مجاهدین خود را در کنار اهل تسنن و دامن زدن به جنگ مذهبی قرار میدهد

سازمان مجاهدین خود را در کنار اهل تسنن و دامن زدن به جنگ مذهبی قرار میدهد
انجمن روشنا، بیست و سوم فوریه
موضع گیری دیرهنگام مجاهدین با تاخیر بیش از 24 ساعت آن هم با یک اطلاعیه آبکی بدون تاریخ و نحوه انعکاس خبرهای مربوط به انفجار حرمین امامان شیعه در عراق به وضوح نشاندهنده ماهیت ماجراجو و فرصت طلب مجاهدین است. درحالی که همه طی هفته های گذشته شاهد راه اندازی موج های جدیدی از جنگ های صلیبی و مذهبی و شانتاژ و خبرسازی و بحران سازی وسیع در این زمینه بوده اند سازمان مجاهدین کماکان با سر زیر برف کردن باز هم مثل دائی جان ناپلئون مالیخولیایی هر چیز با ربط و بی ربطی را به رژیم ایران نسبت میدهد و سعی میکند که تا آخر داستان در حالی که ریش و ریشه اش سوخته باز هم بگوید دیدید که شاه دانه بود.
نیم نگاهی به سایت های سازمان مجاهدین نشان میدهد که در داستان انفحارهای اخیر که به وضوح بدنبال سیاست عدم ثبات و بحران در عراق است و تنها کسانی که دنبال این خط بوده و هستند حامیان سابق و فعلی صدام حسین و بقایای حزب بعث هستند، بدون هیچ پرده پوشی خود را در صف جریاناتی قرار داده اند که وابسته به جریانات سنی مذهب بوده و بطور مستقیم یا غیر مستقیم تماما در رژیم سابق صدام حسین از حمایت پدرخوانده مجاهدین و حزب بعث برخودار بودند. و برخی نیز به وضوح به اشغال مساجد مذهب سنی توسط پیروان شیعه اشاره میکنند که بطور غیر مستقیم اشاره به تلافی توسط سنی مذهب ها دارد. حال سازمان مجاهدین را بنگرید که چگونه هم از توبره میخورد و هم از آخور. در حالی از طرفی تلاش میکند خود را شیعه جا بزند که مبادا توسط شیعیان عراق که هنوز سابقه جنایت این سازمان در همکاری با صدام حسین در قتل و کشتار شیعیان را در سالهای 90 را بیاد دارند، از ریشه برداشته شوند، ولی همه جا در کنار احزاب سنی و بقایای طرفداران صدام حسین و حزب بعث خود را قرار میدهد و موضع گیریهایش بطور واضح سمت و سوی برافروختن آتش جنگ مذهبی در عراق را میدهد. علت آن هم واضح است. از آنجا که در صورت تثبیت حکومت فعلی عراق که به طور کاملا محسوسی برتری با تفکر شیعه است، نوبت به جمع کردن بساط خیانت و تروریسم مجاهدین که از بقایای رژیم بعث عراق و همدستان صدام حسین محسوب میشوند، خواهد رسید. و سازمان مجاهدین در همکاری با بقایای صدام حسین و بخشی از جناح حاکم در آمریکا که تلاش میکنند با بحرانی کردن وضعیت عراق حکومت نظامی اعمال کنند و حکومت عراق را کاملا دست چین شده و دست نشانده قرار دهند، تلاش مشترکی را در جهت بی ثبات کردن عراق دارند.
این در حالی است که دامن زدن به جنگ مذهبی درون مسلمانان طرح حساب شده ای است که در جهت منحرف کردن افکار عمومی از توهین هایی است که به پیامبر این دین فراگیر جهانی شده است و افکار عمومی مسلمانان و و حتی غیرمسلمانان دمکرات را جریحه دار کرده است. قطعا این تلاشها از طرف همان جریاناتی دامن زده میشود که جهان را با جنگ و خونریزی دوست دارند و این جهان برایشان ایده آل است. جهانی که هر چه بیشتر بودجه نظامی مصرف کند، هر چه بیشتر نیروی امنیتی لازم داشته باشد هر چه بیشتر بسته و منقبض باشد زیرا در جامعه ای منبسط و باز این آحاد مردم عادی هستند که بیشتر به منافع خود دسترسی خواهند داشت.
