اتحاد عمل مجاهدين و اسرائيلي ها عليه تيم ملي فوتبال ايران
هادي شمس حائري، چهاردهم ژوئن 2006
روز يکشنبه 11 يوني 2006 بازي تيم ملي فوتبال ايران با تيم مکزيک در ساعت 6 بعداز ظهردر شهر نورنبرگ آغاز شد و نتيجه 3 بر يک به نفع کشورمکزيک به پايان رسيد.
شرکت هوادارن تيم مکزيک نسبت به هواداران تيم ايران بسيار چشمگير و پر جمعيت تر بود.
اعضاي کانون آوا نيز براي ديدن اين مسابقات و حمايت از تيم ملي کشورشان به شهر نورنبرگ سفر کرده بودند تا اين مسابقات را از نزديک به بينند. جمعيت کثيري در محل استاديوم گرد آمده بودند و کساني که نتواسته بودند بليط تهيه کنند از طريق تلويزيونهائي که در محل نصب شده بود به تماشاي بازي نشستند.
در مرکز شهر و قبل از برگزاري مسابقات، گروه هاي ايراني و مکزيکي با در دست داشتن و يا بتن کردن پرچم هاي ملي کشورشان به جشن و پايکوبي مشغول بودند و شور و هيجاني وصف ناپذير به محيط داده بودند.
ايراني ها با سر دادن شعار هاي ملي و خواندن سرود اي ايران، اي مرز پر گهر، شور و حرارت خاصي به وجود آورده بودند.
مجاهدين نيز که از قبل اقدام به خريد تعداد کثيري بليط مسابقات نموده بودند خود را به نورنبرگ رسانده تا در پوش تظاهرات عليه جمهوري اسلامي و احمدي نژاد به تضعيف روحيه بازيکنان تيم ملي ايران بپردازند.
ايراني هائي که از نقاط دور دنيا، از اروپا و امريکا جهت حمايت از تيم ملي کشورشان به نورنبرگ آمده بودند با شور و هيجان از تيم ملي کشورشان حمايت کرده و اميد داشتند که مسابقه را ببرند.
آنها در گفتکوهايي که با بعضي از خبر نگاران و از جمله خبر نگاران کانون آوا که صحنه مصاحبه را فيلم برداري مي کردند اظهار مي داشتند که حمايت از تيم ملي فوتبال ايران به معني حمايت از حکومت ايران نيست و ورزش از سياست جداست و تيم ملي فوتبال نماينده مردم ايرانند و ارتباطي به حکومت ندارند.
يکي از آنها مي گفت وقتي که تيم ملي ايران مسابقه را ببرد اين 60 مليون مردم ايران هستند که خوشحال مي شوند و کسي که خواهان شکست تيم ايران ايست، در واقع با خنده و شادي مردم مخالف است و نمي تواند دوست مردم باشد. اشاره آنها مستقيما به مجاهدين بود که براي تضعيف روحيه بازيکنان ايران به محل آمده بودند.
سازمان مجاهدين قبلا نيز از طريق يکي از اعضاي خود که سابق ورزشکار بوده و امروز در خدمت مجاهدين درآمده، طي مقاله اي از دولت المان خواسته بود که تيم ملي ايران را به بازي هاي جام جهاني راه ندهند اما دولت المان وقعي به اين درخواست ننهاد.
مجاهدين علي رغم بسيج نيروئي نتواستند تأثيري بر جمعيت هيجان زده ايراني بگذارند و کسي به آنها اعتنا نمي کرد و آنها را از صف خود بيرون مي کردند، بدين جهت تنها متحدين آنها يهوديان طرفدار اسرائيل بودند که براي تظاهرات عليه ايران به شهر نورنبرگ گرد آمده بودند، مجاهدين و يهوديان طوري در هم قاطي شده بودند که به سختي قابل تشخيص بود کدام مجاهد و کدام اسرائيلي است.
يکي از مأمورين رده بالاي مجاهدين در اجتماع اسرائيلي ها پشت ميکروفون رفته و خطاب به جمعيت، متني که از طرف مريم رجوي (عضدانلو) سرکرده گروه تروريستي مجاهدين نوشته شده بود را خواند و از نماينده اسرائيل تقاضاي حمايت در مبارزه عليه تروريسم!! نمود که با سردي و تعجب جمعيت مواجه گرديد.
مجاهدين در محل استاديوم نيز به خاطر فضاي پر شورملي ايرانيان نتواستند هيچگونه تحرکي از خود نشان دهند و شعاري عليه بازيکنان تيم ملي ايران سر بدهند و گوئي که اصلا در محل حضور نداشتند.
اين بي تحرکي و انزوا، نسبت به بازي هاي جام جهاني سال 1998 که در فرانسه برگزار گرديد و مجاهدين توانستند با بادکنک هوا کردن و شعار هاي ضد ملي فضاي مسابقات را تا حدودي بهم بريِزند و روحيه بازيکنان را خراب کنند بسيار متفاوت بود و نشان ازبي آبروئي و بي اعتباري روبه تزايد مجاهدين داشت.
به اميد پيروزي تيم ملي فوتبال و سربلندي ايرانيان در همه صحنه ها.