اشرف
مريم خوشنويس، دوازدهم دسامبر
اکنون این افسران امریکایی هستند که عمیقا از مناسبات فرقه ای مجاهدین آگاهی دارند.
نزدیک به سه سال است که نظامیان امریکایی ، ارتش مجاهدین را در محاصره خود دارند و روابط آنان را کنترل می کنند تا آمادگی لازم را برای مقابله با آنچه که رفتار غیرعادی می دانند ، داشته باشند.
افسران اطلاعاتی امریکا که مسئولیت تحلیل رفتارهای نیروهای مجاهدین را بعهده دارند در ابتدا قادر به درک و فهم نوع مناسبات مجاهدین در قرارگاه اشرف نبودند ، لازم بود تا برای پیشگیری از انحراف در برداشتهای خود به نیروهای ناراضی مجاهدین که اکنون از سازمانشان جداشده و در اروپا اقامت گزیده اند مراجعه کرده تا با مصاحبه گیری از آنان ، با ادبیات و فرهنگ مجاهدین آشنا گردند.
قابل تصور نبود که در دنیای متمدن امروزی هنوز کسانی باشند که پیرو آئین غارنشینان بوده و ایدئولوژی عقب افتاده خود را برای جهان راهگشایی بی بدیل بدانند!
گروهبان کهنه کاری اهل نیوجرسی امریکا معتقد است که چنانچه نیروهای مجاهدین از زیر سلطه فرمانده هایشان خارج شوند و درکلاسهای روزانه ایدئولوژیک ، اجازه ندهند تا برمغزشان بیگانه ای تسلط یابد و این جسارت را داشته باشند که در عملیات قهقرایی موسوم به عملیات جاری بجای اینکه دائما از خود انتقاد کنند و به صلیب آویزان شوند تا بخشوده گردند ؛ به اشتباهات ِ استراتژیک فرماندهان خود اشاره نموده و از همه مهمتر در جریان اعتراف گیری که نام غـسـل ( پاکیزه کردن ) برآن گذاشته اند شرکت نکرده و به این روش قرون وسطائی و غیرانسانی تن در ندهند ، آنگاه گامهای اولیه برای رهایی خود از روابط فرقه ای برداشته اند.
این کهنه سرباز امریکایی معتقد است که نیروی شورشگری که قصد رهایی از قلعه ارتجاعی اشرف را دارد باید در گام بعدی به خود و دوستانشان این امیدواری را بدهد که در بیرون از این قلعه ، دنیایی حقیقی وجود دارد و بیشمارند مردمی که آنها را دوست داشته و حاضرند برای ورود آنان به مناسبات انسانی آنان را در آغوش گیرند.
مجاهدین برای کنترل نیروهای خود ، افراد را در مناسبات و تفکرات فرقه ای ، اسیر می کنند ، در واقع هر مجاهدی آموخته است که اوج تکاملش در میزان وادادگی به فرقه است و هرآنچه در مرامنامه ایدئولوژیک ، خوب شستشو شده باشد بیشتر قابل اعتماد است ، برای رسیدن به این قـُـلـه ابتدا فرد را از خود بیگانه و با دنیای بیرون فاصله می دهند و در یک پروسه کوتاه مدت این فرد به یک عنصر تشکیلاتی تبدیل می شود تا بمانند ابزاری که اراده ای از خود ندارد ، در دست دیگران نقش آفرینی کند.
مجاهدین بشدت از خودآگاهی نیروهایشان ( رجعت ) وحشت دارند و مرز حقیقی ایدئولوژیک را در تمکین بی چون و چرا از محورهای تئوریزه شده ای انقلاب ( انقلاب ایدئولوژیک ) می دانند که همواره در راس مجاهدین و بنا به ضرورتها و نیازمندیهای سازمانی طراحی میگردد و سپس با رنگ و لعابی ازاسلام ، آن را در درونشان تزریق می کنند و البته خود را در بیرون از خودشان مدره و دمکراتیک جلوه می دهند تا راهبندی بر کژراهه آنان بوجود نیاید.
مجاهدین بصورت سیستماتیک یادآور می شدند که هرکس از مجاهدین جداشود در ورطه نابودی گرفتار خواهد شد تا ترسی ملموس را در درون نیروها ایجاد کنند، این ترس که گاه با تمسک به زجر و شکنجه بازگشتیهای به سرزمین مادری آغشته می شد ( داغ و درفش ) و اکنون با برچسب مزدوری و خیانت ( مزدور وزارت اطلاعات رژیم ) ادامه دارد ، بشکل قابل تصوری ناکارآمـد شده و رنگ باخته است ، گروههایی از قرارگاه اشرف فرار کرده اند و اگر فضائی بدور از تحریک و کلاسهای شستشوی ایدئولوژیک مجاهدین بوجود آید ، بی شک مادرانی فرزندانشان را در آغوش خواهند کشید و انسانهایی از بند جادوگران رها خواهند شد.
نزدیک به سه سال است که فرماندهان نظامی و ایدئولوژیک مجاهدین ، سلاح و تنها حامی دولتی خود ( صدام حسین ) را از دست داده اند ، سـر ِ تشکیلات ( مسعود رجوی ) در نقطه نامعلومی از عراق تحت کنترل می باشد و بقیه مقامات مجاهدین به اروپا گریخته و نیروهای دست چندم خود را بعنوان سمبل مجاهدین و ارتش آزادی در عراق گذاشتند تا در جماعت مخالفین رژیم ( اپوزیسیون ) خود را شکست ناپذیر جلوه دهند! ، افراد شناخته شده اشرف هر کدام پاسپورت اروپا و یا امریکا را دارند تا چنانچه شرایط سخت تری پیش آمد مشکلی در ترک اشرف نداشته باشند.
اکنون در درون قلعه اشرف چشمه ای سرباز زده و افراد جرات سئوال کردن پیداکرده اند ؛ آنها بر روابط پیچیده فرقه ای اعتراض برده و بر استراتژی شکست خورده ارتش نقب میزنند و در آرزوی روزی بسر می برند که ناجیان سازمان ملل از راه رسیده تا آنان را از اسارت ذهن و جسم نجات دهند ، آنها دیگر دانش آموز ِ خوبی برای معلم ایدئولوژی اشان نیستند و هرگز باور ندارند که با اتهامات مجاهدین آلوده می شوند ؛ مثالی ایرانی ( ضرب المثل ) می گوید : کـی شود دریـا به پـوز سـگ نجس.!
تلخیص و ترجمه از ؛
مریم خوشنویس
2005-12-11
برگرفته از مقالات اینترنتی سازمانهای غیردولتی خارجی در عراق
مطالب داخل پرانتز از نگارنده است.
قسمتهایی از مطالب انتخاب شده مستمرا ترجمه و ارائه میگردد.