اعتراف به انزوا
ایراندیدبان
در شرایطی که جهان تحمل یکجانبهگرایی و زورگوییهای امریکا و برافروخته شدن آتش جنگ دیگری را ندارد، تنها عده قلیلی از افراد و گروههایی که حیات خود را وابسته به جنگ و خونریزی میبینند، مدام بر طبل برخورد رادیکال با ایران و نادیده گرفتن حقوق اساسی ملت ایران کوفته و سعی دارند تا شورای امنیت را به سمت چنین گزینهای سوق دهند. دولت اسراییل و جنگطلبان امریکایی نیز ابایی از اذعان به این کوشش ندارند و همواره آن را بیان کردهاند.
در این میان گروه تروریست و بدنام مجاهدین که پس از سقوط صدام، موجودیت خود را در آستانۀ نابودی کامل یافته است، به انحاء گوناگون تلاش دارد تا به این خواست اسراییل مدد رسانده و برای آتش جنگی که خواست اسراییل است، هیزم تهیه کند.
محاسبۀ نادرست مجاهدین در اتخاذ این موضع بر این معادله استوار است که صرفاً اصرار کشورهای غربی برای کنار گذاردن فعالیتهای هستهای ایران و پافشاری غیرقانونی آنها بر نادیده انگاشتن حقوق قانونی ملت ایران، خواهد توانست این صحنه را رادیکالیزه نموده و راه را برای هرگونه اقدام دیپلماتیک و معقول مسدود نماید.
باید یادآور شد که اتفاقاً همین زورگویی آشکار است که پاشنۀ آشیل استراتژی صهیونیستی را میسازد و قطعاً جهان آن را نخواهد پذیرفت.
استنکاف کشورهای غربی از اعتراف صریح به اینکه خواهان محروم کردن ملت ایران از حقوقشان میباشند و همچنین دفاع قاطع بسیاری از کشورهای جهان از حق ایران برای دارا بودن فنآوری هستهای و خصوصاً رویۀ بسیاری از سیاستمداران اروپایی که هم در مخالفت با جنگطلبی امریکا و هم بر اساس استراتژی اروپایی در خاورمیانه، معتقد به حل این مسأله از طرق دیپلماتیک میباشند، دیدگاه صهیونیستی و ایضاً مجاهدین را به انزوا و بنبست کشانده است.
چنین بنبستی باعث شده است تا باند رجوی به تناقضگویی افتاده، ناتوانی خود در تأثیرگذاری بر معادلات سیاسی را به نمایش گذارده و عجز خود در برابر آن را اظهار دارد.
بهعنوان مثال نشریۀ مجاهد به نقل از مریم رجوی چنین مینویسد:
« من با مداخله نظامی خارجی موافق نیستم. اما اگر جامعه بینالمللی و شورای امنیت در اتخاذ یك سیاست قاطع در برابر رژیم ایران تعلل ورزد، رژیم به تنها چیزی كه برای بهدست آوردن سلاح هستهیی نیاز دارد، دست خواهد یافت ـ یعنی زمان. آنگاه با یك رژیم بنیادگرای اسلامی و اولین دولت حامی تروریست مواجه خواهیم شد كه به سلاح هستهیی مسلح است. این جنگ را اجتنابناپذیر خواهد كرد. »
این در حالی است که پیش از این دار و دستۀ رجوی با این تحلیل که اگر به ایران فرصت دهید صاحب بمب اتم خواهد شد و در آن صورت موجودیت خود را تثبیت کرده و جهان را به گروگان خواهد گرفت، قصد داشتند به کشورهای غربی القاء کنند که باید پروندۀ فعالیتهای هستهای ایران را به هر نحو ممکن به شورای امنیت ارجاع دهند و ریلی را که در مورد عراق پیمودند در مورد ایران نیز طی نمایند!
جای تعجب نیست که تحلیلهای باند به گل نشستۀ رجوی هر روز تغییر مییابد و هر روز آنها فرم جدیدی به خود میگیرند. چرا که منافقانه میکوشند نیت اصلی خود را که همانا تلاش برای برافروختن جنگ است پنهان دارند و مهمتر اینکه با اینگونه زیگزاگ زدنها، منگولیسم و عقبماندگی تاریخی خود در درک شرایط سیاسی را مخفی نگه دارند.
سرمقاله نویس روزنامۀ مجاهد، شکست تلاشهای جنگ افروزانه و ناامیدی مفرط خود را به نمایش گذاشته و چنین مینویسد:
« اما این نیز واقعیت دارد كه از قضا بسیاری از آنهایی كه هنوز به ویروس مماشات آلوده هستند و همچنان حسرت بهدل تعامل و گفتگو با دیكتاتوری آخوندی بهسر میبرند، شاخكها و رصدخانه فرصتیابیشان همچنان و نه كمتر از قبل فعال است و با وقاحت، تهدیدهای آخوندها را برای بازگشت به دوران قبل از ارجاع پرونده به شورای امنیت ملل متحد، توجیه میكنند و به بهانه بالا رفتن بهای نفت و ربط دادن منطقی و غیرمنطقی با دیگر مسایل خاورمیانه و عراق، دادن امتیازهای اقتصادی بهجای عنوان محورشر به دیكتاتوری آخوندی را تجویز مینمایند. »
______________
سرمقاله روزنامۀ مجاهد – شماره 88 – 15 فروردین 85