میخ آخر بر تابوت مجاهدین
ایراندیدبان
تحلیلی بر لیست جدید گروههای تروریستی ایالات متحده
1- گروه تروریستی و بدنام مجاهدین در لیست سال 2005 گروههای تروریستی ایالت متحده ابقاء شد.
از ابتدای سال 2005، مجاهدین اصلیترین فعالیت پنهان و آشکار خود را بر خروج از لیست گروههای تروریستی امریکا بهعنوان اصلیترین راهبند ادامۀ حیات این گروه اختصاص دادند، اما اکنون و در ماههای پایانی سال 2005 با شکستی سخت مواجه گردیدند و گرچه دو ماه از ابلاغ این لیست به آنها میگذرد، تا کنون اعضای محصور و مشمول سانسور خبری در اشرف را همچنان امیدوار به احتمال خروج از لیست گروههای تروریستی نگه داشته و مهمترین خبر مربوط به آنان را سانسور کردهاند تا از ریزش آنها جلوگیری نمایند. و این مؤید آن است که تعامل مجاهدین با اعضاء و هوادارن خودشان نیز بر اساس دروغ، فریب و سانسور میباشد.
2- بر خلاف تمامی ادعاها و اکاذیب دستگاه منگول تبلیغاتی مجاهدین در مورد اینکه در دوران کلینتون برای دلربایی از ایران نام این گروه در لیست گروههای تروریستی قرار داده شده است، قرار گرفتن مجدد و چندبارۀ نام مجاهدین در لیست گروههای تروریستی، در دورانی که خصمانهترین روابط فیمابین امریکا و ایران برقرار بوده و غیرمنعطفترین جناح امریکا نسبت به ایران بر سر کار است، تا آنجا که برخی از آنان از حمله به ایران سخن میگویند و طی دو سال گذشته، تلاش کردند موضوع فعالیتهای هستهای ایران را به یک بحران سیاسی و نظامی تبدیل کنند، مشخص میسازد که این امر نه تنها ماهیتی سیاسی ندارد، بلکه مستقیماً مربوط به ماهیت و ذات مجاهدین و فعالیتهای تروریستیای است که آنها طی این سالها انجام دادهاند.
درست در هنگامی که مجاهدین با توجه به بحران عراق خط دفاع و پشتیبانی از سیاستهای اشغالگرانۀ امریکا را پیش گرفتند و با چشم و چراغ نشان دادن و زد و بند با اسراییل، نظر پنتاگونیستها را به حمایت از خود جلب کردند، دولت امریکا خود را مواجه با پروندهای مشحون از اعمال تروریستی این گروه دیده و چارهای جز تن دادن به واقعیت موجود دربارۀ این گروه نمییابد.
صدالبته قضاوت اخیر امریکا، سیاست نهاییاش در مورد تعیین تکلیف مجاهدین در عراق را نیز روشن میسازد.
بر اساس اعلام نظر امریکا، مجاهدین یک گروه تروریستی است که دولت عراق میتواند بر اساس قانون اساسیاش و کنوانسیونهای جهانی با آن برخورد کند.
3- بر خلاف تمام شعارهای کودک فریب ِ مجاهدین در مورد اینکه نقطۀ کانونی فعالیتهای آنان را اشرف تشکیل میدهد، اکنون اجتماع بند و بستچیان و مذاکره کنندگان مجاهدین در سالنهای سرپوشیدۀ سازمانهای جاسوسی و لابیهای صهیونیستی که تحت نام شورا فعالیت میکنند، در جریان وضعیت پا به گور این گروه بوده و تلاش دارند تا آن را از مرگ و نیستی نجات دهند.
محتوای اجلاس میان دورهای شورا را بررسی عواقب و علل صدور لیست جدید گروههای تروریستی امریکا تشکیل میداد و بیسبب نبود که بلافاصله پس از آن، حکم اعدام جداشدگان صادر گردید و به یکباره امریکا که چشم امید بقایای رجوی به حمایت آنها بود، اجنبی شد و رفتن به تیف مترادف با رفتن به زیر پرچم اجنبی شد و به یکباره سوز و گدازها در مورد سیاستهای استعماری به هوا رفت.
و دقیقاً به همین علت است که با انتخابی دقیق، از این دار و دسته با عنوان مافیای حاکم بر مجاهدین یاد میشود.
مافیای حاکم بر مجاهدین در اجلاس میان دورهای، صدای مرگ و احتضار را به گوش شنید و در ناجوانمردانهترین و فریبکارانهترین موضع، تصمیم گرفت که آن را از نیروهای بازداشتی در اشرف پنهان دارد و بنا به گفتۀ محسن رضایی، مباحث مربوط به آن را تا سرنگونی سانسور کند.
4- به لحاظ محتوایی، لیست جدید گروههای تروریستی حاوی نکات جدیدی است:
اول اینکه دولت امریکا دیگر ضرورتی به بازبینی مجدد و دوسالانۀ گروههایی که پیشینهای در این لیست دارند، نمیبیند و بر این اساس، آن گروهها هستند که باید اثبات کنند که شرایط و علل قرار داده شدن نام آنها در لیست به طور کامل تغییر کرده و دولت امریکا باید در آن تجدیدنظر کند.
دوم اینکه به جز فعالیتهای تروریستی، اقداماتی نظیر اجبار افراد به همکاری، که در مورد ساکنین فعلی اردوگاه اشرف صدق میکند و یا فریب انسانهای بیاطلاع برای به خدمت گرفتن در جهت اعمال تروریستی، که پروندۀ قاچاق انسان ِ مجاهدین را تشکیل میدهد و امریکاییها به سبب اشرافشان بر این گروه در سه سال گذشته از نزدیک با این دو موضوع برخورد داشتهاند، از علل قرار گرفتن در لیست برشمرده شده است. بنابراین میتوان گفت که فریبکاریها و تمهیدات سیاسی مجاهدین مطلقاً راه به جایی نخواهد برد و از انزوا و بیاعتباری سیاسی آنها نخواهد کاست.
5- حتی آنانکه مجاهدین خامخیالانه از آنان طمع پشتیبانی هوایی برای حمله به ایران و شکستن تعادل قوای نظامی را داشتند و طی سه سال گذشته به انحاء مختلف کوشیدند تا با خوشرقصی، شانتاژ در مورد پروندۀ هستهای ایران و فرافکنی در مورد حوادث عراق و استمالت از سیاستهای اشغالگرانه، آنان را به حمله نظامی به ایران تحریک کنند نیز حاضر به پشتیبانی (حتی به صورت مزدوری) از آنان نشدند و مرگ تاریخی این گروه وابسته به صدام را رقم زدند. بدینترتیب این توهم ابلهانۀ مجاهدین که میتوانند با آنارشیسم و سوءاستفاده از اوضاع عراق برای خود فرصت ادامۀ بقاء بخرند، برای همیشه از هم پاشید. پس از این بقایای رجوی باید به فکر کار و کاسبی جدیدی در کشورهای اروپایی باشند و ناگزیر از آن هستند که نام نکبتبار این گروه را تغییر داده و مانند بسیاری دیگر از سوابقشان از آن اعلام برائت کنند.