نامه سرگشاده به مریم عضدانلو(8)
آرش رضایی – 25/7/2005
خانم مریم عضدانلو: یکی از اندیشمندان مغرب زمین می گوید:”زندگی با خواسته هایتان شما را خشنود نمی کند زیرا شما در صورتی انسان فرهیخته ای هستید که زندگی خود را با موفقیت های بدست آمده ارزیابی نکنید بلکه لحظات کوتاهی از راستی ، عطوفت ، مهربانی ، عقلانیت ، و کردار نیک فردی را ارزیابی کنید زیرا در نهایت
تنها راهی که می توانیم اهمیت زندگیمان را ارزیابی کنیم ارزش گذاشتن به زندگی دیگران است.”
یکی از پرسش های بزرگ زندگی من این بوده و است که چرا و چگونه آدمی گاه بسیار بی احساس ، بی عاطفه، بیرحم و خود خواه می شود تا جائیکه می تواند از روی اجساد دیگران نیز به راحتی بگذرد. چگونه انسانها با تعصب و پیشداوری ، فزون خواهی ، قدرت طلبی و بیرحمانه باعث از بین رفتن و نابودی دیگران می شوند تا جائیکه خودسوزی هوادارانشان را نیز تحمل می کنند‼
خانم مریم عضدانلو:آیا خودسوزی هوادارانتان که از حقوق برابر با شما برخوردارند و شما در مصاحبه با هفته نامه”اکورژیونال” از آن با”اقدامی خارق العاده” نام بردید،توجیه پذیر است؟
حقوق برابر انسانها ، یعنی حق زندگی کردن برای همه ، امکان زیستنی آزادانه و بر اساس اراده و انتخاب و علائق خویش ، انتخابی بی دغدغه ، بی اضطراب و بدون احساس فشار روحی و ذهنی ، حق بر خورداری از کانون پر احساس و گرم خانواده و رهایی از باید و نبایدهای تحمیلی از سوی دیگران ، بی آنکه افراد تحت فشار سیستماتیک رهبر عقیدتی و مریم رهایی”خود واقعی شان” را پنهان کنند و”فردیت” و”تمایلات طبیعی” خویش را از روی ترس و اجبار انکار نمایند.
خانم مریم عضدانلو: برای رعایت حقوق ذاتی انسانها ، باید بیاموزیم که انسانها بر همدیگر برتری ذاتی ندارند و نسبت به این واقعیت نباید تردیدی به خود راه دهیم زیرا که همه آدمیان وجود انسانی مشترکی دارند.در نتیجه همه اعضای فرقه تان در برخورداری از وجود انسانی و حقوق طبیعی و ذاتی برای” زیستن و تامین علائق خویش” با شما و شوهرتان برابرند.
باید به یاد داشته باشیم قبل از آنکه به افراد در تشکیلات شما صفت مجاهد اطلاق شود آنان انسان هستند و برخوردار از حقوق طبیعی و ذاتی که هنگام تولدشان با آنها همراه بوده است و هیچکس حتی شما و شوهرتان نباید به خود اجازه دهید که کرامت انسانی افراد را نادیده بگیرید و یا تحقیر کنید و بدتر از آن”حقوق و زندگی” افراد تحت اسارت فرقه را به نفع زندگی خویش و تمایلات قدرت طلبانه و بیمارگونه شوهرتان مصادره نمائید.
خانم مریم عضدانلو:متاسفانه شما خود را اسیر افکار نادرستی کرده اید افکاری که متاثر از ذهن بیمار و زشت شوهرتان می باشد.شما اگر به نوعی خود سوزی هوادارانتان را برای”چند روز بازداشت خود” توجیه می کنید بی شک ارتباط شما با بیگانگان و عوامل خارجی ربطی به اندیشه های آزادیخواهانه و احساسات میهن پرستانه ندارد و قطعا هیچگونه توجیه اخلاقی ، انسانی ، دینی ، ملی و میهنی نیز نخواهید داشت و بدون تردید رابطه آشکار و وقیحانه شوهرتان با دشمن تریت دشمنان این مرز و بوم و مزدوری و جاسوسی آشکار و علنی برای تبهکارترین مهره های رژیم منفور صدام بسیار چندش آور و خیلی پلید است و باید اعتراف کرد که شوهرتان سرشار از زشتی و بدی است.
خانم مریم عضدانلو: به شما توصیه می کنم ساعاتی را در کنار رود سن در پاریس به تنهائی قدم بزنید و با خود خلوت کنید شاید فرصتی پیدا کنید تا در آب زلال و روشن رود سن به دقت به خود بنگرید به خود واقعی تان نه به خود کاذب و ساخته و پرداخته شوهر بیمارتان. به جایگاه خویش در وضعیت کنونی عمیقانه نظری بیفکنید من یقین دارم که شوهرتان از سرشت زنانه شما به خوبی و زیرکانه سوءاستفاده کرده و می کند و بدون شک در شرایط و لحظات بحرانی از شما نیز براحتی خواهد گذشت زیرا که او کاملا اسیر عقده ها و کمپلکس های ضمیر ناخود آگاه خود است شوهرتان بشدت محو قدرت است و برای رسیدن به آن حتی شمارا نیز قربانی می کند.شوهرتان در حال حاضر به خاطر امیال پلید و غیر انسانی اش ، شما را سکوی پرش خود کرده است.با تاملی ژرف در سوابق گذشته و عملکرد شوهرتان به خوبی می توان پی برد که او به موجودی به نام”زن” ایمان ندارد چرا که بویی از عشق نبرده است. بازی شوهرتان با احساسات فیروزه را به یادتان می آورم.
خانم مریم عضدانلو: به نظر من در چنین شرایطی فاصله نگرفتن شما از شوهرتان گناهی نابخشودنی است که نه تنها اشکهایتان بلکه روحتان را نیز خواهد خشکاند.از شما می خواهم با”نیم نگاهی” به افکار و احساسات زنانه و انسانی خانم ویرجینیا ولف خود را صادقانه نقد کنید تا به حقیقت زندگی پی ببرید.در تعریف نیم نگاه موقتی و آنی ولی بسیار تاثیرگذار و سازنده در روند زندگی انسانهاست.
نباید سایه ای از تردید به خود راه دهید این یک واقعیت است که شوهرتان به عنوان یک بیمار روانی با زیرکی خاصی شما را تحت انقیاد روانی و ذهنی خود در آورده است و به نظر بسیاری از جداشدگان از فرقه شوهرتان شما را نیز به بدی خودش کرده است.البته به نظر من شما نیز یک قربانی از بی شمار قربانیان افکار فاشیستی شوهرتان هستید.
خانم مریم عضدانلو: شما با تنفر قلبها را شکستید به خود آئید ، زمانی آکنده از رنج و درد و تنهایی شما را فرا گرفته است فروتنانه خویش را در معرض”قضاوت دیگران” و”حقیقت زندگی” قرار دهید. زمان بسرعت میگذرد و شما هنوز………….
ادامه دارد…….
ra.nejat@nejatngo.com