سعيد نوروزي – قرباني به خواست رجوي ها
05.05.2008
خانواده نوروزی
در راستاي آزاديخواهي ودرخواست جدايي از فرقه با وجود دستگاه پيكس ميكر در قلبش سالها در زير شكنجه مسئولين فرقه از جمله مژگان پارسايي و فهيمه ارواني وصديقه حسيني و زهره قائمی و………….. بوده و شكنجه گران فرقه در فرصتي كه بدست آوردند به خواست مسعود رجوي و مريم عضدانلوخائن و وطن فروش و دستور مستقيم زهره قائمي فرمانده اش بهمراه تعدادي انسان بيگناه و آزاديخواه ديگر با رگبار گلوله قرباني گرديدند.
در پنجمين سالگرد گرامي داشت شهادت مظلومانه سعيد عزيزمان از جمله قربانيان و جانباختگان سركوب داخلي تشكيلات فرقه رجوي ، اميدواريم به يمن همت جداشدگان و بنياد سحر، خيمه دهشتناك اشرف برچيده شود و بازيگردانان سناريوي ترور و خشونت در دادگاهي عادلانه و جهاني محاكمه گردند.
اشرف اسارتگاهي است بمثابه زندان هاي ابوغريب – گوانتانامو – موساد و….….
در اين اسارتگاه ، زنان و مردان بيگناهي كه بنام ايستادگي و مقاومت روزگار خود را به تباهي سپري مي نمايند از تماس با خانواده هاي خود تحت عنوان مزدور رژيم محروم مي باشند!
در چنين پايگاهي بود كه برادر نازنينمان سعيد طبق مدارك متقن با قلب بيمارش سالهاي طولاني به اميد ديدار خانواده و طي طريق از مجاري واقعي آزادي خواهي ، شكنجه ها و دهان دريدگي افسار گسيختگاني چون ارواني ، پارسايي ، حسيني و ابريشمچي و..و.و.. و در نهايت رجوي و عضدانلو را تحمل نمود و سرانجام بهمراه انسان هاي ناراضي ديگري قرباني سناريوي خبيثانه رجوي و عضدانلو گرديد.
مسعود و مريم خائن و درنده خو ولي مدعي رهبري از شعارهاي ابراز شده اشان فرسنگها دور هستند آنها حتي از خون ريخته شده 2 برادر سعيد نيز شرم نكردند، ديوصفتاني كه فاقد هرگونه احساس و عواطف انساني اند تاب و تحمل كوچكترين اعتراضي را نداشته و در پي درخواست جدايي سعيد سالها او را شكنجه نموده و سرانجام نيز قرباني نمودند.
سعيد كه در نوجواني به معركه گردانان قتلگاهش پيوسته بود بمحض آگاهي از افكار ونيت خبيثانه رهبران بد سيرت مدعي رهبري آزاديخواهي (طبق اطلاعات دريافتي از درون تشكيلات سياه فرقه ضاله شب پرست) خواستار جدايي بود ولي زندانبانان ديوسيرت اشرف كه تحمل جدايي بدنه تشكيلات را نداشتند و از آنجايي كه دل اين اسرا مملو از زخمهاي شكنجه خبيثانه رجويستي بوده ، آزادي اشان و راه يابي به دنياي آزاد براي اين فرقه ضاله ، گران تمام مي شد، بنابراين سعي نمودند تا با شيوه هاي مختلف ، جان جدايي طلبان را بستانند! و در نهايت بيشرمي از اينان بنام شهيدان تشكيلات نيز ياد مي نمايند!
گرچه دستگاه قرون وسطي رجوي داستان هاي مختلفي از كشتار بي رحمانه خود در مورد قتل سعيد اعلام داشته اند ولي خون بناحق ريخته شده سعيد و سعيدها عامل رسوايي اين جنايتكاران است.
سعيد بدنبال تماس با يكي از خواهرانش كه به يكي از كشورهاي غربي رفته بود حدود 10 سال بارها از او استمداد طلبيد كه در جدايي اش از اين جنانيان بي رحم ، كمكش نمايد ولي اين سيه رويان روباه صفت نه تنها اعتنايي به استمدادهاي خانواده سعيد نداشتند بلكه با تهديد سعيد در مورد به قتل رساندن اعضاء خانواده اش در ايران و خارج از كشور سعي نمودند تا سعيد را از جدا شدن منصرف نمايند و سعيد نيز سيرت ناپاك رهبريت فرقه را به بيرون از زندان اسفناك اشرف براي خانواده، در قالب كارت پستالهاي تبريك دست ساخته خود ، ترسيم نمود و مكررا از خواهرش مي خواست كه اگر به او گفتند كه ديدار در اشرف امكان پذير است ابدا نپذيرد و حتمااز رفتن به اشرف خودداري نمايد! حتي اگر او نيز در تلفن چنين خواسته اي را عنوان نمود اكيدا نپذيرد زيرا مجبور شده است كه چنين خواسته اي را عنوان نمايد.اين ها مداركي است دال بر دست داشتن مسئولين اين فرقه ضاله در مورد شهادت بي رحمانه برادرمان بهمراه انسان هاي بيگناه ديگر و نيز نشان از روحيه سازش ناپذيري سعيد در برابر اين جانيان عصر حاضر است.
