ستون پنجم اکنون در مقابل مردم می ایستد
ایراندیدبان
با وقوع اتفاقات تازه پیرامون مسایل هستهای ایران، بقایای رجوی یک بار دیگر خیز برداشتند تا با شلوغکاریهای بیهوده و اظهار نظرهای نامربوط، بهاصطلاح فضا را به سمت رادیکالیزه شدن سوق دهند و راه را برای جنگطلبان باز کنند.
اطلاعیۀ شورا و طرح مکرر لزوم ارجاع پروندۀ هستهای ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد و همچنین برنامۀ مشترک مجاهدین با نمایندگان کمپانیهای فروش سلاح در امریکا را در همین راستا میتوان ارزیابی کرد.
گرچه ایران ادامۀ گفتوگوها را خواستار شده و بین آغاز تحقیقات هستهای و چرخۀ غنیسازی تفکیک قائل شده است و همین نقطۀ آغازی خواهد بود که غربیها، به اظهار نظر در قالب سیاسی و روانی بسنده کرده و مجدداً به پای میز مذاکره برگردند، و گرچه جورج بوش در دیدار با صدر اعظم آلمان اعلام کرد که به فعالیتهای دیپلماتیک در مورد ایران ادامه خواهند داد، اما همچنان دار و دستۀ رجوی امیدوارند که بتوانند با بحرانآفرینی در این باره، زمینههای حیات خود را فراهم آورند و به این وسیله خود را از منجلاب بحرانهای لاعلاج نجات دهند.
تحولات اخیر دو نکتۀ بارز و قابل توجه در ارتباط با مجاهدین دارد:
اول اینکه آنها علیرغم تمام وعده و وعیدهایی که همچون دورههای گذشته به نیروهای مسألهدار و روحیه باختۀ خود برای برافروختن جنگ علیه ایران و امکان جلب حمایت یک قدرت خارجی دادهاند، لیکن با یأس و سرخوردگی فراوان از عبث بودن اقداماتی که تاکنون داشتهاند، به هیچوجه چشماندازی برای دست یافتن به یک نتیجۀ فوری که بتواند به آنها کمکی بکند ندارند.
اخبار رسیده از محافل نزدیک به بقایای رجوی در اور حاکی از آن است که دار و دستۀ کنترل کنندۀ مجاهدین به شدت از هرگونه اقدامی از جانب اروپا ناامید بوده و رفتن پروندۀ ایران به شورای امنیت را در چشمانداز نمیبینند و حتی به نیروهای خود گفتهاند اگر هم این پرونده به شورای امنیت برود مخالفت چین و روسیه را در مقابل خود خواهد داشت و حتی اگر امریکا بتواند آنها را راضی کند باز هم نتیجۀ ملموسی در کوتاه مدت بر روی حکومت ایران نخواهد گذاشت لذا صرفاً نیروها را به نقشآفرینی جهت اعلام حضور ترغیب نمودهاند.
باند خائن رجوی صراحتاً به همپیمانان خود اعلام کردهاند جز با تحریک امریکا برای دست یازیدن به روشهای غیرهماهنگ با سایر کشورها و نشان دادن تهدید جدی از سوی ایران که آنها را وادار به برخورد نظامی یکجانبه کند، هیچکدام از راههای دیپلماتیک نتیجهای در بر نخواهد داشت.
دومین مسأله که به لحاظ تاریخی به مراتب حائز اهمیتتر است این که مجاهدین نقش مزدوری خود را برای تحقق خواست استعمارگران که صراحتاً قائل به زیر پا گذاشتن حقوق حقۀ مردم ایران میباشند را ایفا کرده و عملاً حیات خود را در پایمال شدن حیثیت و استقلال مردم ایران میبینند.
مردم ایران اکنون به وضوح شاهد آن هستند که کشورهای غربی با تکبر و زورگویی هر چه بیشتر چگونه منافع آنان را نادیده گرفته و در پی وابستگی و تحقیر آنان هستند. از این رو است که از جانب مردم ایران ارادهای مصمم برای پاسخ منفی دادن به خواستهای استعمارگران تشکیل گردیده است.
مواضع خائنانۀ مجاهدین در قضیۀ دستیابی مردم ایران به تکنولوژی هستهای، به اندازۀ جنایتهایی که در کسوت ستون پنجم برای صدام جانی انجام دادند مشمئز کننده و ضدمردمی است و تاریخ آن را همچون سوابق خیانتبار حزب توده و در کنار پروندۀ ستون پنجمی این گروه ثبت و ضبط خواهد کرد.