آن روز نزدیک است
محمد حسین سبحانی
14.3.2005
با تکمیل شدن روند قضایی پرونده مریم رجوی ( قجر عضدانلو) و 17 نفر از عوامل فرقه مجاهدین، زمان تشکیل دادگاه آنان روز به روز نزدیک تر می شود. بنابراین به نظر می رسد محتویات پرونده حقوقی فرقه مجاهدین که در آن به دلیل فعالیت های تروریستی و سواستفاده های مالی تحت تعقیب دادستانی فرانسه قرار دارند، در اختیار وکلای گران قیمت سازمان مجاهدین قرار گرفته است.
در همین راستا فرقه رجوی در نهایت استیصال یکی از مهره های خود را در یک خیمه شب بازی مضحک به میدان فرستاد. سیدمحمد سید المحدثین که خود یکی از عاملین اصلی سرکوب و کشتار اکراد و شیعیان در عراق، عامل جدایی کودکان اعضای سازمان از والدینشان در سال 1990 در عراق و یکی از عوامل اصلی شکنجه و زندانی شدن اعضای منتقد سازمان بود، این وظیفه را بر عهده داشت.
وی و فرقه مجاهدین در حالیکه می خواستند مانند همیشه وانمود کنند که اعضای جدا شده مجاهدین در این فرقه مسئله بی اهمیتی می باشند، ولی سه جلسه چند ساعته را در سه روز متوالی در برنامه تلویزیونی این فرقه به توهین و تهدید های تروریستی علیه اعضای جداشده سازمان اختصاص داد.
سید محمد سیدالمحدثین که خود یکی از متهمین اصلی خیانت ها و جنایت های مجاهدین می باشد ابتدا در 21 اسفند 1383 در مصاحبه مطبوعاتی در کلوپ خبرنگاران در پاریس، اعضای جدا شده مجاهدین را عامل دستگیری های 17 ژوئن ( به قول مریم رجوی کودتای!!فرانسه علیه سازمان مجاهدین) تلقی کرد و ضمن بی ادبی و اهانت به اعضای جداشده مجاهدین از جمله آقایان کریم حقی، مسعود خدابنده، ادهم طیبی و نگارنده آنان را مزدور سرویس اطلاعاتی فرانسه لقب داد.
آقای سیدالمحدثین همچنین داد و فغان سر داد که چرا اعضای جدا شده مجاهدین به دلیل خیانت ها و جنایت ها و زندان سازی و زندان بانی سازمان مجاهدین دست به اعتراض می زنند.
سیدالمحدثین اتهام پول های جمع آوری شده توسط انجمن های پوششی سازمان مجاهدین برای تهیه سلاح و هزینه اعمال تروریستی و مسلحانه را تکذیب کرد، ولی وی پاسخ نداد که فرقه مجاهدین از کجا و چگونه صد ها تانک و نفربر و انواع سلاح های سنگین و سبک را خریداری کرده است؟
وی پاسخ نداد که چرا نزدیک به 10 میلیون دلار پول توقیف شده توسط پلیس نزد بانک های فرانسه نبوده، و در داخل پایگاه اوورسورواز و اتاق اختصاصی مریم عضدانلو نگهداری می شده است؟
همچنین سیدالمحدثین در روزهای 21 و 22 اسفند به اتفاق فرید سلیمانی و حمید رفیعی به برنامه تلویزیونی این فرقه آمد.
وی در جریان مصاحبه و برنامه های تلویزیونی این فرقه بارها اسامی و عکس های اعضای جداشده سازمان را نشان داد که خود نشانه خشم او و فرقه رجوی از فعالیت اعضای سابق مجاهدین می باشد که بر اساس وجدان بیدار خود هر نوع مرارات و توهین و برچسبی را تحمل نموده و دست از افشای ماهیت مخوف فرقه رجوی برنداشته اند.
