گفتوگو كنند. این روزنامه موضوعات مورد توافق برای بحث را اینگونه ذكر كرد: ارسال تسلیحات ایرانی برای شورشیان عراقی؛ وضعیت سازمان مجاهدین خلق؛ افزایش حضور نظامی آمریکا در آبهای خلیج فارس و نیز زمان خروج سربازان آمریکایی از عراق. الصباح همچنین نوشت: جمهوری اسلامی ایران تاکنون بارها خواستار آن شده که دولت عراق اعضای این گروه را، که هم اینک در آن کشور حضور دارند، به ایران مسترد دارد یا به کشور دیگری تبعید کند.
البته پس از انجام اولین دور از مذاكرات ایران و آمریكا، انجام گفتوگو در بارهی سرنوشت مجاهدین خلق به صراحت تأیید یا تكذیب نشد. اما هفتهی گذشته، بار دیگر در رسانهها این موضوع مطرح شد كه در دور بعدی مذاكرات ایران و آمریكا – اگر دور بعدی وجود داشته باشد – باز یكی از محورهای مذاكره، سرنوشت این سازمان خواهد بود.
بنا به گزارش روزنامهی اماراتی «گلف نیوز»، كه خبر خود را از منابع پارلمانی عراق نقل كرده است، این منابع از توافق تهران و بغداد برای مطرح كردن موضوع سازمان مجاهدین خلق در دور بعدی مذاكرات ایران و آمریكا خبر دادهاند. در گزارش گلف نیوز همچنین از «حسن الساری»، وزیر مشاور در كابینهی نوری المالكی، نقل شده است كه وی مجاهدین خلق را به حمایت مالی، آموزش و تسلیم شورشیان القاعده و حامیان صدام حسین متهم كرده و گفته است: «آمریكاییها مسئول پروندهی سازمان مجاهدین خلق هستند و این سازمان تهدیدی جدی برای ثبات و امنیت عراق است». در عین حال، این گزارش بر تداوم حمایت ایالات متحده از مجاهدین خلق تاكید كرده و از قول یک كارشناس سیاسی، بدون ذكر نام، نقل كرده است: «پروندهی سازمان مجاهدین خلق خط قرمز آمریكاییها برای نوری مالكی، نخستوزیر عراق، و ایرانیهاست؛ زیرا بخشی از استراتژی آمریكا در عراق محسوب میشود».
این گزارش نیز نشان میدهد كه احتمال انجام مذاكره و شاید نوعی معامله بین طرفین مذاكرهكنندهی ایرانی و آمریكایی در بارهی آیندهی مجاهدین خلق به طور جدی مطرح است. اما در مقالهی دیگری در «فایننشال تایمز» چنین معاملهای به شكلی جدیتر به عنوان یک عامل زمینهساز برای انجام مذاكرات مهمتر میان این دو دشمن قدیمی مطرح شده و جزییات بیشتری از مسایل مورد بحث در مذاكرات ایران و آمریكا در خصوص مجاهدین خلق فاش شده است.
در مقالهی فایننشال تایمز آمده است: «منحل کردن سازمان مجاهدین خلق بهترین راه برای نشان دادن آمادگی آمریکا به منظور آشتی با تهران است؛ چرا که مجاهدین تنها گروه تبعیدی تروریستی نظامیست که تلاش می کند نظام ایران را سرنگون کند. ایالات متحده همزمان با مذاكره با تهران، در حال قاچاق سلاح و پول به گروههای اقلیت قومی ایرانیست، ولی فشارهای بسیاری به مقامات كاخ سفید وارد میشود كه اين سازمان تروریستی را منحل و به یک مذاكرهی واقعی با ایرانیان تن دهد».
این مقاله در ادامه میافزاید: «در مذاکرات بغداد، ایران پیشنهاد ایالات متحده برای منتقل کردن پایگاههای این گروه به مراکش را رد کرده است. آنچه تهران می خواهد منحل شدن کامل نیروهای تروریستی منافقین است». و در پایان این مطلب آمده است: «منحل کردن سازمان مجاهدین خلق بهترین راه برای نشان دادن آمادگی امریکا به منظور آشتی با تهران است».
این مقدمهچینیها بیش از پیش مشخص میكند كه چرا نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی در تلاش هستند تا سابقهی منفی سازمان مجاهدین خلق را بیش از پیش در رسانهها مطرح سازند. اگر برنامهای برای انحلال یا اضمحلال این سازمان در دستور كار باشد، طبعا باید زمینهسازیهای رسانهای لازم برای آن در نظر گرفته شود و افشای ابعاد روابط این سازمان با رژیم منفور صدام یكی از این زمینهسازیهاست.
اما آیا حكومت ایران میتواند ایالات متحده را به دادن چنین امتیاز قابل توجهی راضی كند؟ و از سوی دیگر، آیا زدن ضربه نهایی به این سازمان در مقطع كنونی برای ایران اینقدر اهمیت دارد كه حاضر باشد امتیازات متقابلی را به آمریكا بدهد؟ باید نشست و دید.