ایراندیدبان، اول دسامبر 2007
حكم كمیسیون گروههای ممنوعهی انگلستان دربارهی خارج ساختن نام گروه تروریستی مجاهدین از لیست گروههای تروریستی، قبل از هرچه نشانگر آن است كه باند به گل نشستهی رجوی، جز چند تن از نمایندگان اعیان دولت فخیمه كه با مساعی آنان این حكم كسب گردید حامی دیگری ندارد.
مریم رجوی بلافاصله پس از صدور این حكم، با تشكر از لردهای انگلیس گفت:
« خوشبختانه نمایندگان پارلمان انگلستان با اقدام شجاعانه و تاریخی خود اجازه ندادند این لكه سیاه به نام مردم انگلستان ثبت گردد آنها دركنار مردم ومقاومت ایران قرارگرفتند. »
مجاهدین بهتر از این نمیتوانستند حد و اندازهی پایگاه تودهای و عدم مقبولیتشان در میان مردم ایران را نشان دهند! و بهراستی كه وقتی چنین حكمی در كنار احكام تاریخی مردم ایران مانند ملی شدن صنعت نفت و اعلام تجاوزكار بودن صدام قرار میگیرد، حضیض ذلت و خواری دار و دستهی ضدایرانی رجوی نمایان میشود كه حتی با استناد به رأی دادگاه میخواهد ضدایرانی بودنش را به دولت فخیمه ثابت كند، اما باز هم مورد قبول واقع نمیشود!
از سوی دیگر كمیسیون استیناف گروههای ممنوعه با استناد به انجام ندادن اعمال تروریستی از سال 2001 به اینسو، درخواست نموده است كه آنها از لیست گروههای تروریستی خارج شوند!
آیا مجاهدین دست از تروریسم برداشتهاند؟ اگر برداشتهاند چرا صراحتاً آن را اعلام نمیكنند تا از لیست گروههای تروریستی سایر كشورها خارج شوند؟
آیا درصددند با استحالهی تدریجی و رنگ عوض كردن شرمگینانه، از جایگاه مزدوران مسلح صدام به جاسوسان افتخاری غرب تغییر شغل دهند، بدون آنكه هزینهی جنایاتشان را بپردازند؟
ربع قرن جنایت و خونریزی را كسی از یاد نخواهد برد و تعویض لباس و زدن لبخند باعث نمیشود كه كسی ماهیت حقیقی این باند جنایتكار را فراموش كند، گرچه اگر بقایای رجوی با این ترفند هم بخواهند به زندگی خود ادامه دهند، خود گامی بهسوی تمدن و عقلانیت است و لاجرم ضرر نهایی را آنها خواهند كرد كه تشكیلاتی را بر مبنای جهل و جنون و نظامیگری استوار كردهاند.
دیگر اینكه تلاشهای چندین و چند سالهی مجاهدین، حامیان و وكلایشان، برای استیناف و فرجامخواهی نشان میدهد كه آنها گمان میبرند مشكلات و بحرانهایشان با خروج از لیست گروههای تروریستی حل خواهد شد! مشكل اصلی باند رجوی بیاعتباری سیاسی و عقبماندگی تاریخی آنها است كه در وجه ضددموكراتیك و روابط فرقهای آنها متجلی شده و كمتر كسی را به حمایت از آنها راغب میسازد.
مشكل در فرهنگ خشونتی است كه چه با انجام عملیات تروریستی و یا بدون آن، در هر موضعگیری سیاسی و اجتماعی این گروه بروز میكند، همانكه تنفر هر انسان آزاده و معقولی را برمیانگیزد.
این حكم نیز مانند حكم دادگاه بدوی اروپا، مدتی دستمایهی شعارها و دستافشانیهای ابلهانهی بقایای رجوی قرار خواهد گرفت، بدون آنكه آبی برای آنها گرم نماید.
حرف آخر اینكه خروج كامل از لیست گروههای تروریستی نه تنها در انگلستان بلكه از كلیهی لیستهای كشورهای جهان، شرایطی بهتر و مناسبتر از زمانی كه حامیان زیادی در غرب داشتند، در ایران عملیات تروریستی انجام می دادند و حقوق و مزایا از صدام دریافت میكردند، نمیتواند فراهم كند. رهبری عقبماندهی مجاهدین باید پاسخ بدهد مگر در آن شرایط به كدامیك از دعاوی و ادعاهایش توانست جامهی عمل بپوشاند كه اینبار بتواند؟