نگاه هفته (10)
محمدحسین سبحانی
از 20.01.1384 تا 27.01.1384
مطالب این هفته:
ــ هراس از افشای رازهای پنهان
ــ عبور از زندان ( به مناسبت رهایی خانم مرضیه قرصی )
در هفت گذشته چند موضوع مهم در مورد مسائل ایران، عراق و سازمان مجاهدین خلق وجود داشت که به دو مطلب زیر بسنده می کنم.
ـ هراس مجاهدین از افشای رازهای پنهان
در هفته گذشته سازمان مجاهدین خلق و عباس داوری به صحنه آمدند و از اینکه اعضای جداشده مجاهدین رازهای پنهان را در مورد قربانیان و مفقودین در سازمان مجاهدین خلق پیدا می کنند، ناله و فغان سر دادند. عباس داوری گفت:
خبرهای منتشر شده از سوی رادیو فردا تحت عنوان اعضای سابق مجاهدین یا جداشدگان از مجاهدین، در 3 سال گذشته، تماماً و بدون استثناء دیكته وزارت بدنام ملایان بوده و پشیزی ارزش ندارد. كمااینكه مزدوران مزبور از جمله كریم حقی و مزدور محمد حسین سبحانی بارها از طریق ایادی و رابطین رژیم در رادیو فردا ادعا كردند كه تسلیحات كشتار جمعی عراق در قرارگاههای مجاهدین پنهان شده است و… به خصوص باید از مجاهد قهرمان علی زركش، جانشین پیشین مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران درسالهای 61 تا 64 كه نام او ، نام ببرم كه اطلاعات آخوندها مدعی است مجاهدین او را هم خودشان كشته اند!
البته سوز و گداز سازمان مجاهدین خلق و عباس داوری در مورد افشای راز های پنهان و قتل های درونی در سازمان مجاهدین قابل فهم است، چرا که حدس می زنند چه سرنوشتی در پیش روی آنهاست. اما جای چند پرسش از سازمان مجاهدین و عباس داوری وجود دارد که:
1ـ به چه جرمی علی زرکش، که در اطلاعیه خود از او به عنوان علی زركش، جانشین پیشین مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران درسالهای 61 تا 64 نام برده ای، در سال 1365 زندانی شد؟
2ـ موضوع اختلاف نظر علی زرکش با مسعود رجوی چه بود؟
3ـ رجوی در نامه ای به دستخط خود خطاب به آقای سعید شاهسوندی چنین نوشته است:
برادرمان علی زرکش هم حی و حاضر است و می توانی بیایی ( به تاکتیک آقای رجوی برای آوردن سعید شاهسوندی از پاریس به بغداد توجه کنید. ) و بنشینی و با او از نزدیک صحبت کنی. آنوقت خواهی دید آن مدتی را هم که در اینجا از دید بعضی ها مخفی بود بخاطر این بود که دشمن در باره تغییر موضع او! بر ما پیشدستی! نکند. (پایان نقل قول )
4ـ چرا تا کنون آقای رجوی رهبر فرقه سازمان مجاهدین پاسخ نداده است که تغییر موضع علی زرکش از چه بوده است؟ چرا باید از دید بعضی ها مخفی بماند؟ چرا بایدتغییر موضع علی زرکش حکم اعدام!! داشته باشد؟
5ـ اگر علی زرکش مطابق آنچه تو ( عباس داوری ) در بالا نوشته ای، جانشین مسئول اول سازمان مجاهدین بوده است، چرا به عنوان سرباز صفر در عملیات فروغ جاویدان در صف مقدم سازماندهی شد؟
6ـ ممکن است نقش مسعود قربانی ( فرمانده بهمن ) فرمانده ویژه تیم های عملیاتی در داخل کشور، که مورد اعتماد ویژه مسعود رجوی بود، را در قتل علی زرکش در عملیات غروب جاویدان توضیح بدهی؟
عباس داوری می گوید:
نام علی زرکش از 18 سال پیش در شمار برجسته ترین شهدای عملیات بزرگ فروغ جاویدان به ثبت رسیده است و بدین ترتیب آن را مشمول مرور زمان می کند.