البته دشنام ها و تهدیدات فرقه مجاهدین فقط به اعضای جدا شده مجاهدین اختصاص نداشت. این فرقه دکتر بنی صدر را نیز به دلیل اینکه برای دادستانی فرانسه توضیح داده است که:
شورای ملی مقاومت وجود خارجی ندارد و همان سازمان مجاهدین می باشد.
مورد تهدید و دشنام قرار داده و وی را نیز مزدور وزارت اطلاعات و پیر خرفت نامید.( با عذر خواهی از دکتر بنی صدر) کلمات توهین آمیزی که هر انسانی از تکرار آن شرم دارد.
در قسمتی دیگر فرقه مجاهدین یکی از فریب خوردگان خود را به صحنه آورد تا علیه مادر رضوان 75 ساله (مادر رابعه شاهرخی) که مادر سه قربانی در رژیم های شاه و جمهوری اسلامی و رجوی و صدام حسین در عراق بوده است، لجن پراکنی کند و مادر شیردل را عجوزه مزدور بنامد.
باید به آن فریب خورده و سران فرقه مجاهدین گفت عجوزه اندیشه و ایدئولوژی مریم است که در قهقرای عقب ماندگی و استبداد درجا می زند.
باید به رجوی ها و این زندان بان سابق و دیپلمات کراواتی امروز یادآوری کرد که طبق روال قضایی، دادستانی فرانسه از هر مطلعی حتما تحقیق خواهد کرد، طبعاً اعضای جدا شده سازمان با توجه به دارا بودن اطلاعات موثق و مسئولیت های حساس و بالا در سازمان بهتر از هر کس دیگری برای شناخت این فرقه خود سوخته می باشند. بنابراین نه تنها شهادت یک عضو جدا شده که بعد از سال ها اسارت در زندان های انفرادی رجوی و صدام حسین، در محضر دادگاهی که در آن قاضی وجود دارد، امری طبیعی می باشد، بلکه تمام اعضای جدا شده مجاهدین برای کمک به افشای سیاسی و روشن شدن پرونده حقوقی مزدوران صدام حسین لحظه ای درنگ نخواهند کرد.
رجوی ها باید آن وقت که سنگ بنای سلول انفرادی در پادگان اشرف را می گذاشتند به چنین روزی فکر می کردند.
رجوی ها باید آن روزی که اعضای منتقد سازمان را به بهای تانک و سلاح به رژیم صدام حسین فروختند تا وی آنها را با رژیم جمهوری اسلامی در برابر 650 اسیر عراقی معامله کند، به چنین روزی فکر می کردند.
رجوی های باید آن روزی که فرزندان اعضای سازمان را برخلاف نظر آنها جدا کردند و در اروپا و از جمله فرانسه و در پایگاه های تیمی به مغز شویی آنها مشغول شدند، به چنین روزی فکر می کردند.
رجوی ها باید آن وقت که برای صدام حسین جاسوسی و مزدوری را آغاز کردند به چنین روزی فکر می کردند.
و سرانجام رجوی ها باید در شب سی خرداد 1360 که مبارزه مسلحانه و تروریستی را بدون مشورت و اطلاع اعضای سازمان آغاز نمودند و روند دمکراسی در ایران را به تاخیر انداختند، باید به چنین روزی فکر می کردند و آن روز نزدیک است.
در آن روز برخلاف نظر فرقه مجاهدین، مدعیان و قربانیان آن دادگاه فقط اعضای جداشده مجاهدین نخواهند بود، بلکه تمامی مردم و آزادیخواهان این سرزمین این فرقه را مورد سوال قرارخواهند داد:
چرا خشونت و تروریسم؟
چرا جنگ و جاسوسی؟
چرا زندان سازی و زندانبانی؟
چرا خیانت و مردم فروشی؟
چرا مزدوری و وابستگی؟
چرا طلاق های اجباری و جدا کردن کودکان از والدین؟