چرا مجاهدین صدام را تطهیر میکنند؟!
ایراندیدبان
یکی از اذناب باند خائن و وطنفروش رجوی به نام شهرام حمیدی، چند خطی را در نقد یکی از مقالات ایران دیدبان نوشته و در حقارت جانشینی بقایای رجوی در کرسی خیانت حزب توده، لقب شعبان بی مخ را به ایراندیدبان داده و از افشاء شدن نقش خائنانۀ مجاهدین در تجاوز صدام به ایران بهعنوان ستون پنجم، حسابی برآشفته و نمونهای بیبدیل از فرهنگ مجاهدی را که حقیقتاً شعبان بی مخ، باید هزار بار در مکتب این آقایان شاگری کند را به نمایش گذاشته است:
« خوب است به یك نمونه دیگر از كودنی و عدم وجود اندك شعور سیاسی در نزد شعبان بی مخهای اینترنتی اشاره كنیم كه درسایت ایران دیدبان، خواهر نامشروع اما بزرگتر اینترلینك، آمده است. در این سایت، مامور وزارت اطلاعات در یك مطلبی علیه آقای محمد محدثین، رییس كمیسیون خارجی شورای ملی مقاومت كه در مقابل اظهارات عادل عبدالمهدی گفته بودند وقتی عبدالمهدی، معاون رییس جمهور از تیپ 9 بدر اعلام كرد عراق باید صدها میلیارد دلار خسارت جنگ به ایران بپردازد تنفر عموم مردم عراق را برانگیخت، نوشته است نظر عادل عبدالمهدی بر مبنای شناخته شدن صدام بعنوان متجاوز از سوی جامعه بین المللی و سازمان ملل و قطعنامه 598 شورای امنیت است. بعد دروغهای همیشگی را تكرار كرده است كه مجاهدین ستون پنجم بودند، گرا دهی موشك باران شهرها را برای ارتش عراق كردند و سربازان ایرانی را اسیر نمودند و الی آخر. تنها قسمتی كه در نوشته وزارت اطلاعات دروغ نیست شماره قطعنامه سازمان ملل است و آن قسمتی كه درباره آن سكوت كرده و حرفی نزده است. یعنی برانگیخته شدن تنفر مردم عراق از اظهارات عبدالمهدی را تكذیب نكرده است. اما در سایر قسمتها معلوم نیست كجا و كی جامعه بین المللی و یا شورای امنیت رای به برائت رژیم از جنگ داده است. این قلم بدست مزدور كه اینچنین آمرانه در مورد قطعنامه 598 صحبت میكند و در كلاس آمادگی ماقبل دبستان وزارت اطلاعات است، یك كلمه كه هیچ حتی یك نقطه از قطعنامه را هم ندیده است… از قضا بسیاری از بندهای قطعنامه 598، مشابه مواد طرح صلح شورای شورای ملی مقاومت ایران برای خاتمه دادن به جنگ ضد میهنی ایران و عراق بود و در سال1364 منتشر شد. طرحی كه كاملا منطبق با منافع ملی مردم ایران و پایان بخش اعزام جنایتكارانه كودكان معصوم خردسال وطن مان روی میادین مین بود، و بیش از 5000 حزب، سازمان، پارلمانتر و شخصیت سیاسی در سراسر جهان از آن حمایت كردند. دولت وقت عراق هم رسما آن را بعنوان مبنای قابل قبولی برای آتش بس و شروع مذاكرات صلح با ایران پذیرفت. »
جهت اطلاع و برای اینکه تا چند وقت دیگر مجاهدین حتی حضور در عراق را نیز منکر خواهند شد و از اساس منکر سوابق مشعشع همکاری با جناب صدام میشوند و بلکه سابقهای از خصومتها و تعارضات خود با دولت عراق خواهند ساخت، بخشهایی از قطعنامۀ 598 را به همراه پارهای توضیحات، و نشان دادن مخالفتهای عینی مجاهدین و اربابشان با آن، ارائه میکنیم، به این امید که نیروهای عقبمانده مجاهدین فقط در مواقعی اظهار نظر کنند که احتمال میدهند میتوان برای شارلاتان بازیهایشان مابهازای خارجی نیز یافت کرد:
«…
با یادآوری مفاد منشور ملل متحد، به ویژه تعهد همه دُوَل عضو به حل اختلافات بین المللی خود از راه های مسالمت آمیز به نحوی كه صلح و امنیت بین المللی و عدالت به مخاطره نیفتد، با حكم به این كه در منازعه ما بین ایران و عراق زمینه صلح حاصل شده است، با اقدام براساس مواد 39 و 40 منشور ملل متحد:
1ـ خواستار آن است كه به عنوان یك قدم اولیه جهت حل و فصل (مناقشه) از راه مذاكره، ایران و عراق یك آتش بس فوری را رعایت كرده، به تمامی عملیات نظامی در زمین، دریا و هوا خاتمه داده و تمامی نیروهای خود را بدون درنگ به مرزهای شناخته شده بین المللی بازگردانند.