بر این اساس جهان به طور کلی به دو دسته تقسیم میشود. کسانی که صلح و آرامش و دمکراسی را میخواهند و آن را لازمه عدالت عمومی میدانند. و دسته دیگری که خود را ناجی، همه کاره دنیا، نماینده خدا روی زمین ، و صاحب هر حقی میدانند و به این دلیل هر کشتاری و هر جنایتی از طرف آنان مجاز است چون از نظر آنان فقط آنها هستند که منفعت بشریت را میدانند و اگر لازم باشد برای عملی شدن اهدافشان جهانی را نابود خواهند کرد و هزاران و میلیونها انسان را هم به کشتن خواهند داد. و در واقع این گروه دوم هدفی جز اهداف نامحدود سودجویانه ، قدرت پرستانه ، و بیمارگونه مالیوخولیایی ندارند. زیرا هرگز منافع بشریت از مسیر جنگ و کشتار و ویرانی و دیکتاتوری و جامعه منقبض و بسته نمیگذرد.
سوال از سازمان مجاهدین این است که در این تقسیم بندی خود را در کدام گروه قرار میدهد. آیا اصرار بر جنگ، اصرار بر کشتار، دف و کف زدن برای اعدام یک زندانی نگون بخت قربانی و با خون او به سایت های رنگارنگ خود زینت و نفس تازه دادن و حرفی برای گفتن داشتن، دامن زدن به جنگ های مذهبی و قرار گرفتن در کنار بقایای صدام حسین و جریانات جنگ طلب کلان جهانی، جاسوسی و خود را مفت در بازار حراج شرافت فروشی در معرض نمایش گذاشتن و با نازل ترین قیمت فروختن ، همه و همه برای نجات ایران و دمکراسی است؟؟!!.
هر چند که برای این سازمان بسیار دیر شده که نشان دهد ذره ای و به اندازه سرسوزنی پرنسیب و ذره ای شرافت در فکر و رگ و پیش باقی مانده باشد ولی برای برخی از کسانی که هنوز ناآگاهانه در پشت این جریان به شدت منحرف و بی پرنسیت سر و سینه میکوبند، اینها باید نشانه های آشکاری از حقانیت موضع گیری و افشاگری اعضای جدا شده از این فرقه منحرف باشد.
انجمن روشنا ضمن محکوم کردن هر گونه توهین به سمبلهای اعتقادی و مذهبی و دینی تمامی ادیان بشری و انفجارهای ضدانسانی و دیوانه وار حرم های شیعیان، و اصولا ایجاد درگیری و اختلاف بر سر هر گونه تفکری که جنبه اعتقادی و فردی دارند، معتقد است که نه تنها نباید به این موضوعات دامن زد بلکه باید با افشای منطقی افکار و اهدافی که در پشت این اعمال و این تبلیغات است، بدنبال آشتی فرهنگ ها و قوم ها و مذاهب بود و تمامی فرصت طلبان و کسانی که برای منافع حقیر سیاسی و مالی و قدرت طلبانه این موضوعات را تولید و به آن دامن میزنند افشا کرد.
ما به جامعه آزاد و گردش صحیح اخبار و اطلاعات معتقدیم و هر گونه ادعای منجیگری و منافع انسانیت را که با وسیله جنگ و خشونت و آدم کشی و جوسازی و شانتاژ و انقباض اجتماعی و دیکتاتوری دنبال میشود را دشمن بشریت میدانیم و شاخص ما برای شناخت سره از ناسره همین است.