یک فاکت از عواقب ایدئولوژی فرقه ای
پرونده سیاه
جملات ،تیتر ها،واژه ها وموارد این چنینی بسیار زیادی در رابطه با تشریح تاثیر سیستم دگم فرقه ای بکار رفته اما عموما به شکل کلی بوده کمتر پیش آمده که تاثیرات این فرهنگ قومی رجوی بطور مادی وملموس تشریح گردداینک یک فاکت ونمونه از تاثیر این ایدئولوژی بر افراد و مکانیزم خراب کردن فرد را باز می کنیم.
عقب برندگی افراد وعقب ماندگی سیستم:
الف_تمام اعضای فرقه تروریستی مجاهدین گوی در یک سن ودر یک مدار فکری ومدار اشراف وآگاهی قرار دارند و به وضوح روشن است که برای همه به یک اندازه اطلاعات برنامه ریزی میشود ، آنها از لحاظ فکری وذهنی در نقطه ای قرار دارند که از جامعه جدا شده اند و در همان جا متوقف هستند.وقتی پای خاطرات هر عضوی می نشینید همه ی حرف ها مربوط به پروسه بیش از 15 ویا 20 سال پیش است وخاطرات وحرف جدید آنها صرفا موارد جنگ ، کشتن،و مکانیزم وکارایی های سلاح وجنگ افزار است.
ب_در آموزش های مختلف نظامی وسلاح وتجهیزات وتئوری های مربوطه وخصوصا مکانیزم ها که کمی به تمرکز فکری لازم بود عارضه ای که گریبانگیر همه بود این که خنگی وکندی در فهم مطالب موج می زد این مقوله مربوط به تمامی لایه های سنی می شد. هر ناظر بیرونی بلاخص مربیان عراقی واندک افراد فرقه که برای پروسه کوتاهی از خارج می آمدند در برخورد با این گونه معضل دیر فهمی دچار ذهنیت های متعددی می شدند علت چه بود؟
دقیقا از آن جایی که فرقه ذهن اعضا خود را یک سویه صرفا به موارد خاصی شرطی کرده بود وبطور تکاملی با سیر تکامل علم وتکنولوژی روز جلو نیامده بودند لذا در فهم علم روز مادون هستند واین ظلم ونقض حقوقی است که رجوی در رابطه با مجموعه ای از انسانها روا داشته.
ج_ دقیقا یادم هست عده ای از اعضای فرقه جهت یک بسیج تبلیغی به خارج رفته ودر بازگشت یک عدد تی وی گیم یا همان آتاری بازی کامپیوتری بچه ها را با خود آورده بودند آن تشکیلات ومناسبات چند روز قبل از این که افراد بتوانند آن شیئ را تماشا کنند ابتدا توضیحات تئوری دادند وچند روزی هم نکات ایمنی کار با آن را به پرسنل منتقل کردند.
وسپس خنده دار اینکه مسئولی از میان تشکیلاتی ترین اعضا وبا کوبل کردن فنی ترین فرد مشخص کردند که هفته ای چند ساعت آنهم ایام تعطیل آنرا در معرض دید قرار دهند مجاهدین پیشتاز هم فی الواقع فکر می کردند این چه رقم تکنولوژی ویژه وعجیب وغریبی باشد.
در ضمن مجاهدین غیر خنگ تصمیم گرفته وبرنامه ریزی نمودند که یک نفر مسئول آن تکنولوژی باشد وکس دیگری مجاز به کار با آن نبود ، جالب اینجا بود که همه ی افراد بایستی می نشستند وصفحه TV را نگاه کرده ومثل یک برنامه اجباری ونه یک بازی سرگرمی آنرا مشاهده می کردند.بعضا پیش می آمد فرد مسئول آن تکنولوژی وارداتی مجاهدین پیشتاز حضور نداشت برای حل این معضل بایستی یک نفر می رفت کار او را عهده دار شده تا او بیاید آن تکنولوژی را راه اندازی نماید ، واقعا کیف می کنید برای این همه…
جالب تر این بود که همین مجاهدین پیشتاز از فرنگ نوعی چراغ قوه آورده بودند که تنها ویژه گی آن این بود که با چراغ قوه های فرقه از لحاظ شکل متفاوت بود واقعا اعضای مجاهدین تا چند روز هسته اصلی حرف هایشان همین وسیله ی ساده بود چون حقیقتا رجوی به بهانه جلو گیری از نفوذ فرهنگ بورژوازی افراد را از دیدن ساده ترین اشیا محروم نگه داشته بود.
این عقب برندگی ایدئولوژی فرقه ای جماعتی از مجاهدین ساخته که واقعا من با دیدن عکس العمل های مادون فهم اهالی فرضی برره بیاد مجاهدین می افتم.