بس کن عباس آقا!! دم خروس پیداست
وقتی شکواییه فرقه به دادگاه صدام روی سایت وابسته شان درج شد و به خبرگزاری ها رسید، گویی بمب خنده منفجر کردند و بر خلاف بمب هایی که در کوچه و بازار تهران جان خلق بی گناه را می گرفت، این بار لبخندهای تمسخر را به اوج انفجار کشاند و پس از آن همه فیلم و اسناد همکاری رجوی و صدام این دادخواست مضحک ترین سند ابله بودن فرقه گشت و سئوال طعنه آمیزی را به دنبال داشت که چرا بعد از دو سال و اندی و در آستانه ی محکومیت صدام و پس از افشای ماجراهای پشت پرده و رفیق بازی های دو دهه ی رهبر حزب بعث و فرقه تروریست ؟؟! لابد احساس فشار کردند و شاید هم سرفصل نو و انقلاب ایدئولوژیکی دیگری به دنبال است به نام ادعای شرف با تأخیرهای چند ماهه و چندساله!!!
علاوه بر این دادخواست مضحکانه، آقای داوری هم زحمت فراوان کشیدند و با کلی کلمات بی ادبانه و شیوه ی معمول فرقه- فحاش گری- مطالبی در مورد کتاب ارتش خصوصی صدام- نوشته ی خانم آن سینگلتون- بیان کردند. البته پس از ماه ها که از انتشار این کتاب می گذرد، چون فرصت کافی پیدا نمودند تا تمامی لغات و واژه های فرهنگ اوباش گران را مطالعه و انتخاب جملات ترکیبی از آن لغات نمایند.
جناب داور ی اظهار نمودند که ما قوی ترین شبکه ی اطلاعاتی را در ایران داریم و با استفاده از آن اسناد و مدارک جنگ روانی علیه خود را به دست آوردیم. ایشان نگفتند پس چرا این شبکه اطلاعاتی این همه تعلل نموده؟! چرا از نفرت مردم ایران نسبت به فرقه رجوی اطلاع رسانی نکرده؟! چگونه از به ثبت رساندن تاریخ خیانت رجوی و فرقه اش در همدستی کامل با صدام و رژیم بعث طی هشت سال جنگ در قلوب خلق قهرمان ایران خبری نداده؟! عجبا که شبکه اطلاعاتی فقط یک چشم دارد و آن هم کورسو که از دیدن واقعیت های موجود عاجز است و آن چشم دیگر کاملاً کور و فاقد بینایی؟؟ البته باید بگوییم این شبکه قوی نه در ایران که در سراسر دنیا فعال است!! آن گونه که قرار گرفتن نام فرقه در لیست های تروریستی کشورهای اروپایی و سازمان های بین المللی را نمی بیند و تلاش عاجزانه خانم قجر را که به هر مناسبتی التماس می کند،تا نام فرقه از لیست تروریستی بیرون بیاید را نشنیده و ندیده که بخواهد گزارش دهد! از دیگر سو به دلیل آنتن دهی ضعیف شبکه گریز نیروها از حصار اشرف را نمی تواند پوشش دهد! همچنین هنگام پخش فیلم های روبوسی و خوش و بش کردن صدام و رجوی و افشای سندهای همکاری و مصاحبه های رسواگر کردکشی فرقه، شبکه بسته و خاموش بوده!!!
موقعی که خانم سینگلتون از انجمن فرقه اخراج شده، گزارشش به شبکه نرسیده و بعد از نزدیک به دو سال که این خانم مصاحبه ها کردند و کتاب نوشتند ، گزارش فوق به آنان رسید و لابد به دلیل ولتاژ قوی و بالایش این همه با تأخیر دریافت شده!!!
آیا جز این است که اثر واقعیات منتشره در این کتاب خانم سینگلتون و چه همسرش خدابنده آن قدر ضربه کاری بر پیکره بی جان فرقه فحاش گر وارد نموده که آقای رجوی داوری را سرغیرت گمشده آورده تا با زحمت این همه جملات رنگین به ناسزا سر هم بزنند و به تکذیب بپردازند.
آقای داوری آیا بودن دو دهه در عراق و همراهی با صدام در طول جنگ ،نیاز به کتاب دارد؟! آیا هزینه عملیات های تروریستی و بمب گذاری های متعدد و فرستادن به قول خودتان اکیپ های عملیاتی به داخل کشور را از چه کسی دریافت می داشتند؟ از ارث پدری یا از کمک های مجروحین و کشته شدگان بمب گذاری هایتان؟! آیا حزب بعث و ارتش صدام از چه رو 20 سال از رهبر و فرقه تان میزبانی کردند و اجازه دادند در خاکشان پادگان بزنید و ارتش تشکیل دهید؟ حتماً برای تفریح و سرگرمی سلاح و مهمات به رجوی و فرقه اش می دادند تا برای رفع بیکاری به کشتن مخالفان صدام بپردازند و در جبهه ها به جاسوسی علیه ارتش میهن خود مشغول باشند؟!! خجالت و شرم هم حدی دارد که متأسفانه فرقه رجوی و یاران بور شده و بله قربان گوی او بویی از آن نبردند که برایش حد و مرزی قائل شوند! بس کنید عباس آقا ،دم خروس پیداست و پیداتر از آن که با این تحلیل های صد من یک غاز پوشش پیدا کند! البته از تربیت کنندگان مکتب مروج فمینیسم و سانسور و سرکوب رجوی ، توقع بیش از این نیست. پس هر چه می خواهید بنالید و رجزخوانی کنید که نه مردم ایران ،بلکه مردم دنیا فهمیده اند فرقه ی بسته ی رجوی جز شیوه تروریستی در زمان مشی نظامی و سرکوب و برچسب و تهدید و اهانت و… در زمان افشای ماهیتشان چیزی در چنته نداشته و نخواهند داشت.