فرافكني مضحك

فرافكني مضحك


ابراهيم خدابنده
پايگاه اينترنتي”همبستگي ملي” با درج اطلاعيه سازمان مجاهدين خلق به تاريخ يكشنبه 9 اسفند 1383 (27 فوريه 2005) درخصوص بازگشت يك گروه 100 نفره از جداشدگان اين سازمان از عراق به خاك ميهن ، در مطلبي تحت عنوان” آخوندها سر به سنگ مي‌كوبند!” آورده است :
“همچنين وزارت بدنام اطلاعات آخوندها كه اين روزها به مصداق زنگي و كافور ، نام وزارت نجات يا « انجمن نجات» ، بر خود نهاده است ، با روضه خواني‌هاي مشمئز كننده در باره نجات و بازگشت نادمين به آغوش وزارت مربوطه ، بي‌دريغ بر طبلهاي ميان تهي فرو مي‌كوبد.”
سازمان مجاهدين خلق در شرايطي به چنين فرار به جلو و فرافكني مضحكي دست ميزند كه خود الگوي بارز تغيير نام و جعل هويت بوده و در اين خصوص گوي سبقت را از مرد هزار چهره ربوده است و حال به مصداق مثل معروفِ همه را به كيش خود مي‌پندارد. سازمان طي دو دهه اخير زماني خود را در كسوت انجمنهاي دانشجويان مسلمان و يا”شوراي ملي مقاومت” و زماني ديگر در هيبت”ارتش آزاديبخش ملي” يا ستاد موهوم فرماندهي در داخل كشور و گاهي در شكل جامعه متخصصين و فارغ التحصيلان و يا جمعيت دموكراتيك زنان و گاهي ديگر در غالب”ايران ايد” و”انجمن خيريه كودكان” و اخيرا هم در لباس”جبهه همبستگي ملي” و دهها نمونه از اين گونه ارگانها با سربرگهاي گوناگون كه البته رهبر و مسئول و فرمانده همة آنها آشكارا يك فرد مشخص بيشتر نيست در آورده است. يك روز عضوي لباس فرم ارتشي پوشيده و سلاح به دست گرفته و به عنوان رزمنده يا فرمانده ارتش آزاديبخش ملي در رژه يا صبحگاه شركت كرده است و روز ديگر همان فرد كت و شلوار پوشيده و كراوات زده و به اسم عضو كميسيون خارجي شوراي ملي مقاومت در مجالس و مهماني‌هاي از ما بهتران حضور بهم رسانيده است.
از جمع‌آوري كمك مالي به نام بچه‌هاي يتيم و قرباني كه براي مخارج كنسرتها و مهماني‌هاي رئيس جمهور مصرف ميشوند گرفته تا جعل گذرنامه و اسناد رسمي و قاچاق دلار و طلا و انسان گرفته تا فرستادن تيمهاي تروريستي از عراق براي بمبگذاري و خمپاره زني در شهرهاي ايران تحت عنوان مجعول نيروهاي مقاومت در داخل كشور نمونه‌هاي كوچكي از كارنامة ربع قرن دروغ و نيرنگ اين سازمان را تشكيل ميدهند. آخرين چشمه هم البته گرفتن اجازه تظاهرات در پاريس به نام جعلي”انجمن فرهنگ – ادبيات و هنرهاي معاصر” بود كه براي سازمان بي آبرويي جديدي به بار آورد. در خصوص اين آخرين رسوايي سازمان ، پليس فرانسه بعد از لغو اجازه تظاهرات اعلام نمود كه اين انجمن همان شوراي ملي مقاومت و آن شورا هم همان سازمان تروريستي مجاهدين خلق است كه در تظاهرات قبلي در پاريس آن افتضاح شرم‌آور خودسوزيها كه موجب خجالت هر ايراني شد را به بار آورد.