دست نوشته هاي سعيد در قالب كارت پستال و نحوه ارسال آن نشان از سانسور حاكم بر نامه هاي گروگانهاي اسير در دستان مدعيان دمكراسي و آزاديخواهي فرقه كثيف مجاهدين به خانواده هايشان مي باشد.
در فرهنگ سرزمين امان نام رجوي – عضدانلو و ابريشمچي و…. تداعي كننده نامي ننگين بر تاريخ مقاومت ملت ايران زمين مي باشد.
مسعود رجوي بنام رهبر و مغز متفكر تشكيلات غصب شده مجاهدين و ديگر مسئولين ، عروسك و مجري طرحهاي مسعود رجوي بايد پاسخگوي جناياتي باشند كه بيش از 30 سال بر ملت ايران و اعضائ تشكيلات روا داشته اند اين افراد ، عامل بازدارنده تصميم گيري هاي فردي و آزادي انسان هايي مي باشند كه به آن ها پيوسته اند و نيز عامل به خاك و خون كشاند ن جوانان برومندي از ايران زمين از جمله 3 برادر عزيزمان.
اين افراد بايد در دادگاهي صالحه و جهاني محاكمه گردند.
اين خائنين به محض اطلاع از تماس سعيد با خانواده او را از لندن دزديده و به عراق اعزام نموده و به زير شكنجه هاي بي رحمانه رجوي كشاندند تا بدينوسيله از خروجش جلوگيري نمايند زيرا خروج سعيد باعث افشا شدن جنايات بيشتري از رهبران فرقه بود آنها سعيد را سالها شكنجه نمودند. اين ها به چه حقي فردي را كه از بيماري قلبي رنج مي برده و براي تنظيم ضربان قلب دستگاه پيس ميكر بهمراه داشته است از لندن دزديده و تحت الحفظ به بغداد بردند و شكنجه نمودند ؟ و نيز در شرايط بحراني عازم ماموريت نمودند ؟ جز اينكه اين سناريو از پيش تعيين شده جهت كشتار جمعي از ناراضيان تشكيلات بوده است.؟
به چه حقي سعيد و ديگر آزادي خواهان را شكنجه نموده اند. شايان ذكر است كه وكيل خود فروخته اشان در دادگاهي در پاريس اعلام نموده كه در اشرف شكنجه نيست بلكه نظم و ديسيپلين برقرار است ؟
نظم و ديسيپلين!؟
اين آقاي وكيل كدامين نظم و ديسيپلين را مورد تاييد قرارداده است ؟ اين فرد بايد فرق بين برقراري نظم و ديسيپلين و شكنجه افراد را رسما اعلام نمايد!
چه كساني به اين خائنين اجازه داده اند تا دست به چنين جناياتي بزنند كه در تاريخ نظير ندارد ؟
چرا خود اين افراد در ميدان هاي نبرد شركت نكرده اند ؟
چه كساني اين افراد را براي رهبريت تشكيلات ، صالح تشخيص داده و برگزيده اند ؟
جناياتي كه رجوي در حق هواداران تشكيلات روا داشته در جهان همتا ندارد و متاسفانه بخشي از تاريخ سرزمين امان را مانند لكه اي ننگين ، سياه كرده است.
باشد تا بزودي در دادگاهي صالحه رجزخوانان عصر حاضر محاكمه گردند.
ياران!
راز سرافرازي سرو سهي!
قصه راستان سترون!
داستان غل و زنجير ياران را
اين همه راز!
از دشت شقايق ها!
همه را
باز گوييد
*******
راز وجود خار دشت شقايق ها
ننگ كركس شن زار طبس!
اين همه راز را
باز گوييد!
تاكه ديوشب رخت بندد!
كركس خوار هم!
********
و بدينسان
شاپرك ها باز ببويند گلها را
ياد ياران را
باد با خود ببرد
دشت بدشت ، كوه بكوه
تا بازهم
دشتي از سروسهي جان گيرد!
و بدينسان
دوستان صحنه آراي جهان گردند
و
آزادي جان گيرد
به اميد آزادي اسراي اشرف در آينده اي نزديك
12/02/1387