2ـ از دبیركل درخواست می كند كه یك تیم ناظر ملل متحد را برای بررسی، تأیید و نظارت بر آتش بس و عقب نشینی نیروها اعزام نماید و همچنین از دبیركل درخواست می نماید با مشورت طرفین درگیر، تدابیر لازم را اتخاذ نموده، گزارش آن را به شورای امنیت ارائه نماید.
3ـ مصرانه می خواهد اسرای جنگی آزاد شده و پس از قطع مخاصمات فعال كنونی، براساس كنوانسیون سوم ژنو 12 اوت 1949، بدون تأخیر به كشور خود بازگردانده شوند.
…
6ـ از دبیركل درخواست می نماید كه با مشورت با ایران و عراق، مسأله تفویض اختیار به یك هیأت بی طرف برای تحقیق راجع به مسئولیت منازعه را بررسی نموده و در اسرع وقت به شورای امنیت گزارش دهد.
7ـ ابعاد خسارات وارده در خلال منازعه و نیاز به تلاشهای بازسازی با كمكهای مناسب بین المللی پس از خاتمه درگیری تصدیق می گردد و در این خصوص از دبیركل درخواست می كند كه هیأت كارشناسان را برای مطالعه موضوع بازسازی و گزارش به شورای امنیت تعیین نمایند.
8ـ همچنین از دبیركل درخواست می كند كه با مشورت با ایران و عراق و دیگر كشورهای منطقه، راههای افزایش امنیت و ثبات منطقه را مورد مدافه قرار دهد.
… »
شارلاتانهای وابسته به مجاهدین فراموش کردهاند (و قصد دارند که کاملاً منکر آن شوند) که رهبری این گروه خائن که حیات خود را در ادامۀ جنگ میدید، پس از پذیرش قطعنامه 598 که اولین بند آن درخواست آتش بس کامل بود، به دستور صدام عملیات موسوم به فروغ جاویدان را بهراه انداخت! و تلاش کرد ابتداییترین عامل تحقق و اجرایی شدن این قطعنامه را به این وسیله مخدوش کند و دوباره آتش جنگ را بیفروزد.
بند سوم مصرانه از هر دو طرف میخواهد که اسرای جنگی را آزاد نمایند، اما باند تبهکار رجوی همچنان پس از سرنگونی مسبب این جنگ، به گروگانگیری اسرای ایرانی ادامه میدهد. همین چندی پیش بود که پدر و مادر پیرمحمد بقایی، یکی از سربازان ایرانی به گروگان گرفته شده توسط مجاهدین، از طلیب سرخ جهانی برای نجات فرزندشان استمداد طلبیدند.
بند ششم، از دبیرکل میخواهد که مسؤول آغاز منازعه را مشخص نماید. شکی نیست که اگر رأی آقای خاویر پرز دکوئیار، دبیرکل وقت سازمان ملل متحد، مبنی بر متجاوزشناختن صدام، بهعنوان سند رسمی سازمان ملل متحد منتشر نمیشد و در معرض داوری جهانیان قرار نمیگرفت، امروز حتماً دریافت غرامت از ایران و پرداختن آن به تیمهای تروریستی بعثیها، اهم فعالیتهای حقوقی مجاهدین را تشکیل میداد.
وقتی در بند هفتم و پس از موضوع شناسایی آغازگر جنگ، به تعیین میزان خسارات اشاره میشود، منظور پرداخت آن توسط متجاوز است و نه کس دیگری.
اما تعجبآمیز اینکه، با این همه اسناد بینالمللی که در مورد متجاوز بودن صدام وجود دارد و با توجه به سوابق گوناگون جنگافروزی وی، چرا مجاهدین همچنان قصد دارند تا دستهای صدام را که آلوده به خون هزاران جوان و نوجوان غیرتمند ایرانی است تطهیر کنند.