دومین سالگرد خلع سلاح مجاهدین توسط ارتش امریکا
میلاد آریایی/ 2005-05-03
اردیبشت سال 1382 برابر با ماه می 2003سازمان مجاهدین توسط آمریکاییانی که ژنرال هایشان دردهه70 هدف ترور رهبران همین جریان قرار گرفتند خلع سلاح شده وضمن یک انتقام کشی تاریخی آنان را وادار کردند که هر آنچه را که به آنان دیکته میشود در کمال آرامش بپذیرند.
امامجاهدین برای اینکه خود را «ازتک وتا» نیندازند این موضوع را با کمال افتخار بیان کرده واز آن به عنوان « آتش بس»با نیروهای آمریکایی یاد کردند در حالیکه خودشان مطرح کرده و میکنند که ما هیچ جنگی با آمریکایی ها نداشتیم ولی جای سوال همچنان باقی است که چطور شد در حالیکه جنگی نبوده، اعلام آتش بس!! شده است وپس از این سرفصل تاریخی بود که مجاهدین عمیقا تعارف ها را کنار گذاشته و با شیبی تند تر از گذشته به سمت امپریالیسم در غلتیدند.
البته در این تردیدی نیست که آتش بس!! مجاهدین با آنانی که در سر سودای وابستگی و انحصار منابع ایران را دارند سالها پیش درعمل آغاز شده است و اگر حکومت سرنگون شده صدام حسین اولین آن نبود قطعا آمریکا نیز آخرین آن نخواهد بود، ضمن اینکه با حضور آمریکا در خاک عراق وداوطلب بودن مجاهدین برای بکار گرفته شدن سهل وآسان آنچنان علنی شده است که دیگر نمی توان هیچ کس را فریفت.
در رابطه با سازمان مجاهدين خلق، خلع سلاح اين سکت مذهبی، يكي از نقاط مهم و كيفي تاريخ سازمان مجاهدين خلق محسوب میشود که سازمان به عمد قصد دارد آنرا فراموش کند چرا که نداشتن ونبودن سلاح درمحورومرکز اعمال ماجرا جویانه مجاهدین نهايتا راه به نفی آن در تئوری میبرد و درچند گام بعد باعث میشود که با شکلی به غایت شرمگينانه شعارسرنگونی بدست« ارتش آزادیبخش ملی!! »جای خودش را به شعار « رفراندم!!» در سال قبل وشعار امسال شان « راه حل سوم!!» بدهد.
بمباران پایگاههای مجاهدین در عراق که توسط ارتش آمریکا در تاریخ می 2003 گرفت
نزدیک به 39 نفر بر اساس آمار خود سازمان مجاهدین قربانی گرفت وصحنه های این بمباران در تلویزیون مجاهدین به نمایش درآمد ولی هرگز در گزارش یاد شده اسامی کشته شدگان اعلام نگردید چرا که سازمان قصد نداشته وندارد این موضوعات بیشترعلنی شود و این مطالب قبل از هر چیز مسایل زیادی را برای اذهان خود هواداران سازمان پدید آورده است که چگونه میشود با نیرویی که پایگاههای سازمان را بمباران کرده است به این شکل محترمانه برخورد کرد و برایشان در پادگان اشرف در قسمت گردان زنان مهمانی گرفت و با یک فرار به جلوآمریکاییان را مضحکانه مهمان!!! مجاهدین نامید.
از حرکات گاه خنده آور و گاه حزن آور مجاهدین نکته ها بسیار است اما آنچه تا هم اکنون از منابع قابل دسترس دیپلماتیک به گوش میرسد براساس خواست برخی از سیاست مردان آمریکایی سازمان مجاهدین برای قابل قبول شدن دردیدگاه غرب بدون چون وچرا باید 3 شرط اساسی را می پذیرفت و دقیقا برای به کرسی نشاندن همین3 شرط بود که قبل از هرچیزبا بمباران نظامی- گربه را درب حجله کشتند- وسپس به مجاهدین فهماندند که اگر این 3 شرط را پذیرفته و به شکل یک سازمان سیاسی و نه نظامی تغییر فرماسیون بدهند میتوانند ازامکانات و شرایط موجود در غرب و پذیرش در مجامع بین المللی بهره ببرند ولی از گذشته خودشان هرچه بیشتر وبیشتر فاصله بگیرند کاری که طی 2 سال گذشته اگر چه خیلی آرام ولی با همین شاخص ها مجاهدین مسیر را طی طریق کرده اند؛
این 3 شرط عبارتند از :
1. واگذار نمودن همه خطاکاری های گذشته سازمان بر عهده مسعود رجوی و انتقال رهبری این سازمان از مسعود رجوی به همسرش مریم رجوی
2. نفی مبارزه مسلحانه درعمل و بکارگیری از روش های مسالمت آمیز برای تغییر شرایط در ایران
3. اتحاد عمل با نیروهای «دمکرات!» که خواهان بازگشت سلطنت به ایران هستند
از 3 شرط موجود سازمان مجاهدین تقریباهر 3 شرط را در عمل پذیرفته است و در حالی که طی 2 سال گذشته درتمامی حرکات دیپلماتیک وسیاسی این سازمان مریم رجوی به عنوان نفر شماره 1 مطرح شده و میشود از« مسعود رجوی» رهبر تاریخی و مادام العمر مجاهدین هیچ سخنی به میان نمی آید.
در مورد شرط دوم بحث « رفراندم!» و« راه حل سوم!» دقیقا خودش گویای مطلب است وبیان شرمگینانه نفی مبارزه مسلحانه در عمل است، اگر چه به زبان نمی آورد.
ودرمورد پذیرش سومین شرط نیزاگرچه سازمان خودش تاکنون هیچ مشکلی نداشته است و معتقد است «هدف وسیله راتوجیه میکندـ» اما این سلطنت طلبان بودند که دست رد برسینه رجوی زدند وشعار «جبهه همبستگی» مجاهدین که با شکست مفتضحانه ای روبرو شد؛ بطوری که دیگر مجاهدین هیچ نامی از آن یاد نمیکنند قبل از هر چیز اتحاد با نیروهای سلطنت طلب را هدف قرار داده بود، اما دنیا به کام شان نگشت و دیگر نیروهای سیاسی آزادیخواه هم هشیار تر از آن بودند که فریب بازی های سیاسی مجاهدین را بخورند و این چنین است که مجاهدین در« تورنومنت سرنگونی » با « دوپینگ های دوره ای » همچنان دارند میدوند تا بیشتروبیشتر مورد بازی جناح های سیاسی در دولتها قرار گیرند.