باید به وی یادآوری کرد مگر قتل مرتضی هودشتیان توسط سازمان مجاهدین در سال 1353 در شهر بغداد، بعد از دو دهه توسط آقای محسن نجات حسینی افشا نشد؟
چرا مسعود رجوی از قتل های درونی در سازمان مجاهدین از جمله مرتضی هودشتیان، جواد سعیدی، علی میرزا جعفر علاف و… تا کنون سخنی بر زبان نرانده است؟ آیا به این خاطر نیست که از قتل علینقی حدادی سخن نگوید؟
چرا مسعود رجوی از خودکشی فاطمه فرتوک زاده سخنی نگفته است؟ آیا به این خاطر نیست که از خودکشی آلان محمدی سخن نگوید؟ آیا به این خاطر نیست که از خودسوزی بهرام خواجوی در زندان سخن نگوید؟
ــ عبور از زندان
( به مناسبت رهایی خانم مرضیه قرصی )
در خبرها آمده بود که :
خانم مرضیه قرصی با نام مستعار آرزو پس از سالیان طولانی اقامت اجباری در قرارگاه اشرف از فرقه رجوی جدا شده و هم اكنون در كمپ آمریكا بسر می برد و بنا به اظهارات پدر و مادرش از كمپ آمریكا با اعضای خانواده اش تماس گرفته و مایه شادی و مسرت بسیار آنان شده است.
ممکن است اینطور تصور شود که در شرایط کنونی جدایی از سازمان مجاهدین خلق آسانتر شده و افراد نباید به بهای رهایی از این فرقه ایدئولوژیک سال ها در زندان های انفرادی مجاهدین یا زندان ابوغریب حبس، شکنجه و آوارگی را تحمل کنند. اما واقعیت این است که اگر چه شرایط تغییر کرده است، ولی همچنان جدایی از این فرقه ایدئولوژیک احتیاج به جسارت، از خودگذشتگی و اراده پولادین دارد، و در همین جا لازم می دانم از شهامت و جسارت خانم مرضیه قرصی تقدیر کنم و امیدوار باشیم که زنان دیگری از زندان های تودرتوی ذهنی، ایدئولوژیک و فیزیکی عبور کنند و به فضای آزاد برسند.
با قاطعیت می توانم بگویم درد و رنج زنان ، نسبت به مردان حاضر در سازمان مجاهدین، مضاعف است. اگر انسان ها بطور عام در مناسبات فرقه گرایانه این گروه در ظلم، خفقان، فشار و سانسور به سر می برند، زنان بطور مضاعف در این شرایط قرار دارند و به همین میزان شانس خروج برای آنها از این سازمان کمتر است و نیاز به اراده ای دو چندان از مردان دارند. آنها در این راه به کمک بیشتری از جانب نهادهای مدافع حقوق بشر، اعضای جدا شده مجاهدین و بویژه خانواده های خود نیاز دارند، زیرا باید در مبارزه با تاکتیک های گشتاپوی مجاهدین در درون فرقه، از زندان های خودساخته و رجوی خواسته عبور کنند.
یکی از تاکتیک های سازمان مجاهدین برای سرکوب اعضای منتقد و ناراضی زن، ترساندن آنها از تجاوز جنسی می باشد. قبل از سرنگونی صدام حسین، مهوش سپهری با نام مستعار نسرین از طرف مسعود رجوی و مریم رجوی، ماً موریت اعمال این روش و تاکتیک را برعهده داشته است که هم اکنون اعمال این روش بر عهده صدیقه حسینی و مژگان پارسایی قرار گرفته است.
مهوش سپهری قبل از سرنگونی صدام حسین، برای ترساندن زنان معترض و منتقد در سازمان مجاهدین، بعد از گوشمالی و کتک و شکنجه توسط بتول رجایی و لیلا سعادتی، با آنها ملاقات می کرد و با اشاره به زندان ابوغریب عراق به آنها می گفت:
آهان حالا دیگه دلتون مرد عراقی می خواهد.
مهوش سپهری بدین ترتیب زنان را تهدید به تجاوز جنسی توسط زندانبانان صدام حسین می کرد. اکنون نیز حربه تجاوز جنسی را صدیقه حسینی، مژگان پارسایی و بتول رجایی در مورد سربازان آمریکایی در کمپ مربوط به جداشده ها استفاده می کنند. اگر تجاوز زندانبانان صدام حسین به زنان زندانی به دستور سازمان مجاهدین، می توانست به واقعیت نزدیک باشد، اما در شرایط کنونی تاکتیک سؤ استفاده جنسی سربازان آمریکایی دروغی بیش نیست، که تنها سازمان مجاهدین برای ترساندن زنان ناراضی مورد استفاده قرار می دهد تا مانع جدایی آنها از این فرقه شوند.