زنان، یک مسأله با حاشیه های فراوان که سال هاست باعث ایجاد بحث ها و جنجال های مختلفی شده است ، و معمولاً هم سازمان ها و انجمن های حقوق بشری باعث مطرح شدن آن هستند، مسائلی که به جای خود قابل تأمل و بررسی است. چرا که زنان در طول تاریخ از هزاره های پیش تا کنون در معرض رفتارها و تفکرات مختلفی قرار گرفته اند ، گاه در دوره ای از تاریخ مثلاً در میان آشوری ها یا ایرانی باستان مادرسالاری به اوج می رسد، گاهی یک تفکر مردسالار زن را در حد یک ابزار پایین می آورد و گاه در جامعه ی امروز به شیوه ای نوین مورد استثمار قرار می گیرد. بنابراین این گونه بحث ها گاهی درست و منطقی و گاهی کمی ساده لوحانه است. به ویژه که گاهی در محافل و گروه هایی صحبت از حفظ حقوق زنان و ارزش های آن ها می شود که کوچک ترین اهمیتی به زن ، خواسته ها ، تمایلات و.. داده نمی شود.
من وقتی به مقایسه ی شیوه های استعمار در طول تاریخ می افتم ، گمان می کنم که این اتفاق در مورد زن هم افتاده است. مثلاً شیوه های استعماری انگلیس در برابر هند…. در مقایسه با شیوه ی استعماری جدیدی که نو استعمار نامیده می شود. مثل برخورد امریکا با کشورهای خاورمیانه در کشورهای مختلف در مورد مسأله زن هم همین گونه است، اگر چه در کل وضع زنان امروز به ویژه در بعضی جوامع بسی بهتر و عادلانه تر از دوره های قبل است. اما هستند کسانی که زنان را به اسم آزادی به بردگی می کشانند.
یکی از همین گروه ها که اتفاقاً ادعای دفاع از حقوق بشر به ویژه حفظ ارزش های زنان را دارد اما در عمل کوچک ترین توجهی به این مسأله نداشته است ، مسعود رجوی و فرقه ی مجاهدین است. می دانیم که مسعود رجوی طی انقلاب ایدئولوژیک که سالها پیش مطرح کرد ، برای رفع تبعیض علیه زنان ، زنان را به رده های بالاتر ا ز مردان منسوب کرده و آنان را در موقعیت های فریب دهنده ی مردانه قرار داد تا بگوید ما نه تنها برای زنان ارزش زیادی قائل هستیم بلکه گاهی آن ها را بالاتر و برتر از مردان هم می دانیم! و به این شیوه هم توجه سازمان ها و جریان های مدافع حقوق زنان را به خود جلب می کرد، هم باعث جذب نیروهای جدیدی می شد. اما به راستی او با این رفع تبعیض! ظلم بزرگ تری به زن کرد! اول از همه او را از عاطفه و احساس تهی کرد، اول وادارش کرد تا به گوش شوهرش سیلی بزند و بعد هم او را از فرزندش جدا کرده مهر مادری را به کلی در او کشت! در صورتی که این مسائل جزئی از وجود زنان است و هرگز مانعی برای رشد، ترقی و پیشرفت زنان در شاخه های متفاوت علمی ، فرهنگی و اجتماعی نبوده است و مصداق های فراوانی وجود دارد که زنان که نقش همسر ، مادری و اجتماعی خود را به خوبی ایفا کرده اند و می کنند. از طرفی دیگر او با این کار آگاهانه به راحتی زنان را وسیله ای برای رسیدن به اهداف خودش قرار داد و بهترین گزینه را هم انتخاب کرد.
چرا که وقتی کسی از خودش تهی می شود قابلیت پذیرش هر شکلی را دارد، در واقع می تواند درست شبیه آن چیزی شود که دیگران می خواهند و بعد هم چون خود در گیجی این نقش جدید به سر می برد، کاملاً مطیع و فرمانبردارست و این درست همان بهترین گزینه برای مسعود است. یک انسان تهی شده ی فرمانبردار فریب خورده!
غافل از این که تشابه زن و مرد همیشه به نفع زن نیست! و این گونه عدالت میان زن و مرد برقرار نمی شود!
در ساده ترین و پیش پا افتاده ترین نمونه ها می توان به مشکلات جسمی اشاره کرد که در جریان این گونه برابری ناعادلانه برای زنان عضو فرقه پیش می آید! انجام کارهای سنگین رزمی که برای مردان هم گاهی سخت و طاقت فرساست چگونه می تواند برای یک زن با ویژگی های خاص جسمی او راحت و قابل تحمل باشد!
م.وطن خواه