سازمان البته حق دارد كه از ترس به قول خودش” بي دريغ بر طبلهاي ميان تهي فرو كوبد” چون مي‌بيند كه ابتدا يكي يكي از مقرهاي حفاظت شده سازمان در عراق فرار كرده و به وطن باز مي‌گشتند و بعد 9 نفر و 13 نفر و 28 نفر و در آخرين نمونه هم يك گروه حدود 100 نفره آمدند و جمع كثيري نيز در عراق جدا شده و در صدد بازگشت هستند و خلاصه چيزي نمانده كه سر كلاف باز شود و رؤياي عزيمت ارتش آزاديبخش ملي به داخل كشور و اجتماع همگي در ميدان آزادي البته كاملا خلع سلاح شده محقق گردد.
همچنين سازمان تلاش دارد با عَلم كردن وزارت اطلاعات جمهوري اسلامي در هر موضوعي و براي هر بحثي با فرافكني خود را از زير بار اتهامات بيشمار مطروحه به در برد. ولي پيشنهاد ما اين است كه بگذارد اول قربانياني كه ساليان سال با اين سازمان بوده و آن را بخوبي مي‌شناسند و هم اكنون زخم خورده هستند و تعدادي از آنها هم همين انجمن نجات را تشكيل داده‌اند سر بر زمين بگذارند و بعد دست به ادعاي شرافت بزند. ظريفي مي‌گفت :
در داخل تشكيلات تا صدايت در مي‌آمد ميگفتند مشكل زن يا شوهر داري ، و در بيرون تشكيلات هم اگر نفس بكشي ميگويند كارمند وزارت اطلاعات جمهوري اسلامي هستي.
البته از همه اينها بگذريم هنوز كسي عقد اخوت سازمان مجاهدين خلق را با سازمان مخابرات و وزارت دفاع حاكميت”صدام حسين” و فيلمهاي افشا شده در اين خصوص و كارتونهاي پولهاي دريافتي و مجيز گويي در برابر حبوش و ساير سردمداران بعثي را فراموش نكرده است. شگرد فرافكني سازمان شايد در گذشته براي ايز به گربه گم كردن و با فرياد آي دزد آي دزد سرپوش بر روابط پنهاني با سيا و موساد گذاشتن مفيد فايده بوده است ولي باور كنيد الان كار از اين حرفها گذشته و اين گونه وارونه گويي‌ها دردي از بيشمار دردهاي به بن بست رسيدن انقلاب ايدئولوژيك و استراتژي سرنگوني قهرآميز فوري ، دوا نميكند.
سازمان در اطلاعيه خود مدعي شده است كه گويا همه عالم و آدم از”راه حل مقاومت براي تغيير رژيم” انگشت به دهان مانده و متقابلاً جمهوري اسلامي هم به ترس و وحشت افتاده است. سازمان البته جزئيات طرحش را كه چيزي جز آويختن به دامان”سيا” و ارتش امريكا در عراق براي حمله و هجوم احتمالي به خاك ايران نيست ، توضيح نميدهد. اشكالي ندارد به همين خيال باشيد و بعد از 15 سال نشستن به پاي اذن حركت از جانب”صدام حسين” و همكاري ارتش عراق از زمان پذيرش آتش بس ، مدتي هم دلتان را به آمريكا خوش كنيد و خوش باشيد. ولي فقط غيرت كنيد و كساني را كه ديگر نمي‌خواهند به اميد درست كردن يك دريا دوغ توسط شما در عراق عاطل و باطل بگردند ، راحت بگذاريد تا سرنوشتشان را خودشان انتخاب كنند و به نزد خانواده‌هاي خويش كه بعضاٌ بيش از دو دهه چشم انتظار آنها مانده‌اند ، بازگردند.
كلام آخر اينكه”مصداق زنگي و كافور” كه به آن اشاره كرده بوديد جداً مثل جالبي است. نمونه كاملاً آشكار اخير آن هم اينست كه سازماني كه طي ربع قرن اخير عامل جدي و طراز اول تفرقه و نفاق در بين ايرانيان بوده است”همبستگي ملي” را به عنوان آخرين نام مستعار براي خود انتخاب كرده است.


Sa.nejat@nejatngo.com
 

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا